در این مراسم پس از قرائت قرآن، طلاب مقطع سیکل به اجرای نوحه خوانی پرداختند و پس از آن استاد شایسته خوی (مدیر مکتب نرجس(علیهاالسلام)) ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت رقیه(علیهاالسلام) گفت: نبی اکرم افتخارشان به مبلغ بودنشان بود. ما در واقع با قدم گذاشتن در حوزه علمیه به ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام زمان مان لبیک گفتیم. نیاز امروز جامعه ما مبلغ شجاع و متبحر است که در عرصه های مختلف توان نقد داشته باشد و بتواند جواب های متقن و مستدل بدهد، بدین منظور مدرسه اقدام به برگزاری طرح تبلیغ نموده است.
ایشان سپس توضیحاتی را در خصوص برگزاری این طرح عنوان نمود و در ادامه حجه الاسلام والمسلمین برادران به ایراد سخنرانی با موضوع "چیستی و چرایی تبلیغ" پرداخت.
ایشان در ابتدا گفت: موضوع جلسه تبلیغ است که در سه بخش چیستی، چرایی و چگونگی آن قابل بحث است ، که هر کدام مباحث مفصلی دارد . در رابطه با چیستی تبلیغ اولین نکته این است که تبلیغ ضرورت اجتماعی است. تبلیغ تکلیف است و اینجا جایی است که همه برای انجام تکلیف آمده اند. دفاع از دین تکلیف است. آن جایی که امام حسین(علیه السلام) حتی خانواده را فدای دین می کنند تا یک تکلیف یک برجسته و ارزشمند اجرا کنند. در حدیثی آمده رسول خدا به کسی که گفت بعد از نماز می آیم و احادیث نقل می کنم و احکام می گویم فرمودند: «همان طور که من بر امتم ارزش دارم فضیلت تو مانند فضیلت من بر آنان است». زمانی که فرزند امام حسین(علیه السلام) در مدرسه سوره حمد یاد گرفته بود ایشان زیر گلویش را بوسیدند و عبایشان را زیر پای معلمش انداختند و یک روایت این است که دهان معلمش را پر از سکه طلا کردند و گفتند می خواستم ارزش یک معلم دین را همه بدانند.
ایشان در اهمیت جایگاه تبلیغ گفت: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: جوانی گوشه ی خیابان است شدیدا دچار خونریزی شده و یک جوان دیگر در معرض دشمنان ساب الدین هست، کدام یک را اول نجات بدهیم؟ امام فرمودند:« اگر آن جوانی که در معرض خطر سابین است نجات دهید تا آن جوان دیگر، فاصله اش مثل فاصله ستاره سها تا زمین است (ستاره سها در کیهان قدیم دورترین ستاره بوده است).
حجه الاسلام والمسلمین برادران در مورد اهمیت و جایگاه تبلیغ نزد مردم گفت: نکته دیگر این که ممکن است سوال پیش بیاید که جایگاه در پیشگاه خدا و اهل بیت (علیهم السلام) درست ولی در پیشگاه مردم که این حرف ها نیست، باید طوری باشد که مردم هم بفهمند و قدرشناسی کنند، ولی تجربه من این است که ما اگر خوب مجهز باشیم و ارزش قائل شویم مردم هم قدر می دانند. ممکن است بعضی تصور کنند که کار تبلیغ به قول معروف کلاس اجتماعی لازم را از دید مردم ندارد ولی این دیدگاه صد در صد اشتباه است. در لبنان جوانی را دیدم که عربی دست و پاشکسته صحبت می کرد، گفت من در سوریه درس می خوانم و گاهی به لبنان می آیم، کارشناسی ارشد فیزیک هسته ای از دانشگاه آلمان دارم، ترجمه دعای کمیل امیرالمومنین (علیه السلام) را خواندم و شیعه شدم. یک دور کامل تفسیر المیزان را مطالعه کردم. از او پرسیدم کاری برای معرفی نهج البلاغه انجام داده ای؟ گفت: الان به 150 نفر در دانشگاه مخفیانه آموزش می دهم که برخی از آن ها شیعه شده اند. گفت مقلد امام خامنه ای است و تمام دوره های استشهادی و عملیاتی را آموزش دیده است و اگر برود به قلب اسرائیل می تواند آن جا ماموریت انجام دهد و این ها همه از برکت سفره امیرالمومنین(علیه السلام) است. من حدود بیست کشور رفتم و دیدم تبلیغ معارف دین چقدر تاثیر دارد، کسانی که می گویند تبلیغ کلاس ندارد در واقع شیرینی تبلیغ معارف دین را نچشیده اند.
استاد برادران سپس مثالی از اهمیت کسب مهارت های تبلیغی عنوان کرد و گفت: در جایی رفتم که بانوان جوانی بودند و گفتند پذیرش سخنان آخوند را ندارند و یک ربع بیشتر به من زمان ندادند. وقتی در جایگاه نشستم کسی توجهی نمی کرد. گفتم سه پیشنهاد دارم ، من حرف بزنم ، شما حرف بزنید، هیچ کدام حرف نزنیم. گفتند هیچکدام. گفتم سومی تعارف بود؛ احتمالا صبح صدقه نداده اید و خداوند بلا نازل کرده برایتان و من باید حرف بزنم و شما تحمل کنید. چندتا عنوان پیشنهادی عشق، راستی، موسیقی و... را نوشتم و خواستم موضوع بحث را آن ها تعیین کنند . بحث را شروع کردم و همین که صحبت ها بالا گرفت گفتم وقت یک ربع من تمام است. شروع به کف زدن و سوت زدن و صلوات فرستادن کردند. گفتم: یک ساعت و نیم وقت می خواهم و قبول کردند. هر یک ربع هم حرفم را در جاهای مهم قطع می کردم. در آن جلسه خندیدند و گریه کردند. یکی از جاهایی بود که با خود گفتم خواهران حوزه علمیه کجایند تا بدانند برای چه جور جاهایی باید تجهیز شوند؟ آنجا بود که گفتم ما داریم درس می خوانیم برای خودمان و این نیازهای جامعه ماست.
وی سپس گفت: آخرین نکته این است که تبلیغ یک تخصص است. ما یک تیم تبلیغی بودیم که سال 78 وقتی وارد کار شدیم فکر می کردیم تبلیغ 80 درصد ذوق است و 20 درصد علم و داشته، ولی بعد از حدود 20 سال به این نتیجه رسیدیم 80 درصد دانش است و 20 درصد ذوق و شرایط خودش را دارد. روانشناسی، جامعه شناسی، جنگ روانی همه مطرح است و مهمتر از همه این ها که حیاتی و کلیدی است روش تحقیق تبلیغی نیاز دارد. قرآن و روایت حرف اصلی را در تبلیغ می زند. تبلیغ یک دانش است ولی چند ویژگی دارد: اول این که از سنین پایین قابل یادگیری است، سنین بالاتر سخت تر می شود، طلبه در سال اول ورودش باید روش سخنرانی بخواند، دوم به تمرین و ممارست نیاز دارد لذا اگر کسی دنبال یادگیری هست ولی تمرین نکند به درد نمی خورد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطبه ای دارد (شقشقیه) که همه اش مثال است. اگر طلبه ها این نوع مثال ها را زیاد بخوانند و بکار ببرند کم کم قدرت تمثیل و تشبیه بیشتر می شود. سوم این که روش سخنرانی نیازمند آموزش قطره ای است، آموزش یک دفعه ای مثل آبیاری غرقابی است همانطور که زبان فارسی را قطره قطره یاد گرفتیم در سخنرانی هم همین است، قطره قطره باید آموزش داد، 6 ماه کلاس خروجی ندارد. و در نهایت ویژگی چهارم این که سخنرانی بدون محتوای دینی ممکن نیست. آشنایی عمده با آیات و روایت باید پیدا کنیم.
ایشان در پایان گفت: تا نظام آموزشی نباشد ما درس نمی خوانیم. همیشه سر امتحان یک ساعت وقت کم داریم چون تصریف داریم امروز و فردا می کنیم لذا باید برنامه ای ریخت برای اینکه قرآن و روایات را فرا بگیرید. خاطرات و سرانجام شیخ فضل الله را بخوانید، اگر خوب کار نکنیم دچار می شویم. ما می خواهیم خروجی چیزی شود که از اسلام دفاع کنیم اگر به فکر این هستید که سقف واحدهایتان چقدر باشد، به درد اسلام نمی خورید. احساس کردم زبان حال شما این است که آمدیم از دین خدا دفاع کنیم،پس روایت داریم تجهیز بشویم تا بتوانیم دفاع کنیم.
روابط عمومي مكتب نرجس (عليهاالسلام)