جمعه, 02 آذر,1403

­

دوشنبه, 28 دی,1394

تشــویـق و تـربیـت ( سوره مومنون آیه 62 )

تشــویـق و تـربیـت ( سوره مومنون آیه 62 )

تربیت در قرآن­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ به یاد استاد طاهائی (رحمه الله­ علیها )­­­­­­­­­­­­­­­ مدرسه علمیه نرجس (علیهاالسلام)­­­ 94/10/28

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏

قال الله العظیم :­

وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ (62/مومنون)

و ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمی کنیم و نزد ما کتابی است (که تمام اعمال بندگان را ثبت کرده)و به حق سخن می گوید لذا به آنان هیچ ظلمی و ستمی نمی شود .

تشــویـق و تـربیـت

نکات مورد توجه آیه: آیه شریفه در مقام تشویق و ترغیب افراد برای رسیدن به صفات مومنان ویژه است در ضمن شبهه و توهمی که مردم را از رسیدن به کرامت آن صفات باز می دارد دفع می نماید .زیرا خیلی از افراد با خود می گویند رسیدن به مقام­ مومنان ویژه امری دشوار است و ما طاقت تحمل آن را نداریم . خداوند این توهم را با دو بیان پاسخ داده است :

الف) دارا شدن صفاتی­ نظیر(خشیت – اشفاق – ایمان – عدم شرک – سبقت و سرعت) باتوجه به درس گذشته دشوار نیست ،بلکه امریست آسان و در خور طاقت مردم .

ب)انجام تکالیف الهی چه دشوار و چه آسان ،در برابرش پاداش وجود دارد ،خدا عمل صالح بندگان را ضایع نکرده و اجر جزیل شان را فراموش نمی نماید.

نکته اول : خداوند برای تشویق مومنان به انجام کار نیک و نهراسیدن از ادای تکالیف می فرماید : ما هیچ کس را جز به مقدار توانائیش تکلیف نمی کنیم "وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها "

اینک به بررسی و تحلیل مطلب فوق می پردازیم .

تکالیف یا در مسائل اعتقادی است و یا در اعمال

در جهت مسایل اعتقادی باید گفت : خدای تعالی حجت های روشن و واضح قرار داده که آدمی را به سوی ایمان و لوازم آن راهنمایی و دلالت می کند . به انسان توانایی و قوایی داده که می تواند حقایق را درک کند و آنها را تصدیق نماید . همه ی مردم دارای قوه عقل و درک هستند و می توانند در حد فهم خود مسایلی همچون توحید ، نبوت­ ومعاد را بفهمند و از آن جایی که عقول مردم در قوت ادراک مختلف است از­ هر کسی به مقدار توانایی درکش و طاقت تحملش تکلیف می خواهد . عامه مردم را به آنچه که از خواص می خواهدتکلیف نمی کند و از خواص هم که همان نیکان و ابرار هستند آنچه را که از مقربین می خواهد طلب نمی کند.

در بحث عمل : انسان را به اعمالی دعوت کرده که خیر او در زندگی اجتماعی و فردیش و سعادت دنیا و آخرتش را تامین می کند . بنا بر این تعبیر:"وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها " نشان می دهد که وظایف و احکام الهی در حدود توانایی انسان هاست و در هر مورد که بیش از میزان قدرت و توانایی باشدساقط می شود.

نکته دوم : درجمله بعد مومنین را دلخوش می کند به اینکه عملشان ضایع نمی گردد و اجرشان هدرنمی رود "وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ"

جمله ی فوق به نامه های اعمال و پرونده هایی که همه ی کارهای آدمی در آن ثبت است و نزد خداوند محفوظ می باشد اشاره دارد.

مراد از عبارت " یَنْطِقُ بِالْحَقِّ "این است که آنچه را در پرونده اعمال ثابت است بی پرده و فاش بیان­می کند .

این کتاب از زیاده و نقصان و تحریف محفوظ بوده وحساب قیامت هم بر اساس آن رسیدگی می شود و پاداش هر کسی بر اساس نتایجی است که از محاسبه پرونده­ بدست می آید.

ائمه معصومین علیهم السلام از مساله توجه به پرونده اعمال در جهت تربیتی استفاده زیاد ی می نمودند. از جمله در روایتی می خوانیم که:

امام سجاد علیه السلام وقتی ماه رمضان فرا می رسید لغزش های غلامانشان را ثبت می کردند تا وقتی آخرین شب فرا می رسید آنان را فرا می خواندند و آن نوشته را آشکار می نمودند ومی فرمودند :فلانی چنین وچنان کردی ولی مجازاتت نکردم .تا اینکه همگی اعتراف می نمودند . سپس در میان آنان می ایستاد ند و می فرمودند: صداهایتان را بلند کرده و بگویید ای علی بن حسین .پروردگارت آنچه را انجام داده ای برایت جمع آوری و ثبت کرده است . همانطور که تو برای ما ثبت کرده ای "لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ " و نزد او است کتابی که به حق و راستی سخن می گوید . هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو نمی گذارد الا اینکه آن را به شماره در آورده است. پس پستی جایگاهت را پیش روی پروردگارت که حتی به اندازه سنگینی ذره ای ستم نمی کند و تنها خداوند به عنوان گواه کفایت می کند­ بیاد آور ، پس ببخش و چشم پوشی کن تا پادشاه حقیقی تو را ببخشد و چشم پوشی کند. این جملات را می گفت و گریه زاری و شیون می کرد.

نکته سوم : جمله پایانی آیه فوق نیز در تشویق می باشد . می فرماید: به آنان هیچ ظلمی و ستمی نمی شود "و هم لا یظلمون" اشاره به این که مومنین از اینکه مورد ظلم واقع شوند ایمنند و اجرشان به هیچ وجه فراموش نمی شود و خداوند از دادنش دریغ نمی کند و یا اینکه کمتر از آنچه هست نمی دهند ،عوض و بدل نشده و خطر تغییر و تحریف و فراموشی نیز وجود ندارد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان