یکشنبه, 01 مهر,1403

­

چهارشنبه, 04 دی,1398

تأثیر نور قرآن بر جان مومن (زمر/23)

تأثیر نور قرآن بر جان مومن (زمر/23)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 98/10/3­

بِسم اللهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:

«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ... »؛

خداوند بهترین سخن رانازل کرد، کتابی که آیاتش(از نظر لطف وزیبایی وعمق ومحتوا) همانند یکدیگر است. آیاتی مکرر دارد (تکرار شوق انگیز)که از شنیدن آیاتش لرزه براندام کسانی که از پروردگار شان خاشعند می افتد سپس برون و درونشان نرم ومتوجه ذکر خدا می شود... . (زمر/23)

تأثیر نور قرآن بر جان مومن

گاهی قران کریم راه های عادی تعلیم وتربیت رامطرح می کند، مسیرهای اخلاقی را معرفی می نماید که­قابل پیمایش برای همگان است. اما در بعضی از موارد برای رشد وکمال نکته ها و ظرافت های خاصی را تابلوی راهنما می نماید.آیه مورد بحث سیر و سلوک خواص اهل معرفت را نشان داده است. قرآن در دفع دیو پلیدی ها از جان و تزکیه نفوس بسیار اثر بخش است چون نور است. ویژگی نور بودن قران آن است که هرجا برود وسیع می کند، شرح صدر ایجاد می نماید.

در آیه مورد بحث سخن از کسانی است که نوع انس شان با قرآن بسیار عجیب و متفاوت است. در ابتدای فهم قرآن تمام وجودشان به لرزه در می آید سپس برون و درونشان آرام و نرم می گردد.

شاید بتوان برای روشن شدن این سخن از آنچه در حالات ائمه اطهار (علیهم السلام) آمده است که هنگام ورود به نماز وگفتن تکبیره الاحرام اعضایشان از شدت ترس می لرزید اما در سجده بر اثر ارتباط و انس بیشتر به آرامش دست می یافتند.

نکته اول: در آیه گذشته سوره زمر سخن از شرح صدر و سینه های گشاده ای بود که آماده پذیرش کلام حق هستند. نخست می گوید خداوند بهترین و نیکوترین کلام را نازل کرده است «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ» مراد از بهترین حدیث قرآن کریم است. چرا قران بهترین سخن است؟ زیرا کلام خداوند تبارک و تعالی است و مشتمل بر حق می باشد و باطل در آن راه ندارد نه درزمان نزول و نه در زمان های آینده.

نکته دوم: سپس به شرح مزایای قرآن پرداخته و امتیازات این کتاب بزرگ را توصیف می کند، می فرماید: کتابی است که آیاتش هماهنگ و هم صدا و از نظر لطف و زیبایی و عمق بیان همانند یکدیگر است؛ «كِتَابًا مُتَشَابِهًا».

منظور از متشابه بودن قرآن این است که قسمت های مختلف آن بایکدیگر هماهنگ است هیچ گونه تضاد و اختلافی میان آن‌ها نیست و این درست برخلاف کلمات انسان هاست که هر قدر درآن دقت شود هنگامی که گسترده و وسیع گردد خواه ناخواه اختلافات و تناقض ها و تضادهایی درآن پیدا می شود. اما قران کریم دارای انسجام فوق العاده و همبستگی مفاهیم و فصاحت و بلاغت بی نظیری است.

نکته سوم: درادامه خداوند تبارک وتعالی درمعرفی قرآن به صفت دیگری اشاره کرده می فرماید: «مَثَانِيَ»

این کلمه جمع ­«مثنیه» است که به معنای معطوف می باشد. قرآن کریم رامثانی خوانده جون بعضی آیاتش انعطاف به بعض دیگر دارد و هر یک دیگری راشرح و بیان می کند، بدون اینکه اختلافی درآن یافت شود.

در کلام بعضی از مفسران «مَثَانِيَ» به معنای مکرر آمده است. به این معنا که موعظه ها و سرگذشت ها در قرآن تکرار می شود اما این تکرار ملامت آور نیست بلکه شوق انگیز است به طوری که تلاوت کننده آن در هر نوبت نشاط دیگری دارد!

نکته چهارم: مهم ترین قسمت آیه تاثیر عجیب این اوصاف در جان مؤمن است نفوذ عمیق و فوق العاده آیات رابه تصویر کشیده می فرماید: از شنیدن آیات قران لرزه بر اندام خاشعان از پروردگار می افتد؛ «تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ».

­کلمه «تَقْشَعِرُّ» به معنای جمع شدن پوست بدن است بشدت و از ترسی که در اثر شنیدن خبر دهشت آور و یا دیدن صحنه ای ترسناک دست می دهد. این اشخاص چون خود را در برابر عظمت پروردگارشان مشاهده می کنند از خشیتی که بردل هایشان احاطه می یابد، پوست بدن هایشان شروع به جمع شدن می کند. سپس درون و برونشان آماده پذیرش ذکر خدا می گردد؛ «ثم تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ».

کلمه «تلین» به معنای سکون و آرامش است. یعنی پس ازجمع شدن پوست از ترس خدا ، باردیگر پوست بدنشان نرم می شود و دل هایشان آرامش می یابد. این آرامش در اثر یاد خداست؛ «إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ».

در واقع آیه شریفه اشاره دارد به این که نور قرآن در جان مومن ابتدا تپش دل می آورد اما پایان آن با آرامش است. یعنی مومن درابتدای راه، قلبش می تپد و اضطراب دارد اما درپایان کار به محبت خدا می رسد و به انس وآرامش دست می یابد و این حالت برخلاف احوال کسانی است که از خدابریده اند، زیرا آنان همواره در اضطراب و تپش هستند.

نکته پنجم: در توضیح «ذِكْرِ اللَّهِ» مفسران آورده اند که سه گونه است:

ذکر قلبی، ذکر زبانی، ذکر مطلق (جامع)

در ذکر زبانی تنها الفاظی برزبان جاری می گردند و دستاوردشان آرامش قلب نیست اما ثواب و فضیلت دارد.

در ذکر قلبی، دل معانی الفاظ را دانسته و پس از ادراک آن ها را تصدیق می کند. اما ذکر جامع یعنی تلفظ زبان با فهم قلب که حاصل آن آرامش دل است و این همان است که مؤمن را به درجات عالی می رساند.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان