احمد ابراهیمی زاده [*]
چکیده
امامان همیشه خود را جانشینان برحقِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلممعرفی کرده و جز خود را شایسته منصب خلافت نمیدانستند. با وجود این امام رضاعلیه السلام به رغم اصرار مأمون، خلافت را نپذیرفت و در نهایت با فشار و تهدید او به شرط عدم دخالت در کارها، ولیعهدی را قبول کرد. چرایی دوری گزیدن امام رضاعلیه السلام از حکومت از دیرباز مورد بحث بوده است. این نوشتار شکل حکومت مورد نظر مأمون را، علت امتناع امام رضاعلیه السلام از پذیرفتن خلافت میداند و مسئله آن بررسی شکل حکومتی است که مأمون در نظر داشت. جستار پیشِرو به شیوه تحقیقی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانهای فراهم آمده و دستاوردهای آن چنین است: عدم مشروعیت در بین آل عباس و عربها چالش اصلی مأمون بود. وی سعی کرد با طرفداری از آل محمدصلی الله علیه و آله و سلم مشروعیت کسب کند. بدین منظور بر آن شد که خلافت را با کنترل و اشراف خودش به امام رضاعلیه السلام واگذار کند. امامعلیه السلام بههیچ وجه تسلیم این خواستة مأمون نشد. لذا او امامعلیه السلام را به اجبار ولیعهد خویش ساخت تا از جایگاه معنوی ایشان به نفع حکومتش بهره ببرد. مأمون همچنین تلاش کرد مشروعیت الهی امامان شیعهعلیهم السلام را به نفع خود مصادره کند؛ از این روی دو دخترش را به همسری امام رضا و امام جواد علیهم السلام درآورد؛ اما هیچ کدام از اغراض مأمون از نگاه امام رضاعلیه السلام دور نماند. بنابراین امامعلیه السلام بهگونهای رفتار کرد که مردم بدانند مأمون خیرخواه خاندان پیامبر نیست. ایشان با روشی نرم و بهدور از خشونت با مأمون مقابله کرد و توانست مانع رسیدن او به اهدافش شود. امامعلیه السلام پیشنهاد خلافت را قبول نکرد. چنانکه ولایتعهدی را بهشرط عدم دخالت در امور پذیرفت تا مردم بدانند آنچه از مأمون و کارگزارانش سرمیزند به دستور ایشان نبوده است. همچنین امام رضا و امام جوادعلیهاالسلام از دختران مأمون فرزندی نداشتند.
واژگان کلیدی: امام رضاعلیه السلام ، خلافت، دین، سیاست، ولایتعهدی.
[*]. دانش آموختة کارشناسی ارشد تاریخ و تمدّن ملل اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و طلبهسطح چهار حوزه علمیه خراسان.