اقدامات داعش نشان می دهد، این گروه تلاش دارد، جنگ و خونریزی های خود را به سنت «جهاد» در اسلام منتسب کند و اینگونه به آن «مشروعیت» دهد، درحالی که اسلام هیچ گاه قتل و کشتار انسان ها از جمله مسلمانان را «جهاد» عنوان نکرده و با این عنوان به این جنایات مشروعیت نبخشیده است.
«داعش» را باید بزرگترین فتنه تاریخ جهان اسلام در دوران معاصر شمرد که تهدیداتش پا را از مرزهای جهان اسلام فراتر می نهد و نه تنها بشریت که اعتبار و حیثیت اسلام ناب «محمدی» را نشانه می گیرد و تلاش می کند، خود را نه یک گروه و نماد اندیشه و مکتبی به نام «وهابیت» که نمود عینی اسلام ناب «محمدی» معرفی و اینگونه القا کند که آنچه در حال انجام آن است، الگوبرداری از این اسلام است. ناگفته پیداست، چنین تعریفی صرفا گامی در مسیر شبهه سازی برای اسلام و کمک به تکمیل پروژه اسلام هراسی غرب است که از سال ها قبل و به دنبال اوج گیری موج اسلام خواهی در جهان از سوی هواداران نظام سلطه و به ویژه صهیونیست ها طراحی شد و در سال های اخیر درحال اجراست.
در این میان رسالت خود می دانیم، در راستای ایجاد روشنگری ابتدا در جامعه اسلامی و سپس در جامعه بشری به مهمترین تعارض ها و تناقض های موجود بین اسلام ناب محمدی و اسلام مورد ادعای داعش اشاره کنیم.
- تعارض در تعیین اهداف
مهمترین هدف ادیان آسمانی از جمله اسلام هدایت بشریت عنوان شده تا جایی که خداوند در قرآن در چند آیه به تعابیر مختلف، هدایت را ماموریت اصلی دعوت انبیاء معرفی می کند، به همین دلیل پیامبر، نخست انسان ها را به حق و حقیقت دعوت کردند و در این راه چنان دلسوز نشان دادند تا جایی که وقتی کسانی را می دیدند، همچنان بر گمراهی خود اصرار می ورزیدند، به اندازه ای اندوهگین می شدند که خداوند به ایشان هشدار می داد: «نزدیک است، از غصه و اندوه گمراه ماندن این افراد جانت را از دست بدهی».
اقدامات داعش نشان می دهد، این گروه تلاش دارد، جنگ و خونریزی های خود را به سنت «جهاد» در اسلام منتسب کند و اینگونه به آن «مشروعیت» دهد، درحالی که اسلام هیچ گاه قتل و کشتار انسان ها از جمله مسلمانان را «جهاد» عنوان نکرده و با این عنوان به این جنایات مشروعیت نبخشیده است.
همچنین ایشان تلاش داشتند، برای دعوت از نیروی نظامی و خشونت استفاده نکنند، اکثر غزوات و سریه های ایشان حتی غزواتی که با یهودیان داشتند، نوعی دفاع تلقی می شد و تنها در برخی غزوه ها که سران قبایل مانع رسیدن پیام اسلام و هدایت مردم آنان می شدند، به منظور برداشتن مانع دریافت پیام حقیقت دست به شمشیر می بردند، به همین دلیل مردم گروه گروه به اسلام درمی آمدند.
درحالی که مهمترین اصل حاکم در داعش بر «کشتن انسان ها» بنا نهاده و ترور کورکورانه و قتل و خونریزی انسان ها بدون شنیدن پیام حقیقت کشتار و قتل عام پایه و اساس خط مشی این گروه را تشکیل می دهد، قتل و کشتار اقلیت های دینی مانند کردها، شیعیان و ایزدی ها تنها به دلیل اختلاف دینی و مذهبی، کشتار کودکان که جدیدترین جنایت از این دست قتل عام 200 کودک در مناطق تحت تصرف این گروه به دلیل عدم پیوستن به صفوفش، کشتار 1700 دانشجوی شیعی در پایگاه اسپایکر صلاح الدین به جرم شیعی بودن، سربریدن کودکان و زنان در مناطق مختلف سوریه و عراق، ابداع شیوه های جدید و وحشتناک قتل و کشتار، قتل عام ۷۰۰ نفر از اعضای یکی از قبایل شمال سوریه، زنده به گور کردن بیش از 500 اسیر ایزدی در حالی که دست کم 40 کودک درمیان آنها مشاهده می شد، کشتار و قتل عام صدها نفر از اعضای قبیله «آل بونمر» در سوریه و عراق، زنده سوزاندن اسرا، ذبح، مثله کردن، جدا کردن سر قربانیان از پیکر آنها همه، دادن فتواهای جدید و حرامی مانند جهاد نکاح و تخریب و انهدام بسیاری از اماکن مقدس و زیارتی مسلمانان و مسیحیان و دیگر اقلیت های مذهبی و دینی و ترویج خشونت از جمله آموزش کودکان بر قتل و کشتار انسان ها و دایر کردن مدارسی ویژه برای این امر، همه و همه تعارضی آشکار با هدف «هدایت» در اسلام قرار دارد.
- تعارض در مفهوم مشروعیت بخشیدن به جنگ ها
اقدامات داعش نشان می دهد، این گروه تلاش دارد، جنگ و خونریزی های خود را به سنت «جهاد» در اسلام منتسب کند و اینگونه به آن «مشروعیت» دهد، درحالی که اسلام هیچ گاه قتل و کشتار انسان ها از جمله مسلمانان را «جهاد» عنوان نکرده و با این عنوان به این جنایات مشروعیت نبخشیده است.
افزون بر آن جنگ های صدر اسلام، جملگی با کفار و مشرکان انجام شدند و جهاد در این چارچوب دفاع از اسلام معنا می شد و تاریخ اسلام به یاد ندارد، پیامبر(ص) با مسلمانان وارد جنگ شده باشند و لو اینکه اسلام آن ها ظاهری بوده و در واقع منافق تلقی شوند، اما جنگ هایی که داعش امروزه دست به آنها می زند، علیه مسلمانان است.
بنابراین حتی اگر داعش معتقد باشد، مسلمانان غیر معتقد به عقایدش مانند شیعیان منافق باشند، باز جهاد علیه آن ها فاقد هرگونه مشروعیت دینی و اسلامی است، چرا که علاوه بر مخالفت با سنت پیامبر(ص) مخالف صریح دستور قرآن مبنی بر اینکه «هیچ کس حق تعرض به کسانی که به نحوی همچون بیان عبارت السلام، مسلمان بودن خود را اعلام می کنند، ندارد و این مقوله ایست که مفسران شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند.
این آیه خداوند متعال به آن ها گوشزد می کند، اگر کسی اظهار اسلام نماید، باید از او قبول کرد و نباید به او تهمت غیر مسلمان بودن زد و یا به این بهانه مجوز قتل وی را صادر کرد، اما داعش با استناد به آیاتی همچون «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ» و با زدن برچسب منافق به شیعیان و مخالفان خود، جنگ با آنان را دستور خدا و پیامبر(ص) عنوان می کند، در حالی که سیره نبوی و نظرات مفسران تاکید می کند، از منظر قرآن، مقاتله شامل منافقین نمی شود.
به بیانی رساتر «جهاد» مذکور در آیه فوق، اگرچه جهاد با کفار و منافقین عنوان شده، اما طبق تصریحات مفسران و روایات موجود، دارای مفهوم و معنایی عام است که مقاتله یکی از آن ها بوده و صرفاً شامل کفار می شود، اما جهاد با منافقین به گونه دیگری است که مقاتله را دربر نمی گیرد.
اغلب علمای جهان اسلام اعم از شیعه و سنی بر غیر اسلامی بودن خط مشی و رفتار داعش اتفاق نظر دارند که عینی ترین گواه مبنی بر تعارض رفتار و خط مشی این گروه با اسلام ناب محمدی است
- تعارض خط مشی
از آنجایی که هدف اصلی پیامبر(ص) هدایت بشریت بود و نه قتل و خونریزی و یا اسلام اجباری، لذا ایشان خط مشی را بکار می بردند که بیشترین تأثیر را جهت جذب کفار و مشرکان داشت و به دور از هرگونه تحریک احساساتی مانند کینه توزی و خصومت ورزی بود، از این رو خدای متعال به پیامبر اسلام(ص) توصیه می کند، که در مسیر هدایت از روش حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن تبعیت کند.
از سوی دیگر، از آنجا که پیامبر اسلام(ص)، پیام آور رحمت و مهربانی بودند، تلاش داشتند، مهر و محبت اساس تبلیغات ایشان باشد و بر این اساس از هر اقدامی که نفرت از اسلام را به دنبال داشته باشد، اجتناب کنند و این مهمترین دلیل گرویدن بسیاری از قبایل به ایشان و اسلام آوردن آنها بود.
به عنوان مثال پیامبر(ص) وقتی «معاذ بن جبل» را برای تبلیغ دین اسلام به یمن می فرستند، به جای اینکه به وی خشونت و سخت گیری را توصیه کنند، گوشزد می کنند، بر مردم یمن سخت نگیر و به آنان بشارت بده و نفرت پراکنی نکن.
اما داعش در پیشبرد اهدافش، حتی اگر با ادعای تبلیغ اسلام باشد، بر نهایت خشونت و ایجاد نفرت تمرکز و تاکید می کند تا جایی که این خط مشی داعش موجب شده، رعب و وحشت از اسلام در میان مردمان مناطق تحت تصرف داعش ایجاد شود و جریان های اسلام ستیز با دستاویز قرار دادن این خط مشی داعش جنگ تبلیغاتی و حتی عملی علیه اسلام ناب محمدی(ص) به راه اندازند و نامه اخیر مقام معظم رهبری، «امام خامنه ای» خطاب به جوانان اروپایی و آمریکایی مقابله با این سیاست ارزیابی می شود.
- رفتار و تعامل ضد جهادی ضد اسلامی داعش
اگر رفتار و تعامل داعش را در مقوله سنت جهاد بررسی کنیم، باز امکان مقایسه این رفتار و تعامل با اسلام ناب محمدی وجود ندارد. داعش در حالی که ادعا دارد، به سبک مسلمانان صدر اسلام مبارزه می کند، تامل در خط مشی نظامی اش آشکار می سازد که این گروه بالعکس به سبک مشرکان صدر اسلام می جنگد، چون رفتارهای این گروه با ساده ترین و اولیه ترین احکام فقهی و شرعی جنگ و جهاد در تعارض است، به عنوان مثال مثله کردن اجساد و خوردن اعضای بدن، اقدامی است که توسط مشرکانی همچون هند جگر خوار انجام شد.
همچنین اسلام هرگز اجازه قتل اسیران، به ویژه گروگان ها و یا سوزاندن آن ها را در آتش یا کشتار کودکان، زنان و پیران زمین گیر را نمی دهد، حتی برخی روایات کشتن زنی که در دارالحرب وارد جنگ با مسلمانان شده، را تا جای ممکن منع کرده است، در حالی که داعش به هیچ کس حتی زن و کودک و سالمند نیز رحم نمی کند و گفته می شود، در این اقدام به فتوای مفتیان وهابی استناد می کند.
- گواهی اغلب علمای جهان اسلام
اغلب علمای جهان اسلام اعم از شیعه و سنی بر غیر اسلامی بودن خط مشی و رفتار داعش اتفاق نظر دارند که عینی ترین گواه مبنی بر تعارض رفتار و خط مشی این گروه با اسلام ناب محمدی است تا جایی که افراطی ترین مفتی های وهابی نیز حکم به غیر اسلامی بودن داعش و رفتار آن داده اند.
به عنوان مثال چندی پیش «عبدالعزیز آل شیخ»، مفتی عربستان سعودی و رئیس هیأت علمای ارشد عربستان و از جمله افراطی ترین چهره های مکتب وهابیت اعلام کرد: «گروه های افراطی مانند داعش، جبهة النصره و اخوان المسلمین در گمراهی بسر می برند و ارتباطی با اسلام ندارند».
مواضع شیعه در قبال این گروه جنایتکار نیز روشن و شفاف است، به همین دلیل نیاز به تبیین و تشریح این مواضع احساس نمی شود و تنها نتیجه به دست آمده از این گفتار در هرگونه تشابه بین اسلام مورد ادعای داعش با اسلام ناب محمدی(ص) است که فاقد هرگونه مبنای منطقی و تاریخی است.
قبس زعفرانی -بخش سیاست تبیان