بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَه الْكَواكِبِ * ما آسمان پایین را با ستارگان تزیین کردیم.
وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ * وآن را از هرشیطان خبیثی حفظ کردیم.
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (وهرگاه چنین بخواهند) از هر سو هدف تیرها قرار میگیرند.
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ *آنها به شدت به عقب رانده میشوند و برای آنان عذاب دائم است. (سوره صافات -6-9)
تـربیت دینی اجتماع در گرو کار فرهنگی و اجرایی
تربیت اجتماعی دارای تعاریف مختلف وساحتهای گوناگون است. آنچه در بحث ما مورد نظر است این است که نهاد جامعه در قبال افراد وآحاد جدیدی که به آن ملحق میشوند چه وظیفهای دارد؟
در تعریف دیگر میتوان گفت: تربیت اجتماعی منظور این است که چگونه افراد را براساس ضوابطی که دین گفته است پرورش دهیم؟!
مربیان جامعه باید برای حفظ سلامت جامعه دینی سه برنامه فرهنگی، فقهی و اخلاقی را انجام دهند و از سوی دیگر مانع شیطنت شیاطین شوند تا امر مقدس تربیت محقق شود.
به عنوان مثال یک بخش از سلامت اجتماع دینی با خون شهیدان و معطر کردن جامعه به عطر آنان حفظ میشود و بخش دیگر آن در حفظ جامعه از دستبرد شیاطین و توطئه آنهاست و این کار آنقدر باید ادامه یابد تا این امانت الهی (نظام اسلامی) به دست صاحب الامر برسد.
آیات فوق نمایی از این فعالیت ها را به تصویرمیکشد.
نکته اول : نخست میفرماید: ما آسمان نزدیک (آسمان پایین) را به زینت ستارگان تزیین کردهایم. "إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَه الْكَواكِبِ "
به راستی یک نگاه به صفحه آسمان در شبهای تاریک و پرستاره چنان منظره زیبایی را در نظر انسان مجسم میسازد که او را مفتون خویش میگرداند گویی آسمانها با زبان بی زبانی با ما سخن میگویند و رازهای آفرینش را بازگو میکنند
خداوند توجه آدمیان را به منظره ستارگان جلب نموده است : "وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيح " (ملک/5)
به طور مسلم دقت در خلقت آسمانها وستارگان برکاتی فراوانی دارد: از جمله توحید،توجه به معنویت و دور شدن از بُعد زمینی و مادی و ... چنین برنامهای میتواند خستگی را از تمام وجود انسان بیرون بکشد و آرامش زیبایی را به او هدیه دهد.
نکته دوم :همان گونه که خداوند با قدرت بی نهایت خود آسمانها را با ستارگان زینت داده است، میتواند فضای آسمان معنوی را نیز زیبا نگه داشته و حفظ نماید زیرا در عالم بالا اسراری وجود دارد که شیاطین به فکر دستبرد زدن به آنها هستند ولی قادر به انجام آن نخواهند بود چرا که خداوند صحنهی آسمان را از نفوذ شیاطین محفوظ داشته و میفرماید :" وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ"
"مارد" از ماده "مرد" (بر وزن سرد) در اصل به معنی سرزمین بلندی است که خالی از هرگونه گیاه باشد.
به درختی که از برگ برهنه شود" امرد" گویند. در آیه فوق منظور از"مارِدٍ" کسی است که هیچ خیر و برکتی ندارد وخبیث است. خداوند وحی الهی را برای تربیت انسانها توسط فرشتگان نازل نموده است و از هرگونه دستبرد شیاطین حفظ کرده است.
نکته سوم : سپس در ادامه میافزاید: آنها (شیاطین) نمیتوانند به سخنان فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند.
"لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ" ملاء اعلی به معنای فرشتگان والا مقام است.
اگرشیاطین بخواهند دست به چنین کاری زنند از هرسو مورد هدف قرار میگیرند."وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ"
آنها را به شدت به عقب رانده و از صحنه آسمان طرد میگرداند. "دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ"
"دحوراً" از ماده "دَحر"به معنی راندن و دور ساختن است.
"واصب"در اصل به معنای بیماری مزمن است و در آیه فوق در معنای دائم و مستمر آمده است. در این جا به این نکته اشاره دارد که نه تنها شیاطین از نزدیک شدن به عرصه آسمان منع میشوند بلکه سرانجام گرفتار عذاب دائم نیز میگردند.
نکته چهارم: در واقع تعابیر به کار رفته در آیات فوق تمثیلی است برای بیان حقایق خارج از حس بشر با بیانی بسیار لطیف. شیطانها میخواهند به عالم فرشتگان نزدیک شوند و از اسرار خلقت و حوادث آینده سر در آورند و ملائکه هم ایشان را با نوری از ملکوت که شیاطین تاب تحمل آن را ندارند دور میسازند.
در بیان واضح تر باید بگوییم که شیطانها خود را به حق نزدیک میکنند و با تلبیسها و نیرنگهای خود حق را به صورت باطل جلوه میدهند و به دنبال آن باطل را با نیرنگ حق نشان میدهند اما ملائکه رشتههای آنها را پنبه میکنند. بیان استراق سمع شیاطین و هدف قرار گرفتنشان توسط ملائکه و حفظ آیات الهی از مداخله شیطانها در واقع یک برنامه عملیاتی است برای تربیت در اجتماع و حفظ سلامت نظام اسلامی.