بسم الله الرحمن الرحیم
«فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»؛ﭘﺲ ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ؟
«رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ»؛ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﺍﺳﺖ.
«فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»؛ ﭘﺲ ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ؟
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ»؛ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎﻱ [ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻭ ﺷﻮﺭ ] ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻥ ﺳﺎﺧﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﻢ ﺗﻠﺎﻗﻲ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
«بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ»؛ [ﻭﻟﻲ] ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺣﺎﻳﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ [ ﺩﺭﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ!] (20-16 الرحمن)
تربیت رحمانی(2)
در نگاه اول نعمتهای خدا برای آن است که حاجتهای مادی و معنوی انسان را برآورده سازد ولی سخن بزرگتر آنها هدایت شدن انسانها به شناخت بیشتری از پروردگار خویش است. خواننده سوره الرحمن وقتی میگوید پروردگارا هیچ یک از آلاءو نعمتهای تو را تکذیب نمیکنیم این خود سبب افزایش هدایت و سپاسگزاری و فضل الهی میشود.در این شکی نیست که هدف امام صادق علیه السلام ازاین عبارت «لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِ أُکَذِّبُ» سخن محض نیست زیرا مهمتر از تصدیق زبانی نعمت، تصدیق قلبی و جوارحی است. آنکه سوره الرحمن را در معرض ملاحظه قرار دهد خواهد دید که آیات آن به روش خاص طرحریزی شده و بندهای آن به گونهای فراهم آمده است که پیرامون نام رحمان دور میزند و ما را از طریق این نام با تجلیات الهی در نواحی مختلف زندگی آشنا میسازد. تربیت رحمانی، جنسی متفاوت از دیگر تربیتها دارد ؛ در ابتدا مربی متربی خود را با نعمتهای عام الهی آشنا نموده و حرکت میدهد. لحظه ای تأمل کنید، انسانی که به رحمانیت پروردگار خویش معرفت دارد حرکت خورشید و زمین را هر روز مشاهده میکند و نظام این گردشها را در جهت تامین نیازهای بشر، نعمتی غیر قابل انکار و تکذیب ناپذیر میبیند و میداند که خداوند متعال هستی را در جهت مصلحت او مسخرش ساخته، خوشبین و فعال به زندگی میپردازد و اطمینان دارد که تلاش او بیحاصل نخواهد ماند.
در واقع با زندگی پیرامون خود یک همزیستی مثبت پیدا میکند اما اگر نعمت ها را تکذیب کند سعی او بی حاصل خواهد ماند ارادهاش سست میشود و نفس او از امکان تسخیر زندگی مأیوس میماند و این با رحمت الهی ناسازگار است .
نکته اول: خورشید در هر روزی از سال از نقطه ای طلوع و در نقطه ای دیگر غروب میکند و به این ترتیب به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب دارد ولی با توجه به قوس صعودی و نزولی حرکت آن در حقیقت دو مشرق و دو مغرب پیدا میکند؛ مشرقی در تابستان و مشرقی در زمستان که به خاطر دو جا بودن آن دو، چهار فصل پدید میآید و ارزاق همه روزخواران الهی مهیا میگردد. میفرماید: «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ». در فرمایشات حضرت علی علیه السلام میخوانیم: قَوْلُهُ رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ فَإِنَّ مَشْرِقَ الشِّتَاءِ عَلَی حِدَهْ، وَ مَشْرِقَ الصَّیْفِ عَلَی حِدَهْ، أَ مَا تَعْرِفُ بِذَلِکَ مِنْ قُرْبِ الشَّمْسِ وَ بُعْدِهَا. مشرق ( آغاز) زمستان جداگانه است و مشرق (آغاز) تابستان جداگانه است آیا نمیبینی که خورشید در این دو فصل نزدیک و دور میشود. (اشاره به بالا آمدن خورشید در آسمان در فصل تابستان و پایین رفتن در فصل زمستان است.)
از آنچه گفتیم این نکته به خوبی روشن میشود که چرا درآیه 40 سوره معارج آمده است: « سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها ، «بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِب» زیرا در آنجا اشاره به تمام مشرقها و مغربهای خورشید در طول سال میباشد در حالی که در آیه مورد بحث فقط به دو مشرق و دو مغرب اشاره شده است.
نکته دوم: در ادامه شرح نعمتهای پروردگار سخن از دریایی ویژه با کیفیتی خاص و پدیدهای منحصر به فرد آمده است که دلیل بر قدرت بیپایان حق است میفرماید: « دو دریای مختلف را در کنار هم قرار داد در حالی که با هم تماس دارند «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ». واژه « مرج» به معنای مخلوط کردن و یا فرستادن و رها نمودن است. در اینجا به معنای فرستادن و در کنار هم قرار دادن میباشد .«بحر» به آب زیاد گفته میشود خواه دریا باشد یا رودخانه . مقصود از «بحرین» آبهای شیرین و شور است. چنان که در آیه ۱۲ سوره فاطر میفرماید : «دو دریا یکسان نیستند یکی آبش گوارا، شیرین و نوشیدنش خوشگوار است و یکی شور و تلخ. «وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ» آب شور برای حفظ حیات جانداران دریایی و آب شیرین برای حفظ حیات نباتات، انسانها و حیواناتی که در خشکی زندگی میکنند.
کلمه « برزخ » به حد فاصل میان دو چیز گفته میشود. عبارت « بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ». یعنی آب شور و شیرین به هم تجاوز نمیکنند و این با عدل تناسب بیشتری دارد.وقتی تجاوزگری نبود و عدالت حضور داشت زیباییها پیدا میشوند. میفرماید: « يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَان» ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﻟﺆﻟﺆ ﻭ ﻣﺮﺟﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ .
امام الصّادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه می فرمایند: مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ قال عَلِیٌّ (علیه السلام) و فَاطِمَهْ (سلام الله علیها). در بیان دیگری آمده است وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذَکَرَ اثْنَتَیْ عَشْرَهْ امْرَأَهْ فِی الْقُرْآنِ عَلَی وَجْهِ الْکِنَایَهْمَرَجَ الْبَحْرَیْنِ فاطمهْ (سلام الله علیها).
بدان که خدای حکیم در قرآن مجید به نحو کنایه به وجود دوازده نفر زن اشاره فرموده ... و مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میباشد. و در سخنی از پیامبر گرامی اسلام آمده است :«يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسين.