یکشنبه, 04 آذر,1403

­

چهارشنبه, 21 شهریور,1397

برگزاری مراسم سوگواری حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) در مکتب نرجس (علیهاالسلام) مشهد

برگزاری مراسم سوگواری حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) در مکتب نرجس (علیهاالسلام) مشهد

مراسم عزاداری دهه اول ماه محرم از روز سه شنبه 97/06/20 با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین شیخ طادی و مداحی آقای عارف در سالن اجتماعات مکتب نرجس (علیهاالسلام) برگزار شد.

در این برنامه پس از قرائت زیارت عاشورا، حاج آقای شیخ طادی به ایراد سخنرانی پرداخت.

وی ابتدا به گفته­ ی مرحوم نجفی قوچانی در کتاب سیاحت شرق اشاره نمود که می گوید: یکبار به صورت پیاده به سمت کربلا در حرکت بودم میان راه آبم تمام شد وآبی پیدا نکردم و همینطور عطش من بیشتر شد، در چند کیلومتر کربلا تشنگی شدیدی برمن غالب شد­ که از خود بی خود شدم در همان حال به یاد عطش فرزندان اباعبدالله (علیه السلام) افتادم که آنها چه کشیدند! پیش خودم گفتم من که مردی بزرگ هستم تشنگی اینطور بر من فشار آورد و من را بی تاب کرده وطاقتش را که تحمل کنم! چه گذشت به فرزندان امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا آنها که امنیت هم نداشتند و با لبان تشنه در آن بیابان بی آب و علف از ترس دشمن فرار می کردند. و بعد می گوید: شروع کردم به گریه کردن به یاد آن زمان، و یک مرتبه برای من حالت مکاشفه ای حاصل شد و یک بیابان پر از دود و آتش را دیدم- ظاهرا یک گوشه ای از صحنه روز عاشورا را ایشان مکاشفه کرد- از خود بی خود شدم و شروع به ضجه زدن کردم تا وارد کربلا شدیم، در آنجا حالم به حالت عادی برگشت اول رفتم زیارت حرم آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) و بعد وارد حرم سیدالشهدا (علیه السلام) شدم همینکه وارد شدم زنگ حرم امام حسین (علیه السلام) به صدا در آمد ساعت ده شب بود و دوباره همان حالت انقلاب روحی و مکاشفه را پیدا کردم! زنگ ساعت که ده مرتبه به صدا در آمد این صدا را می شنیدم که می گفت "هل من ناصر ینصرنی" و ده بار تکرار شد؛ با خودم گفتم در این موقعیت چه کسی این ندا را پاسخ می­دهد؟ همان موقع دیدم صدای زنگ ساعت قمر بنی هاشم به صدا در آمد و این ندا آمد "لبیک یا حسین" و ده بار تکرار شد.

حجه الاسلام شیخ طادی سپس افزود: در این روزها و این شبها ذکر شریف "لبیک یا حسین" زیاد ورد زبان ماست و همه این روزها لبیک گوی امام حسین (علیه السلام) هستند. این ذکر به به معنای "اجابة بعد الاجابة" یعنی پشت سرهم اجابت کردن و جواب یاری طلبیدن امام حسین (علیه السلام) را دادن است.

در یک زیارتی که از امام صادق­ (علیه السلام) نقل شده حضرت فرمودند: هفت مرتبه جواب امام حسین (علیه السلام) را بده و هفت مرتبه بگو لبیک یا داعی الله. مرحوم شیخ جعفر شوشتری نیز می گوید: اینکه در زیارت امام حسین (علیه السلام) هفت مرتبه لبیک بگویید یعنی با تمام اعضا وجوارحتان و با تمام وجودت لبیک بگویید، یعنی با قلب، با روح، با دست، با پیکر، با فکرواندیشه، و با مهرومحبت لبیک به استنصار و یاری طلبیدن امام حسین (علیه السلام) بدهید؛ واین تایید می شود با آن زیارتی که در زیارت امام حسین (علیه السلام) است «لبیک یا داعی الله، ان کان لم یجبک بدنی عند استغاثتک، و لسانی عند استنصارک، فقد اجابک قلبی و سمعی و بصری و رایی وهوائی علی التسلیم...» یا اباعبدالله اگر توفیق نداشتم و نتوانستم در روز عاشورا شما را کمک کنم و وقتی فرمودید هل من ناصرینصرنی اجابت بکنم شما را، اما الان با تمام وجودم جواب یاری طلبیدن شما را میدهم؛ با دلم، با شنوایی و با بیناییم، با رأی ونظرم با خواهش و تمنا وخواهش دلم، که با آنچه که شما میخواهید منطبق باشم و هوای من هوای شما باشد وتمام اینها را در طبق اخلاص گذاشته و تسلیم شما می کنیم؛ ­این است معنای لبیک یا حسین (علیه السلام).

وی در ادامه گفت: این روزها اگر کسی این لبیک را می گوید، یعنی من بی چون و چرا تسلیم شما هستم و تمام وجودم را در اختیار شما می­گذارم. لبیک گفتن سخت است و نباید فقط به زبان باشد. انس مالک در حالات امام صادق (علیه السلام) می گوید: با حضرت مشرف شدیم برای حج، به محلی رسیدیم که باید حضرت احرام می بست، وقتی رسیدیم به میقات دیدم حضرت موقع تلبیه گفتن صدایشان در گلویشان بریده می شود و نمیتوانند لبیک بگویند و زبانشان به لکنت می افتد و حتی نزدیک بود حضرت از مرکبشان به زمین بیفتند! عرض کردم آقاجان این چه حالی است که شما پیدا کردید؟ و گفتم لبیک را بگویید بدون لبیک که نمی شود احرام بست. امام فرمودند می دانی چرا نمی توانم لبیک بگویم ؟! می ترسم بگویم لبیک اللهم لبیک و خداوند در جوابم بگوید لا لبیک. لبیک باید واقعی باشد.

وی با ذکر اینکه این روزها خصوصا در ایام اربعین همه در حال گفتن این ذکر هستند خاطرنشان کرد: "لبیک یا حسین(علیه السلام)" لوازمی دارد هرکسی لیاقت ندارد که این لبیک را بگوید. نکند لقلقه زبانمان بشود، امام حسین(علیه السلام) از دینی که لقلقه زبان بشود متنفرند و فرمودند: دین لقلقه زبان یک عده ای است ودنیا هدفشان است. پس ببینیم لبیک یاحسینی که می گوییم چگونه است؟

حاج آقای شیخ طادی در ادامه بیانات خود فرمود: ایام محرم علاوه براینکه ایام حزن اهل بیت(علیهم السلام) است ایام خوف و ترس هم می باشد؛ ترس از اینکه نکند ما هم مثل مردم کوفه بشویم! مردم کوفه همه لبیک گفتند وامام را تنها گذاشتند، ایام محرم ایام ترس است؛ بترسیم از عاقبتمان! نکند دچار عاقبت مردم کوفه بشویم. بعضی خیال میکنند لبیک یاحسین (علیه السلام) مخصوص روز عاشورا و معرکه جنگ است درحالی که اینگونه نیست. امام حسین (علیه السلام) عصر روز عاشورا وقتی که دیگر تنها شده بودند و یاران را از دست داده بودند نگاهی به اطراف کردند و دیدند که دیگر یارو یاور ندارند همه به خاک وخون کشیده شدند، شروع کردند به صدا زدن یاران خودشان و فرمودند: اینها خانواده و اهل وعیال پیامبرند و بخاطر فقدان شما در رنج وسختی اند بلند شوید وآنها را یاری کنید. آیا امام نمی­دانستند که اینها شهید شدند؟ چرا آنها را صدا می زنند؟ علتش این است که لبیک گفتن به امام اختصاص به روز عاشورا ندارد؛ درست است "هل من ناصر" را امام در روز عاشورا ­گفتند، اما تا قیامت این یاری طلبیدن ادامه دارد، و امام حسین(علیه السلام) لبیک گو واقعی می خواهد.

وی با یادآوری اینکه بعضی گوش دلشان باز است و حضرت کمک می کنند مثل شهید حمیدرضا بیضایی که در سپاه اسم مستعار خودش را حسین نصرتی گذاشته بود و علتش این بود که میخواست فراموش نکند که امام طلب یاری خواستند. ۲۸ روز قبل از شهادتش گفته بود: اگر دعوت کننده حضرت زهرا(علیها السلام) است ما به شهادت سلام می کنیم. شنید که عصر عاشورا امام فرمود این ها خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند؛ و از آنها دفاع کرد و بعد از سالها به امام (علیه السلام) لبیک گفت. و سپس نامه این شهید به همسرش را خواندند و گفتند در واقع خطاب این نامه همه ما هستیم.

این مبلّغ توانمند و استاد حوزه در ادامه سخنان خود به گفته شهید آوینی ضمن معنای "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" اظهار داشت: یعنی همه ما روز عاشورایی داریم؛ میتوانیم انتخاب کنیم در صف یزیدیان بایستیم یا در صف حسینیان؟! نه اینکه فقط که یک شب عاشورا داشته باشیم! چون هرروز در معرض انتخاب و بین دوراهی هستیم؛ راه خدا را انتخاب می­کنیم یا طواغیت را! شب عاشورا خیلی ها حضرت را تنها گذاشتند آیا ما پای حرفمان هستیم ولبیک­مان واقعیست؟

وی تأکید کرد باید امام زمانمان را بشناسیم بعضی هستند اهل بیت (علیهم السلام) را جوری تفسیر می کنند که به دل خودشان بچسبد نه آنطوری که امام هست! و به قول سید مرتضی آوینی که می­گفت: بعضی امام گذشته راعاشقند و امام حاضر را نه! می دانی چرا؟ چون امام گذشته را آنگونه که بخواهند تفسیر می کنند-در طول تاریخ هم این را مشاهده می کنیم- می گویند: امام زمان آری اما ولی فقیه نه. حاضر نیستند از امام تبعیت کنند باید خواسته های امام را منطبق برخود بکنیم نه اینکه امام را آنطور که بخواهیم تفسیر کنیم! لذا برخی می­گویند "لبیک یا حسین(علیه السلام)" اما امام ساخته ذهن خودشان را! بعضی امام زمان را صدا می­زنند اما کدام امام زمان؟ آن امامی که با توهمات خودشان ساخته اند نه امام واقعی! کسی میتواند "لبیک یا حسین(علیه السلام)" بگوید که امام را شناخته باشد آنطوری که امام هست. اگر می خواهیم­ نور چشم امام زمان باشیم باید دغدغه های امام را بشناسیم و ببینیم دغدغه امام چیست و چه چیز برای امام مهم است؟ همانها برایمان پررنگ باشد واهمیت داشته باشد و دغدغه مان شود.

ایشان در ادامه متذکر شد: امروز که روز اول محرم است بیایید قصد و اراده ما قصد واراده امام حسین(علیه السلام) باشد که نورانیت آن تا قیامت ادامه خواهد داشت. قصد حضرت چه بود؟ چرا قیام کردند؟ چرا در این راه شهید شدند شهید دادند و خانواده شان اسیر شد؟چه شد قیام کردند؟ حضرت علت قیام خود را بی تفاوت نبودن به فسق و فجور و فسادی که جامعه را فراگرفته می دانند، در نامه ای که به برادرشان محمد حنفیه نوشتند فرمودند: نیت من امر به معروف و نهی ازمنکر است. وقتی دغدغه ما هم این بشود میتوانیم بگویم "لبیک یا حسین (علیه السلام)". در مسیر کربلا هم دوباره حضرت به این موضوع اشاره کردند و گفتند آیا نمی بینید ظلم و فساد جامعه را فراگرفته و کسی چیزی نمی گوید؛ وضعیت جامعه فعلی ما هم همین است. دغدغه حضرت بی تفاوت نبودن به فساد جامعه بود، ما هم اگر می خواهیم لبیک گوی حضرت باشیم باید نسبت به عاقبت اطرافیانمان تاسف بخوریم و بی تفاوت نباشیم. آیا برایمان مهم است! امر به معروف یعنی مهربانی مدنی؛ قرار نیست دشمن هم باشیم، متاسفانه یک امر خشن تصور شده اما در واقع مهربانیست،آیا اگر کسی لباسش آتش گرفته باشد می توان بی تفاوت از کنارش گذشت! قطعا نه. حقیقت گناه آتش است، چقدر از جوانها در آتش گناه دارند می سوزند وما بی تفاوتیم! اگر کسی امر به معروف ونهی از منکر را بخواهد اجرا کند همانند پیامبر (صلی الله علیه و آله) می شود، چراکه او حریص برهدایت بود. ما چرا اینقدر بی رحم و بی تفاوت شدیم؟! آیا تا حالا بخاطر گناه دیگران ناراحت شدید؟ چرا بعضی نسبت به بچه های خود هم بی تفاوت اند! می دانید امر به معروف ونهی از منکر جایگاهش چیست!

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: می خواهید به شما خبر بدهم از عده ای که اینها شهید نیستند وجزء انبیا هم نیستند اما مردم بحال اینها در روز قیامت غبطه می خورند آنهایی که خدا را پیش بنده ها محبوب می کنند و بنده ها را پیش خدا­ محبوب می کنند با امر به معروف ونهی ازمنکر.

ایشان در پایان خاطرنشان کرد: یک عده از ما دیندان خوبی هستیم اما بعضی یک پله بالاترند و دیندان دیندارند؛ اما دیندار بودن هم کافی نیست و علاوه بر آن باید دین بان هم بود، باید مبلغ و مدافع دین بود. کسی مدافع دین است که امر به معروف و نهی از منکر بکند نه برخورد خشن؛ یعنی زمینه خوب شدن افراد را فراهم می کند. دشمن در باطل خودش محکم است، بدانید کسی که از دین دفاع کند خوب از او پذیرایی می شود، مانند علامه امینی که مدافع ولایت بود، و حضرت در عالم رویا با دست مبارک آب کوثر روی صورت ایشان پاشیدند. بدانید امام زمان حواسشان به ما هست. کافیست مدافع دین و لبیک گوی واقعی باشیم؛ تبلیغ دین فقط تذکر لسانی نیست، بلکه باید جای پای پیامبر (صلی الله علیه و آله) گذاشته و به افراد محبت داشته باشیم وبی تفاوت نباشیم تا انشاءالله لبیک گوی واقعی حضرت باشیم.

­­­­­­­­­­­ روابط عمومی مکتب نرجس (علیهاالسلام)

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان