در این برنامه پس از قرائت زیارت عاشورا، خانم پورصفر به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی ابتدا بیان داشت: همه ما حضرت نوح را به عمر طولانی می شناسیم، هرجا می خواهیم از عمرکردن زیاد مثال بزنیم می گوییم مثل عمر نوح. روایتی از امام صادق علیه السلامداریم که حضرت فرمودند: حضرت نوح 2500 سال عمر کرد یعنی 25 قرن. گفته شده ایشان 850 ساله بودند که به پیامبری مبعوث شدند، بعد 950 سال قومشان را ارشاد کردند و در این سالهای طولانی نقل شده حدود 80 نفر به ایشان ایمان آوردند یعنی هر 110 سال یکنفر. غیر از عمرشان، صبر حضرت نوح در تبلیغ هم مثال زدنی است، مخصوصا برای طلبه ها. بعد که دیدند قومشان ایمان نمی آورد و نسل ها دارند کافر می شوند حتی بعضی از یارانشان هم دوباره کافر شدند آنها را نفرین کردند، بعد دستور ساخت کشتی آمد که 200 سال طول کشید و بعد از طوفان هم 500 سال دیگر زندگی کردند.
حالا نظر خود حضرت نوح درمورد طول عمرشان چه بوده؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی حضرت نوح در آفتاب نشسته بودند ملک الموت به سراغشان آمد و سلام کرد، حضرت جواب دادند و گفتند برای چه کاری آمدی؟ جناب عزرائیل گفت: آمدم تا جانتان را بگیرم. حضرت نوح پرسیدند: یک مقداری مهلت می دهی تا به سایه بروم؟ گفت: بله. حضرت بعد از اینکه نشست به ملک الموت گفت: این دنیا برای من مثل نشستن از آفتاب توی سایه گذشت. 2500 سال فقط همین بود، همینقدر کوتاه و سریع. نقل شده که جناب عزرائیل به حضرت نوح گفت: شما که عمر طولانی داشتید، مردمان آخرالزمان حدود 70 تا 80 سال عمر می کنند. حضرت نوح گفت: اگر من آن زمان بودم همه عمرم را به یک سجده می گذراندم.
وی در ادامه افزود: وقتی پیامبر بزرگوارمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلماین ماجرا را شنیدند به خدا گفت: پروردگارا امتم کوتاهی عمرشان را چطوری جبران کنند؟ -چون با عمر طولانی آدم مؤمن می تواند کارهای خیر بسیاری را انجام دهد و توشه آخرتش را سنگین تر کند و...- اما خداوند که حکیم و عادل است فرمود: با شب قدر شبی که اگر درک شود معادل هزار ماه است یعنی حدود 83 سال. برای همین است که اهل معنا بعد از شب قدر، خودشان را برای شب قدر بعد آماده می کردند. یک زمان ها و مکان های دیگری هم هستند که می تواند سرنوشت آدم را متحول کند. عاشورا شب قدر دوم اهل ولایت است، زمانی که آدم ها می توانند خودشان را متحول کنند. همانطور که خود امام حسین علیه السلامو اصحاب شان در روز عاشورا به مقامات بالایی رسیدند.
امام حسین علیه السلامدر گودی قتلگاه بودند که ندا آمد «یا ایتها النفس المطمئنه» همانطور که امام حسین علیه السلامزمان خودشان تک تک افراد را صدا زدند و شهدای کربلا را همراه با خودشان پرواز دادند، هرساله محرم امام در تک تک مجالس خیمه می زنند، صدای «هل من ناصر» بلند است، تک تک ما را صدا می زنند می خواهند دست ما را بگیرند. ما هم باید سعی و تلاش کنیم تا خودمان را به خیل این کاروان برسانیم تا جزء کسانی باشیم که «حلّت بفناء اباعبدا...» شدند.
وی خاطرنشان کرد: محرم بهار شور و شعور و بهار شهادت و ایثار است. محرم ماه انس با ولی خداست، انسان در دنیا بدون ولی نمی شود، همه ولی دارند، یکی ولی اش خداست «الله ولی الذین آمنوا» وقتی کسی ولی اش خدا شد ارتباطش با اولیاء ا... قوی می شود، امام حسین علیه السلاماز اولیاء ا... هستند. یکی هم ولی اش طاغوت و شیطان می شود «والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت». ماه محرم ماه انس و پیوند با ولی ا... و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلاماست. داستان کربلا، تاریخ و ماجرای یک سرزمین نیست، بلکه داستان یک فرهنگ است، داستانی است که خداوند همه پیامبرانش را با آن آشنا کرده بود.
اکثر پیامبران در منطقه عراق و بابل و فلسطین بودند، حضرت آدم که قبرش کنار قبر امیرالمؤمنین علیه السلامدر نجف است یک روز همینطور که از جایی رد میشدند پایشان گیر میکند به سنگی و خونی می شود، به خداوند می گوید: خدایا مگر من خطایی کردم که اینطور شد؟ خطاب آمد اینجا سرزمینی است که خون پسر آخرین پیامبر، در آن ریخته می شود، خواستیم تو هم ارتباط پیدا کنی، خونی از تو هم اینجا ریخته شود. حضرت ابراهیم و موسی و... هرکدام سؤال کردند قصه کربلا و امام حسین علیه السلامرا برایشان گفتند. خدا انبیا را با قصه عاشورا آشنا کرد، چطور الآن ما با قصه امام زمان آشنائیم؟ هنوز امام زمان ظهور نکردند. نمی دانیم هم که چه سالی می آیند اما همه میدانیم که از کنار خانه خدا می آیند، خانه شان کوفه است، یارانشان چند نفرند و ... یعنی خدا همه مردم و همه نسل ها را با امام زمان آشنا کردند حتی قبل از تولد امام زمان، آشنا بودند. قصه عاشورا هم همین بوده است گاهی بعضیها می پرسند چرا باید هرسال عزاداری کنیم؟ بعد از 1400 سال این همه خرج و مجلس و دسته و پرچم برای چیست؟ چه دلیلی دارد که ما هرسال قصه عاشورا را بیائیم ورق بزنیم و بگوییم و بشنویم؟ امام حسین علیه السلامبه گریه ما نیازی دارند؟ اصلا ما با این همه گناه که داریم چه فایده ای دارد بیائیم عزاداری کنیم؟ باید برای این سؤال ها جواب داشته باشیم.
وی در پاسخ تأکید کرد: اگر می خواهی محبوب خدا باشی باید ببینی چه کسی محبوب خداست، به همان وصل شوی، امام حسین علیه السلامو اهل بیت محبوب خدایند. اگر دنبال شفاعت هستید و می خواهید کارتان آن دنیا راه بیفتد، و بخشیده شوید باید وارد دم و دستگاه اهل بیت علیهم السلامشوید. ما وقتی به یک آدم بزرگی می رسیم که می دانیم پیش خدا آبرو دارد، سعی می کنیم بهش نزدیک شویم و یک التماس دعا بگوییم. روایت داریم که «إنّ الحسین ینظر من یبکی» امام حسین علیه السلام به تک تک گریه کنندگان شان نگاه می کنند «و یستغفر له» و برایشان طلب مغفرت می کنند. پس بهترین جا برای توبه و پاک شدن همین مجالس روضه و عزاداری اباعبدا... علیه السلام است چون استغفار خود امام پشت سرمان است. شیخ انصاری که عالم بزرگ دنیای تشیع است هروقت به مشکل علمی برمی خورد به امام علی علیه السلام متوسل میشد و پاسخ مشکلش را از امام دریافت می کرد. همیشه قبل از تدریس 5دقیقه روضه می خواند تا دلها پاک شود و آماده پذیرش علم و معرفت شود.
خانم پورصفر پیرامون مبانی قرآن برای عزاداری اباعبدا... علیه السلامسه آیه را بیان نمود و گفت: سؤال می شود که چرا قصه امام حسین علیه السلاماز اول تاریخ بیان شده، حالا ما هم هرسال دوباره یادآوری اش میکنیم و عزاداری میکنیم. خداوند در قرآن میفرماید: پیامبر، می دانی چرا در قرآن اینقدر برایت قصه میگوییم؟ حدود 200 قصه در قرآن داریم. به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلممی فرماید: ادریس را یاد کن، موسی را یاد کن و ... خداوند در آیه 120 سوره هود می فرماید: به 4 دلیل ما قصه انبیا را برایت میگوییم، این دلایل در مورد یادآوری داستان کربلا هم صادق است. خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: ما سرگذشت پیامبران را برایت می گوییم تا اول اینکه: «نثبّت به فؤادک» (دلت استوار شود). یک نمونه اش داستان حضرت موسی است، وقتی همراه با قومش شبانه فرار کردند، سپاه فرعون باخبر شدند و تعقیب شان کردند –آن هم فرعون با آن سابقه بدش که بچه ها را می کشت و زنانشان را به اسارت می گرفت مثل داعش امروز- جلوشان هم رود نیل، بین آب و شمشیر گیر کرده بودند. گفتد کار تمام است و می میریم. موسی گفت: نترسید خدا با ماست «إن معی ربی سیهدین». الآن هم که ما تحریم هستیم، دور مرزهامان پایگاه نظامی زدند، داعش را تا نزدیک مرزهایمان آورده اند، طالبان و القاعده هست؛ رهبرمان می گوید نترسید "خدا با ماست، ما پیروزیم". با یک موشک، پهباد جاسوسی بزرگترین قدرت نظامی دنیا یعنی امریکا (از نظر تجهیزات) را زدیم، هیچ کاری نمی تواند بکند. انگلیس کشتی مان را می گیرد بجایش کشتی اش را می گیریم مجبور می شود کشتی مان را آزاد کند چرا؟ چون خدا با ماست.
خدا برای قوم موسی دریا را شکافت. پیامبر، این قصه را برایت گفتیم تا وقتی رفتی در غار ثور خوف نداشته باشی، دلت محکم شود که یک تار عنکبوت جلوی دشمن را می گیرد. پیامبر، نوح 950 سال پیامبری کرد 80 نفر به او ایمان آوردند و مسخره اش کردند حال تو 23 سال پیامبری.
داستان کربلا می گوید 72 نفر جلوی 30هزار نفر ایستادند و پیروز شدند. پس یک دلیل دانستن تاریخ «نثبّت به فؤادک» است. مقام معظم رهبری می فرماید: تاریخ زندگی ماست، شرح حال زندگی ماست در یک میدان دیگر. انگار بخواهی از بیرون خودت را ببینی. همان اتفاقات و مشکلاتی که ما داریم گذشتگان ما هم داشتند، ببینیم آنها چطوری با مشکلاتشان روبرو شدند، چه کسانی پیروز شدند و چرا؟
دلیل دوم که آیه به آن اشاره می کند «و جاءک فی هذه الحق» است. یک حق و درسی در سرگذشت پیامبران است. در قصه یوسف درس حیا و عفت و تحمل است، درس پاکدامنی برای جوان هاست.
دلیل سوم «و موعظه» موعظه در آن است. داستان آدم و حوا را می خوانیم که شیطان چطوری فریب شان داد. آدم حواسش را جمع می کند که دیگر رانده نشود.
دلیل چهارم «و ذکری للمؤمنین» تذکره برای اهل ایمان. این تذکر و یادآوری باعث می شود غفلت نکنیم، حواسمان به اسلام به انقلابمان به ولی مان به امام زمانمان باشد.
ایشان سپس دومین آیه راجع به مبانی عزا را آیه 32 سوره حج عنوان نمود «ذلک و من یعظّم شعائر الله فإنّها من تقوی القلوب» بزرگ شمردن شعائر خدا بخاطر تقوای دلهاست. شعائر از شعار، بمعنی علامت و نشانه است. پرچم یک شعائر و علامت کشور است، کارت ملی هم یک شعائر و نشانهی یک فرد است، برنامه های حج و حدود و مقرراتش از شعائر خداست. امام حسین علیه السلاماز شعائر الهی است. امام معصومی که در یک سرزمین به آن شکل خونش ریخته می شود باید تجلیل و تکریم شود، حضور در مجالس اباعبدا... علیه السلامنشانهی تقوای قلب است.
وی این آیه را جواب شبههی وهابی ها هم دانست و گفت: وهابیت معتقدند که شیعه –مخصوصاً- و همینطور تعدادی از اهل سنت مشرکند و طبق برداشتی که آنها از قرآن دارند هرکس مشرک باشد حکمش مرگ است. آنها می گویند شیعه شبیه مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، مشرکان آن زمان علاوه بر خداوند که او را خالق و ربّ می دانستند، بت ها را هم می پرستیدند و می گفتند خداوند در تدبیر عالم تنها نیست و بت ها هم تدبیر قسمت هایی را انجام می دهد. می گویند شیعه هم برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمهعلیهم السلاممقبره و حرم درست می کند و به آنها متوسل می شود تا حاجات شان برآورده شود، برای آنها مجلس عزاداری و ... برپا و خرج می کنند، می خواهند تقرّب پیدا کنند تا نزد خدا شفاعتشان کنند. در پاسخ می گوییم: مشابهت ظاهری بعضی از اعمال امت اسلامی با مشرکان باعث اشتراک در عقیده نیست. مشرکان علاوه بر خدا برای هر بت، ربوبیت مستقلی قائل بودند، تدبیر کلی با خداوند اما هرکدام از بت ها ربوبیت محدود داشتند یعنی خدا شریک داشت. اما مسلمانان اگر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلامتوسل می کنند و امید شفاعت از ایشان را دارند آنها را عبد خدا هم می دانند نه اینکه ربوبیت مستقلی برایشان قائل شوند. خداهم بخاطر مقام بالای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام به ایشان حق شفاعت داده. خدا به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرموده برای گنهکاران استغفار کن. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «من زار قبری بعد مماتی کمن زارنی فی حیاتی» یعنی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم همانطور که دعا و توسل افراد را در حال حیاتشان میشنیدند و اجابت می کردند، توسل افرادی را هم که بر سر مزارشان می آیند را می شنوند و برایشان طلب مغفرت می کنند. از طرفی تکریم و تعظیم پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و اولیاء خدا چون به قصد عبادت و پرستش آنها نیست نه شرک است و نه بدعت؛ بلکه تعظیم شعائر الهی است و مدد و رضای خداست پس نوعی عبادت است «ومن یعظّم شعائر الله فإنّها من تقوی القلوب». پس اعمال مسلمانان در بزرگداشت مقام اولیاء خدا که به قصد عبادت انجام می دهند با عمل مشرکان نسبت به بت هاشان که قصد عبادت بت ها بوده متفاوت است و کار و هدف ما چیزی جز عبادت خدا و تعظیم شعائر الهی نیست.
خانم پورصفر در نهایت سومین آیه ی قرآن که به مبانی عزاداری اباعبدا... علیه السلاماشاره دارد را آیه 23 سوره شوری معرفی کرد و افزود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که 23 سال پیامبر بودند در این مدت به ایشان کاهن و ساحر و مجنون گفتند، سنگشان زدند، یارانشان را شکنجه کردند و... اما بالأخره تبلیغ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلماثر کرد و مردم عوض شده و مسلمان شدند. خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلممی فرماید حالا به آنها بگو «قل لا أسألکم علیه أجراً إلا المودّه فی القربی» من جز مودت اهل بیتم اجری نمی خواهم. در این زمینه روایتی از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلمداریم که در مسجد به مردم گفتند: هرروز صدقه بدهید قلبی و زبانی؛ قلبی آن است که محبت فرزندانم در دلتان باشد و زبانی هم فرستادن صلوات است.
روابط عمومی مؤسسه علمی- تحقیقی مکتب نرجس علیهاالسلام