چهارشنبه, 26 اردیبهشت,1403

­

پنجشنبه, 29 فروردین,1398

بایسته های سـلوک منتظران از منظر شیخ مناجاتیان میرزا جواد ملکی تبریزی

بایسته های سـلوک منتظران از منظر شیخ مناجاتیان میرزا جواد ملکی تبریزی

پدید آورنده : عبدالحسن ترکی

اشاره:

اهل معرفت، اولیای حق را از نظر شکل و شیوة سلوک الی الله به دو دسته تقسیم کرده اند: خراباتیان (جمالی)، مناجاتیان (جلالی). خراباتیان، عارفانی هستند که محو جَذَبات جمال الهی بوده، سیر و سلوک را با شوق و جذبة حضرت حق آغاز کرده، طیّ مقامات می نمایند. اینان را «عشق» و «جمال الهی» به پیش می برد.

امّا مناجاتیان بیشتر تحت تأثیر مهابت، خوف و جلال حضرت حق قرار گرفته، بر اثر توجّه به عظمت ذات حق تعالی از بارقه های خوف و خشیّت اثر پذیرفته، راه حق را با سوز و گداز می گذرانند. مطالعه و دقت در آیین سلوک و همچنین حالات و آثار حضرت آیت الله العظمی ملکی تبریزی(ره) خصوصاً دو اثر سترگ او المراقبات و اسرار الصلوة بیانگر و نشان دهندة مناجاتی بودن این «ولیّ خدا» است. در این گفتار ضمن معرفی کوتاه و سیری گذرا بر حیات نورانی این «شیخ مناجاتیان» نکته هایی ناب و نورانی و رهنمودهایی روشنگر از آن جناب با مروری بر دو اثر گران ارج وی یعنی المراقبات و اسرار الصلوة با عنوان «بایسته های سلوک منتظران» خدمت خوانندگان فرهیختة موعود تقدیم می شود.

­

­

زندگی نامه

عارف کامل و فقیه صاحبدل، مرحوم آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در خانواده ای پارسا و در عین حال ثروتمند در تبریز به دنیا آمد. بنا به آنچه که دربارة ایشان در یادنامه های معاصر آمده:

خانوادة ایشان از تاجران آن سامان بودند. پدرش مرحوم «حاج میرزا شفیع» در ابتدا عامل مضاربة «ناصرالدین شاه» بود. امّا در پایان موفق شد که در خدمت یکی از عالمان اهل باطن توبه کرده و از راه گذشته باز گردد و در معیّت آن مرد خدا، مراتبی از تهذیب نفس را بپیماید.

مرحوم میرزا جواد آقا، مقدّمات علوم دینی را در زادگاه خود ـ تبریز ـ گذراند. آنگاه جهت تکمیل تحصیلات و پرتوگیری از مشکات انوار ولایت علوی(ع) به نجف اشرف کوچید. وی سالیانی در آستان آن مدینة علم به دانش اندوزی در محضر بزرگان و پالایش دل و جان خود پرداخت تا اینکه در سایة عنایات امیرمؤمنان(ع) و مجاهدات فراوان به مقام منیع اجتهاد در درس و جهاد با نفس و به مقامات معنوی و کمالات ظاهری و باطنی راه یافت. از استادان وی می توان از فقیه فرزانه مرحوم آیت الله حاج آقا رضا همدانی، صاحب مصباح الفقیه، مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم محدّث نوری و عارف کامل، مرحوم ملّا حسینقلی همدانی(ره) نام برد.

باری چنانچه اشارت رفت مرحوم «میرزا جواد آقا» به موازات تحصیل علوم ظاهری و رسمی از تربیت و خودسازی غافل نبوده و پیراستگی نفس و آراستگی جان را سرلوحة مرام و منش خود قرار داده و به حکم آن که «جوینده، یابنده است» سرانجام توفیق شرفیابی به محضر مرحوم آیت الله آخوند ملّاحسینقلی همدانی را می یابد و مدّت 14 سال در خدمت این آیتِ نور به سیر و سلوک می پردازد. این توفیق، سرفصل جدیدی را در حیات نورانی او می گشاید. محصول 14 سال حشر و نشر با این مرد خدا، ارمغان «توحید» و «ولایت» برای این سالک وادی ایمان و عرفان می باشد.

دربارة استاد و مربّی نفس ایشان (مرحوم ملّا حسینقلی همدانی) در این نوشته جای پرداختن نیست و تنها به ذکر یک سخن از عارف تبریزی دربارة استاد خود بسنده می کنیم: «مرا شیخی بود جلیل القدر، عارف عاملِ کامل(ره)، که کسی را نظیر او در این مراتب ـ توحید ـ ندیدم.»1 ضمناً مطالعة کتاب شمع جمع را در شناخت این مرد خدا به دوستان توصیه می کنیم.

آیین سلوک

دربارة مرحوم میرزا جواد آقا نقل شده که، ایشان در معرفت حضرت حق و عبادت پروردگار، آیتی عجیب بود، تا حدّی که سوز و گداز و نیایش های شبانة او زبانزد خوّاص مناجاتیان است. در این راستا عدّه ای او را از بُکّائون عصر (= بسیار گریه کنندگان زمانة خویش) به شمار آورده اند. در آیینة دانشوران دربارة وی گفته شده که: سه ماه رجب، شعبان و رمضان را پیوسته روزه می گرفت و چنین شنیدم که در قنوت نمازهای مستحبّی مکرّر این بیت [حافظ] را می خواند.

ز آن پیشتر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام بادة گـلگلون خراب کـن2

شاگردان او اظهار داشته اند سخنان ایشان چون از دلی سوخته برمی آمد مانند اخگر پاره ای در هیزم هستی مستمعان تأثیر می کرد و آنان را به جوش و خروش درمی آورد و دل های شنوندگان را آنچنان با موعظه های آتشین شعله ور می ساخت که آنان را به دنیایی دیگر داخل و واصل می کرد و تا چندی از سُکرِ سخنانش بی خود و مست می شدند و این نبود جز بارقه هایی از دل سوخته و جان ساختة میرزا.

همچنین این خاطره دربارة شب های او شنیدنی است که: «شب ها تا به سحر دل از دست داده و مست در صحن خانه قدم می زد و زبانش به این بیت مترنّم بود:

گـر بـشـکافند سراپای من

جز تو نیابند در اعضـای من3

و گاهی نیز تا به سپیده دم همراه با هستی ذکر «لاحول و لا قوّة إلاّ بالله العلیّ العظیم» می گفت. عارف تبریزی پس از بازگشت از نجف 8 سالی را در زادگاه خویش به فعالیت های دینی، ارشادی و تربیتی پرداخت، تا آنکه آشوب و آفت مشروطه فضا را بر وی در آن سامان تنگ ساخت و او با هدایت الهی، قم را برگزید و در اینجا بود که این گوهر گران ارج گمنام از صدف سکوت بدر آمد. با تلألو و تشعشع اش، دل ها و خردها را به خود خیره ساخت و فصلی دیگر در دفتر حیات او رقم خورد و آثار و برکات وجودی او ظهور کرد.

سرانجام این عارف عامل پس از عمری خدمت به شریعت مطّهر و دستگیری از نفوس پاک و مضطرّ و تربیت شاگردانی شایسته در سحرگاه یازدهم ذی الحجّه سال 1343 ق. برابر با 1304، مصادف با عید قربان در سن 65 سالگی دنیای فانی را به سوی حیات جاویدان رها کرد و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد. نقل است که عارف بی نظیر معاصر ـ حضرت امام خمینی(ره) ـ که خود از دست پروردگان حوزة عرفان این مردِ خدا بود، بارها بر سر تربت ایشان حاضر می شد و با گوشة عمامة خود غبار از تربت پاک او برمی گرفت.4

بایسته های سلوک منتظران

در اینجا مروری کوتاه و سیری گذرا بر المراقبات ـ که برنامة سلوک هر شیعة دوستدار معرفت مدار است ـ کرده، نکته هایی نورانی و نسخه هایی عرفانی در ارتباط با توسّل و معرفت به امام زمان(ع) برگزیده، تقدیم می کنیم باشد که مطالعة آنها بیش از پیش بر شناخت و معرفت و ادب ما سبت به آن موعود مهربان بیفزاید.

1. شب نیمة شعبان

مرحوم میرزا در آداب و اعمال این شب عزیز می آورد: «یکی از اعمال این شب نزدیکی جستن به امام زمان، حجّت عصر، ولیّ امر، وارث پیامبران، مظهر عدل خدا، رابط آسمانیان و زمینیان، سلطان بزرگ، مولای کریم، امام و مولای ما حضرت مهدی(ع) است که می توان با زیارت، مناجات، عرض شوق و شکایت... به آن حضرت نزدیک شد. انسان باید در این شب بیندیشد که چه سعادت هایی را به جهت غیبت او از دست داده و به بیگانگان بنگرد که چگونه در قلمروی او تصرّف نموده و حقّ حکومت او را غصب کرده و بر دوستدارانش حکمرانی می کنند آنگاه از تمام این مسائل به درد آمده، به خداوند شکایت کند و او را با سوز دل صدا زده، فرجش را بخواهد و بر آستان خدا بگرید و از او بخواهد تا بر وی منّت نهاده، دیدار جمال، فرمانبرداری کامل و رسیدن به خشنودی او را نصیبش نماید و مانند کسی که قبل از تولّد، پدر خود را از دست داده و پیوسته منتظر آمدن اوست؛ در تمام حوادث او را به یاد آورد. در اینجا عارف تبریزی تمثیل کوتاهی را جهت ملموس کردن مطلب می آورد و در پی آن است که بگوید شیعة امروز کودک یتیمی است که پدر و سرپرست خود را در آشوب و فتنة بازار دینا گم کرده است و تنها با یاد و نام پدر است که قدرت می گیرد و قوّت می یابد. او می نویسد: «برادری داشتم که بعد از فوت پدرم به دنیا آمد، بعد از اینکه فهمید پدرش از دنیا رفته است، در این پندار بود که پدرش زنده است. لذا در هر کاری او را به یاد می آورد و اینکه او می آید و چنین و چنان می کند... تو نیز نباید پدرت را بیش از امام خود ـ که پدر روحانی و حقیقی توست ـ دوست بداری. کارها و سخنانت باید نشان دهندة این حالت باشد که امام خود را از دست داده و منتظر ظهور و خواهان وصال او هستی. در زمان غیبت آنچنان وفاداری از خود نشان بده که ادّعای وابستگی ات را به آن حضرت تصدیق کند [ضمناً] هدف تو از آرزوی دیدار او نباید چیزی جز ظهور و دیدار او باشد. زیرا خود دیدار و نزدیک شدن به او، بالاترین هدف ها بوده و بقیّة اهداف، مقدمّه ای برای رسیدن به این هدف است.»13

2. روز عید فطر

اسوة سالکان در مراقبات روز عید فطر می نویسد:

«[یکی از اعمال این روز] دعای ندبه است. مؤمنی که صاحب الزّمان(ع) را امام خود می داند و در عصر غیبت، غصب حاکمیت او از ناحیة دشمنان و همچنین تنگنای شیعیان را در حکومت کافران و بدکاران می بیند؛ باید شادمانی او به غمی سنگین، خندة او به گریه و عید او به عزا تبدیل شده و دعای ندبه بخواند و مانند مادر بچه مرده بگرید و برای فرج او دعا کند.»14

شیخ مناجاتیان همچنین در آداب نماز عید می آورد: «هنگام برپایی نماز عید، مصیبت غیبت او را به یاد بیاور که امامت نماز عید از حقوق مخصوص امام زمان(ع) و اقامة آن از کارهای معروف اوست. آیا این مصیبت نیست که به جای نماز با امام(ع) با دیگران نماز می گزاریم؟ اگر به جای دیگران، امام زمان(ع) خطبه های نماز عید را می خواند چه حالی داشتیم؟ اگر او در میان ما بود، روزگار ما با امروز چقدر فرق داشت! به آنچه که در روایات دربارة او آمده تأمّل کن [مسائلی مانند] برکات و انوار زمانِ حضورِ او، گسترش عدالت، عزّت اسلام، احترام قرآن، تکامل عقل ها، تزکیة جان ها... آنگاه با صدای بلند به او خطاب کرده و با زبان شوق به حضرت قدس او عرضه بدار:

ای پسر احمد! آیا به سوی تو راهی هست تا ملاقات شوی... آقای من! آقای من! طولانی شدن فراق شما مرا کشته و امید وصال شما زنده ام می کند و چرا چنین نباشد اگر وعدة ظهور شما نبود تاکنون از میان رفته بودیم.آقای من! زمان سپری شد و به آخر رسید و ما هنوز منتظر امر شما بوده و با یاد شما زندگی کرده و نشانه های ظهورتان را جست وجو می کنیم.آقای من! آنگاه که دربارة وصال و لذّت دیدارتان می اندیشم و همچنین دربارة کسانی که آنان را در پناه خود گرفته، به ایشان احسان کرده و به دیدار جمالت مشرفّشان کرده ای و با نوشاندن جام های توحید بر آنان منّت نهاده ای می اندیشم؛ نزدیک است قلبم از حسرت شکافته شده و از غیرت دوپاره شود... بر من سخت است که ببینم دیگران در برابر تو، در قلمروت ـ به ناحق ـ تصرّف و بر شیعیانت حکومت می کنند. شیعیان و دوستدارانت به تو پناه آورده و از تو کمک می خواهند امّا پاسخی نمی شنوند. پناه بر خدا از این مصیبت های دردناک و سختی های فراوان. «انّا لله و انّا الیه راجعون» از مصیبت فقدان و نبود تو و درازای غیبتت؛ در حالی که گرگ ها از هر سو برشیعیانت مانند رمه ای بی صاحب حمله ور شده و آنها را می درند.سررو من! اینها اندکی از مصیبت های ما بود. امّا ناراحتی های شما به خاطر این مصیبت ها از ما سخت تر بوده و دل شما را بیشتر به درد می آورد. زیرا از عطوفت و رأفت شما نسبت به شیعیان و هم چنین از غیرت و قلب مهربان شما به خوبی آگاهیم. مگر جدّ شما امیرمؤمنان(ع) نبود که از ربودن خلخال زنی ذمّی به دست سپاهیان معاویه به درد می آمد و شِکوه می کرده و می فرمود: «اگر مسلمانی از این خبر بمیرد، سزاوار سرزنش نیست» پس حال شما چگونه است وقتی بدانید بر زنان مسلمان چه می رود؟»15

3. روز عید قربان

آن بزرگ، در اعمال و آیین عید قربان دوباره دل ها را متوّجه آخرین حجّت خدا می نماید و لزوم توجّه به ایشان را یادآور شده و می نویسد:

«مستحّب است که بعد از نماز عید، دعای ندبه خوانده شود، دعایی که به ما می گوید چگونه در این روز به یاد امام زمان خود بوده، چگونه برای از دست دادن امام خود گریان و اندوهناک باشیم. اگر بتوانی باید سعی کنی در تمام این روز به یاد مولایت باشی و نگذاری مراسم عید، تو را از این مهم باز دارد و اگر به جهت حضور مردم نمی توانی آن را به خوبی انجام دهی [حداقل] سعی کن در باطن با پروردگار مأنوس بوده و حتّی ارتباط و دل مشغولی تو با مردم نیز با اجازه و رضایت او باشد.»17

چنان که در باب پاره ای از اعمال تاسوعا و عاشورا نیز می آورد: «تاسوعا و عاشورا را روزهای مصیبت خود قرار بده و در این دو روز با امام زمانت در عزا و سوگ مشارکت کن که آن جناب مصیبت جدّشان را در هیچ روزی فراموش نمی کنند چنانچه از بعضی از بیاناتشان استفاده می شود هر بامداد و شامگاه بر آن حضرت می گریند.»18

4. سالروز ولادت پدر گرامی امام زمان(ع)

عارف پارسای تبریزی دربارة آداب دهم ربیع الثانی چنین آورده: «روایت شده این روز، روز ولادت مولا و امام ما، حضرت امام حسن عسکری(ع) است. خصوصیّت و ویژگی ای که این روز دارد این است که مولود این روز، پدر بلا واسطة امام ما می باشد. بنابراین سزاوار است شیعیان با اموری مناسب به امام زمان(ع) تهنیّت گفته، حاجات خود را از مولود این روز بخواهند و هم چنین از وی بخواهند که سفارش او را به امام زمانش(ع) نموده تا او را مورد نظر و لطف خود قرار داده، از بخشش و بزرگواری های خود بهره مندش نماید».12

5. سالروز شهادت پدر گرامی امام زمان(ع)

مرحوم آیت الله ملکی تبریزی(ره) در تکلیف و وظیفة دوستداران امام زمان(ع) در هشتم ربیع الاول نیز آورده: «روایت شده وفات [شهادت] امام حسن عسکری(ع) در این روز است. پس بر فرد مراقب واجب است که در این روز اندوهگین باشد. به خصوص با در نظر گرفتن این مطلب که صاحب مصیبت، حجّت عصر و امام زمانش است. باید آن امام را [امام عسکری(ع)] با هر زیارتی که به ذهنش می رسد، زیارت نموده، به امام زمانش(ع) تسلیت بگوید. سپس از خداوند به خاطر جانشینی امام زمانش(ع) تشکّر نموده، به خاطر غیبت و دسترسی نداشتن به آن حضرت متأثّر شده، زمان ظهور و فواید انوار او و خیر و برکت های آن را در ذهن خود مجسّم کند.»11

6. اعمال ماه ذیقعده

عارف تبریزی در اعمال و مراقبات این ماه و زیارت رسول خدا(ص) خطاب به آن ذات مقدّس با دلی دردمند و چشمی گریان از ایشان ملتمسانه می خواهد تا وساطت و شفاعتی کرده و از خدا بطلبد که ظهور فرزندش را نزدیک کند. «ای رسول خدا! ما با از دست دادن تو و غیبت جانشین شما مانند کودکان بی سرپرست و چونان اسیران بی نگهبان شده ایم، پس ای رحمتِ جهانیان به ما رحم کرده و ما را از رحمت خود بهره مند گردان، و به فرزند خود فرمان ظهور ده تا در این شب های تاریک به نورافشانی پرداخته و برای حمایت اسلام، احیای قرآن، استحکام ایمان و تربیت جهانیان برخیزد.

ای رسول خدا! جهت تحقّق وعده ها و یاری بندگان [بیچاره] دست دعا بر آستان پروردگار برآور که ما کسی را جز تو نمی شناسیم.»16

توسل به امام زمان(ع)

پایان مقال را دستور العملی از آن بندة خوب خدا در توسّل پیوسته به ساحت مقدس اهل بیت(ع) و استعانت و استمداد از آنان و همچنین خصایص و ویژگی آنان در برآوردن حوائج مختلف با آرزوی بلندای مقامات برای آن ولیّ خدا به پایان می بریم.

«اگر چه هر کدام از معصومین(ع) وسیله ای برای بندگان خدا در برآوردن حاجات ایشان هستند امّا توسّل به هر یک از آنان آثار و برکات خاصّی را در پی دارد چنانچه دعای توسّل شاهدی بر این مطلب است.

1. توسّل به رسول خدا(ص) و دختر بزرگوارش حضرت زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای طلب توفیق در طاعت و عبادت و رضایت خدا.

2. توسل به امیرمؤمنان(ع) برای ایمنی از شرّ ستمگران و انتقام از دشمنان.

3. توسّل به امام سجّاد(ع) برای دفع وسوسه های شیاطین و ستم سلاطین.

4. توسّل به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) جهت توفیق در امور اُخروی و معنوی.

5. توسّل به امام کاظم(ع) برای سلامتی از بیماری ها و عافیت دردها.

6. توسّل به حضرت رضا(ع) جهت سلامتی در سفر و هراس از مشکلات آن.

7. توسّل به امام جواد(ع) برای گشایش در روزی و بی نیازی.

8. توسّل به امام هادی(ع) برای توفیق بر مستحبّات و اطاعت خداوند و نیکی و احسان به مردم.

9. توسّل به امام حسن عسکری(ع) برای توفیق در امور اخروی.

10. و سرانجام توسّل به امام عصر(ع) برای برآورده شدن همة نیازهای مادّی و دنیوی و اخروی. چرا که امام عصر(ع) پناه و امید و حافظ و نور و زندگی ماست و او در بردارندة همة خصایص و ویژگی های دیگر معصومین است و برای حاجات دیگر نیز توسّل به ایشان مناسب است.19

مرحوم آیت الله میرزا جوادآقای ملکی تبریزی(ره) در بخشی از کتاب اسرار الصلوة خود تعقیباتی را برای بعد از نماز ذکر می کند که ما در اینجا چند دستورالعمل را که در ارتباط با امام زمان(ع) است ذکر می کنیم. امید که عمل بدان ها خشنودی حجّت خدا و ترفیع درجات آن بندة خوب خدا را در پی داشته باشد زیرا هر کس سنّت نیکویی را بنهد در پاداش عاملان بدان سنّت، شریک خواهد بود:

1. بعد از هر نماز خواندن سه مرتبه سورة توحید (قل هوالله) و هدیة آن به پیشگاه حضرت صاحب الامر(ع)؛

2. خواندن دعای عهد در تعقیب نماز صبح؛

3. خواندن دعای «اللّهم عرّفنی نفسک...»؛

4. دعا برای امام عصر(ع) بدین صورت: «و عجّل لولیّک الفرج و أرنا فیه و فی أهل بیته و شیعته و رعیّته و عامّته و خاصّته ما یأمُل و فی أعدائه ما یَخدز».20

پروردگارا دعای ناقابل ما را که نشانة محبت ما بدان حجّت خدا است به پیشگاه ایشان برسان و ما را مشمول دعاهای خیر او قرار بده و قلب او را از ما دوستداران او راضی و خشنود بگردان.

آثار و مکتوبات

از حضرت آیت الله ملکی تبریزی آثار فراوانی بر جای نمانده و شاید بتوان گفت علّت آن این باشد که پرداختن به تهذیب نفوس، مراقبه و محاسبة شبانه روزی؛ آنچنان ساعات و آنات شبانه روز او را پر کرده بود که دیگر فرصت و فراغتی برای نوشتن کتاب و رساله باقی نمی گذاشت با این همه شش اثر از ایشان در دو حوزة عرفان عملی و فقه باقی مانده است که به شهادت شخصیت هایی مانند امام خمینی، علّامه طباطبایی، مرحوم میرزا محمّد اسماعیل دولابی(ره) و علّامه حسن زاده آملی تربیت کننده و در مسیر سیر و سلوک روشنگر است. در عظمت آثار او همین بس که عارف مجاهد بی نظیر عصر ما ـ حضرت امام خمینی(ره)ـ فرزند گرامی اش، سید احمد را به مطالعة آثار و کتب او می خواند و می فرمود: «از علمای معاصر، کتب شیخ جلیل القدر، عارف بالله حاج میرزا جواد آقای تبریزی را مطالعه کن.»5

در اینجا سه اثر سترگ او را در حوزة عرفان و معرفت به اختصار معرفی کرده، مطالعة پیوستة آنان را به دوستان و طالبان سفارش می کنیم.

1. اسرار الصلوة: کتابی است حاوی اشارات و اسرار فراوانی در باب نماز از طهارت و مقدّمات تا سجده و سلام و بخش پایانی آن در تفسیر سورة حمد و توحید و فضیلت نماز شب و جماعت. تأثیر این اثر نورانی را می توان در آثار عرفانی امام خمینی(ره) به خوبی مشاهده کرد.

2. المراقبات یا اعمال السنه: مرحوم مؤلّف در این اثر گران مایه و بلندپایه اعمال و برنامه های روزها و ماه های سال از محرّم تا ذی الحجّه را به همراه آثار و برکات روحی و معنوی هر عمل با قلمی شیوا توضیح داده است. مؤلّف در مقدمه ای که با مناجات آغاز می شود انگیزة خود را از تألیف این کتاب چنین آورده است:

به آسانی می توان از روزهای سال مراقبت کرد و برای یک بار هم که شده بعضی از اعمالِ سال را انجام داد. من در این کتاب به طور اختصار مهم ترین اعمال رسیده و لازم ترین مراقبات را می نویسم. به یقین بدان که هیچ گاه نمی توانی ظاهر خود را اصلاح کنی مگر با اصلاح باطن. زیرا سرچشمة اعمال قلب است.6

مرحوم علّامة طباطبایی(ره) در مقدّمه ای کوتاه، مؤلّف و کتاب او را چنین می ستاید:

این کتاب دریای موّاجی است که در سنگ و پیمانه نگنجد و مؤلّف آن پیشوای والامقامی است که برتری و بلندای شخصیّت او با هیچ معیار و مقیاسی قابل سنجش نیست باشد.7

دربارة المراقبات این نکته از زبان یکی از اهل معرفت شنیدنی است که: «مرحوم میرزا جوادآقا به خاطر توغّل و تعمّق در توحید چندان کارِ منسجمی نکردند. کتاب المراقبات ایشان به این صورت نبود، بلکه حضرت امام خمینی و حضرت آیت الله سیّد احمد خوانساری(ره) اوراقِ آن را تنظیم کردند تا به صورت کتاب حاضر درآمد.»8

3. رسالة لقاءالله: کتابی سرشار از نورانیّت و معنویّت که مطالعه و عمل به آن ره پویان وادی معرفت را به قلّة قداست و چکاد طهارت می رساند در این اثر «لقاءالله» و آیات مربوط به آن توضیح داده شده و راه موفّقیت و توفیقات الهی برای سالکان کوی دوست به قلم عارفی ره پیموده و گرم و سرد سلوک را چشیده بیان شده است. علّامه حسن زاده آملی این رساله را بارقه ای از بارقه های آتشین و دل نشین محفل عرشی آن استاد بزرگ ربّانی می داند.9

سخن را در این باب با بیانی از عارف صاحبدل مرحوم حاج میرزا محمد اسماعیل دولابی(ره) که می فرمودند: «کتاب های میرزا جواد آقا سرشار از نور هستند»10 به پایان برده و بلندای مقامات معنوی را برای آن دو بزرگوار و همة معلّمان اخلاق و مربیّان نفوس از خدای قدّوس خواهانیم.

پی نوشت ها:

1. ملکی تبریزی اسرار الصلوة، ص 324، ترجمة صادق حسن زاده و علی خلیلی، نشر کیش مهر.

2. سید علیرضا ریحان یزدی، آئینة دانشوران، ص 143، به تصحیح باقری بیدهندی، نشر کتابخانة آیت الله مرعشی نجفی.

3. محمد جواد نور محمّدی، شیخ مناجاتیان، ص 58، به نقل از علاّمه حسن زاده آملی، نشر مهر خوبان.

4. علاّمه طهرانی، روح مجرّد، ص 285، ، نشر علامه طباطبایی

5. حضرت امام خمینی(ره)، سرّ الصلوة، ص 40، ، مرکز نشر آثار حضرت امام خمینی.

6. ملکی تبریزی، ترجمة المراقبات، ص 37، ، ترجمة ابراهیم محدّث، نشر اخلاق.

7. همان، ص 19.

8. محمد جواد نور محمّدی، ناگفته های عارفان، ص 183، به نقل از شیخ مناجاتیان، ص 75.

9. صادق حسن زاده، طبیب دل ها، ص 166، به نقل از اسرار الصلوة، ص 2.

10. مصباح الهدی، ص 442، مهدی طیب، نشر سفینه.

11. المراقبات، صص 70 ـ 71، ترجمة: ابراهیم محدث، نشر اخلاق.

12. همان، صص 81 ـ 82.

13. همان، صص 183 ـ 185.

14. همان، ص 345.

15. همان، صص 351 ـ 358.

16. همان، ص 412.

17. همان، صص 459 ـ 460.

18. ملکی تبریزی، اسرار الصلوة، ص 125.

19. المراقبات، صص 82 ـ 83.

20. ملکی تبریزی، اسرار الصلوة، صص 338 ـ 340، نشر کیش مهر.

برگرفته از: سایت نمایه نرجس، نشریه موعود، شماره 91، صفحه 48

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان