بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال اللهالعظیم:
وَ الَّذينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً (73فرقان)
و آنان کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند کروکور (چشم و گوش بسته)به سجده نمی افتند (بلکه عمل آنان آگاهانه است)
بصــیرت و تـربیـت
(بر اساس الگوی رفتاری عباد الرحمان)
نکات مورد توجه آیه:
بندگان خدای رحمان که انسان هایی پند پذیر و سپاسگزار در برابر نعمت های الهی هستند،مظهر تواضع و فروتنی درحضوراجتماعی و نمونه تعبد و عبودیت دربرابر خدای رحمان هستند. دوازده صفت (اعتقادی، اخلاقی - رفتاری و فردی اجتماعی) آنان وآلاترین ارزش های انسانی است در مقابل افراد لجوج که هنگامی که نام خدای رحمان برده میشود از سر استهزا و غرور میگفتند: رحمان چیست؟
...قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً (فرقان 60)
بنابراین عبادالرحمان اصطلاح زیبایی است که قرآن دربرابر این گروه معاند ولجوج به کار برده است.
کسانی که نه تنها استهزاء نمیکنند بلکه خود را بنده خدای رحمان میدانند و درصدد معرفت و بصیرت بیشتر و بهتر نسبت به پروردگار خود هستند.
نکته اول : بینا دلی و بصیرت از صفات برجسته بندگان رحمان است.کفار به آیات الهی اصلاً اعتنایی ندارند اما منافقان و مسلمانان ظاهر بین چشم و گوش بسته بر آیات خدا میافتند بی آنکه حقیقت آن را درک کنند و به عمق آن برسند، مقصود ومنظور خدا را بدانند و به آن بیندیشند و درعمل از آن الهام گیرند در حالی که راه خدا را باچشم وگوش بسته نمیتوان پیمود و قبل از هر چیز گوش شنوا و چشم بینا لازم است خداوند میفرماید: بندگان خدا به هنگام شنیدن و یاد آورشدن آیات الهی مانند کران و کوران با بیاعتنایی از آنها نمیگذرند" وَ الَّذينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا..........."
مراد از آیات رب چیست؟
الف)آیات قران کریم که آن را میشنوند و در آن تدبر مینمایند و از آن بهرهمند میگردند.
به بیان روشنتر وقتی آیات خدا بر آنها خوانده میشود برای جستجوی حقیقت به آن میاندیشند،در پرتو آن به امور زندگی فکر میکنند و برای دریافت نظام ها و قانونمندیهای اجتماعی اقتصادی و سیاسی و پرورشی و جز آنها،از آن آیات به گوشهای خلوت مینشینندو تمام ذهن خود را بر آن متمرکز میکنند.
چون می دانند کسی آن آیات را فرستاده که خود زندگی را آفریده و قوانین و نظام ها را در آن وضع کرده است.پیداست ترک لغو فراغتی، فرصتی بزرگ به ایشان میدهد که آنها را از فعالیت فکری رشد یافتهای سرشار میکند. این گونه افراد آلت دست دشمنان و طعمه خوبی برای شیطان نمیشوند.
ب)مراد از آیات رب "اذاذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ" بصیرت بندگان خدای رحمان در دیدن آیات الهی و آثار رحمت پروردگار در سراسر عالم نیز مورد نظر است.
برای تبیین بهتر اهمیت مسئله بصیرت ومعرفت عباد الرحمان به این حدیث توجه فرمایید:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً قَالَ مُسْتَبْصِرِينَ لَيْسُوا بِشُكَّاكٍ. از امام صادق علیه السلام از تفسیر این آیه سوال کردند میفرمایند:منظور این است که آنها از روی آگاهی گام بر میدارند نه از روی شک و تردید.
نکته دوم: قران کریم برای بیان عدم بی اعتنایی افرادی که ایمان به خدای رحمان دارند از واژه "خَرّور"استفاده کرده است می فرماید: "لَم يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً "
"خرّور"مصدر فعل "خّرَ"در معنای سقوط به کار می رود سقوط از بالا به پایین . فعل " لَمْ يَخِرُّوا.."در معنایی کنایی آمده است و مقصود از آن بی اعتنایی و اهمیت ندادن است.
با این واژه نحوه برخورد افراد با بصیرت در جهت پذیرش حکمت ها و موعظههای قرآن کریم به خوبی روشن می گردد با این بیان راز روی آوردن انسان مومن به قرآن وپشت کردن کافر آشکار میشود.
مومن به کتاب خدا روی میآورد زیرا ایمان دارد،معنا و هدف آن را درک می کند.خودش، باورهایش و کارهای شایستهای که باید انجام دهد ووعده های الهی وپاداش را در آن میبیند.
کافر از کتاب خدا روی بر میتابد زیرا آن را قبول ندارد، هدف و رازهایش را نمیداند ،همه آیات قرآن رانکوهش، بدگویی خودش و عقیدهها و رفتارهایش میبیند وجز هشدار بر کفر و فسادش چیزی در آن نمییابد.
نکته سوم : اکنون مسلمانان نسبت به مسئله واین گروه ( عباد الرحمان ) در کجا قرار دارند؟
اگر به واقعیت امت اسلامی بنگریم، بیگمان می بینیم که بیشتر مسلمانان از جمله کسانی هستند که همچون کران و کوران با آیات خدا برخورد دارند . آنها قرآن را با ابتکار و زیبایی تلاوت می کنند اما معانی آنها را نمیفهمندو در صدد درک هم برنمیآیند و بلکه در آنها نمیاندیشند تا آیات را بر رفتار خود و پس از آن بر اجتماع خویش تطبیق دهند و اجرا کنند.
در حالی که قران جامعه را به سمتی سوق میدهد که با ذکر خدا تکامل می یابد، باید افراد جامعه ایمانی ذکر و یاد خدا را نسبت به آفریدگارشان معراجی برای ارتقاءمعنوی و نیز مادی خود قرار بدهند و به عبارت دیگر همین ویژگی است که می تواند اجتماع را به سطح تمدن و پیشرفت عروج دهد.