بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ»؛ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺩﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﭼﻮﻥ ﻛﻮﻩ ﻫﺎﺳﺖ .
«فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»؛ ﭘﺲ ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ؟
«كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ»؛ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻓﺎﻧﻲ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ .
«وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»؛ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺫﺍﺕ ﺑﺎﺷﻜﻮﻩ ﻭ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻰﻣﺎﻧﺪ .
«فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»؛ ﭘﺲ ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ؟( الرحمن ۲۴_۲۸ )
تربیت رحمانی (3)
در تربیت رحمانی انسان درخلاء دیده نمیشود بلکه در جهان با تمام ارتباطات مختلف لحاظ میشود. برای تبیین این مسأله باید در آیات سوره تأمل نمود از جمله: رابطه انسان با قرآن و تعلیم دهنده آن، میزان فهم و درک افراد، دایره لغات و لهجه ها، حرکت و نظم آسمان و زمین، انواع پوشش گیاهی و نحوه استفاده از آن و نوع تغذیه، طلوع و غروب خورشید، امور مادی و محسوس و قابل رؤیت و موارد غیر محسوس مانند فرشتگان و جنیان، موقعیت طبیعی و جغرافیایی نظیر دریاها و فرآورده های نظیر لؤلؤ و مرجان، اقتصاد و معیشت، میزان توجه به زینت و زیبایی، سفرهای دریایی و....همه و همه در خلقیات و عقاید و رفتار های انسان تاثیر گذار هستند.
شرط مهم بهره مندی از تربیت رحمانی تکذیب نکردن است اما چه کس یا کسانی در دایره تکذیب کنندگان قرار دارند؟ گروه های ذیل را میتوان نام برد:
الف) آن کسانی که به وجود نعمتها اعتقاد ندارند از آن روی که به زندگی با دیدی شوم و روحیه پیچیده نگاه میکنند و هر چیز در نظرشان نقمت و مصیبت است هر چند که نعمت بوده باشد.در سوره فرقان آیه /۶۰ میخوانیم: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا »ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺭﺣﻤﺎﻥ ﭼﻴﺴﺖ ؟! ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰﺩﻫﻲ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﻢ؟ ﻭ ( ﺩﻋﻮﺕ ﺗﻮ ) ﺑﺮﻧﻔﺮﺗﺸﺎﻥ ﻣﻰ افزاید .
ب) گروه دیگر آن کسانی هستند که به نعمتها اعتراف دارند ولی در عمل منکر آن هستند که این نعمتها از جانب خداوند به آنها رسیده به همین سبب سپاسگزاری خویش را متوجه غیر خدا میکنند مطلب فوق از تأملدر آیه ۳۷/ فصلت بدست میآید.( به جهت اینکه آیه سجده واجب دارد از آوردن متن آیه پرهیز کردیم ) پاسخ با عبارت« لابشئ من الائک رب اکذب » ملازم با شکر نعمت است و این بدان معناست که عملاً به نعمتها اعتراف کرده و اینکه از جانب خداست را باور داریم و با گفتار از او تشکر میکنیم و دستوراتش را به کار میبندیم.
نکته اول: کشتی از مهمترین نعمتهای پروردگار است، یکی از بهترین وسیلههای نقلیه است که بشر را به راههای دور میبرد و در بازرگانی و تجارت و صید دریایی منافع فراوان به آدمی میرساند به طوری که اگر صنعت کشتی سازی نبود انسان هرگز نمیتوانست به فرآوردههای دریایی و گنجینه های عمق اقیانوسها دست پیدا کند میفرماید:
« وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ»
(جوار)از ماده « جری » به معنی رفتن با شتاب است.(منشآت) از « انشأ» به معنای ساختن و پرداختن است. پروردگار متعال در هنگام سخن گفتن از نعمتهایی همچون خورشید و ماه تعبیر « له» برای انسان را به کار نمیبرد اما در مورد کشتی قضیه فرق میکند چون انسان نقشه کشتی را میکشد بنابراین چه بسا مدعی شود که آفریننده و خالق است غافل از آنکه صنعت کشتی سازی به وحی الهی بوده است و تمامی اسبابهایی که در ساختن کشتی دخالت دارند از چوب آهن و سایه اجزای آن ملک خدای تعالیست و انسان فقط این اجزا را با نیروی فکر و ارادهای که از سوی پروردگار عنایت شده است ترکیب میکند.
نکته دوم: در مدل تربیت رحمانی انسان مورد خطاب است و به صورت شفاف مسئولیتهایش اعلام میگردد. مربی مهربان و دلسوز با بیان بزرگترین و اثرگذارترین حقیقت زندگی یعنی « مرگ » او را تکان میدهد میفرماید: كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻓﺎﻧﻲ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ. اعلام فنای دنیا مانند شمشیر دو دم است برای بعضی یعنی استفاده بیشترین، از فرصتهای مادی و برای برخی دیگر هشداری است برای بهترین استفاده معنوی از تمام لحظات؛ قرار گرفتن مسئله «فنا» در زمره نعمتهای الهی شاید بدین جهت باشد که این فنا دریچهای است به عالم بقا و دنیا با تمام نعمتهایش برای مومن زندانیست و خروج از آن آزاد شدن از تنگناهاست. باید توجه داشت که ذکر نعمتهای فراوان گذشته ممکن است مایه غفلت و غرق شدن گروهی در زندگی دنیا و انواع خوردنیها و نوشیدنیها و لولو و مرجان و مرکبهای راهوارش گردد لذا یادآوری میکند که این دنیا جای بقا نیست مبادا دلبستگی به اینها پیدا کنید.
در آیه بعد میفرماید تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگار تو باقی میماند «وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ» در یک تفسیر گفته شده مراد از ( وجه رب )صفات پروردگار است که از طریق آن برکات و نعمتها بر انسانها نازل میشود. در معنای کلمه (جلال) اعتلا، رفعت، عظمت و کبریایی و احاطه و عزت پروردگار نهفته است. واژه ( اکرام) نیز به صفاتی که بویی از بهاء و حسن میدهد اشاره دارد صفاتی مانند علم، قدرت، حیات، جمال و به طور کلی آن ویژگیهایی که دیگران را واله و مجذوب میکند در کلمه (اکرام) لحاظ شده است.