بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليمُ
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید قدرت ندارد همانند آنها (انسانهای خاک شده)را بیافریند؟آری (میتواند) واو آفریدگار داناست.
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
فرمان او تنها این است که هر گاه چیزی را اراده کند به او میگوید "موجود باش"آن نیز بلافاصله موجود میشود.
فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
پس منزه است خداوندی که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست اوست و(همگی به سوی او باز میگردید) ( 81 تا83 یس)
تـربیـت عقـلانـی
انسان دارای عقل و فکر است.از این رو قرآن کریم مکرر به تربیت عقلانی اشاره کرده وآدمی را به تفکر و تعقل فراخوانده است تا رشد نماید در آیه "أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ َ…"
خداوند به بشر تذکر میدهد که به عقل خود رجوع کند ودر خلقت آسمانها و زمین و این دستگاه مجلل آفرینش از کُرات و کهکشانها تا هفت طبقه زمین نظر و تدبرکند.
در نظرعقل سلیم کسی که قدرت برخلقت این عوالم دارد خلاق است ومیتواند مثل آن را نیزخلق نمایدو آفرینش او محدود به حدی نخواهد بود.
نکته اول: در بعضی موارد خداوند برای هشیاری عقل از شیوه سئوالی استفاده میکند چنانچه در آیه فوق حقیقتی بسیار مهم را بیان کرده میفرماید آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید توانا نیست که مثل آنها را بیافریند؟"أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ "
در توضیح عبارت "يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ "میتوان گفت: انسان مرکب از جسم و روح است.جسم انسان بامرگ متلاشی میشود و در حال حیات نیز دائماً در حال تغییر است ولی روح و شخصیت انسان ثابت است.در قیامت روح انسان همان روح دنیوی است ولی جسم انسان در قالبی مشابه جسم دنیوی او میباشد به همین سبب قرآن میفرماید" يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ"
نکته دوم :درآیه بعد خداوند مجدداً براین حقیقت تاکید میکند که هرگونه خلقتی با توجه به اراده و قدرت پروردگار سهل و آسان است.ایجاد آسمانهای عظیم و کره خاکی با ایجاد یک حشره کوچک برای او یکسان است.
فرمان او این است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن میگوید موجود باش آنهم موجود میشود همان گونه که خدا خواسته است."إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ "
همه چیز در عالم به یک اشاره و فرمان او بسته است مفسران در این جا تاکید دارند که امر و فرمان الهی به صورت لفظ نیست چرا که خداوند به الفاظ احتیاج ندارد پروردگار هنگامی که چیزی را اراده میکند -بلافاصله محقق میشود.
نکته سوم : آخرین آیه سوره یس به طرز زیبایی به مساله حکومت و مالکیت خداوند میپردازد و میگوید پس منزه است خداوندی که ملکوت همه چیز در دست قدرت اوست و همه شما به سوی او باز میگردید.
" فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ"
کلمه "ملکوت" مبالغه "ملک" به معنای فرمانرویی فرا گیرو همه جانبه است.
در تقسیم ها میگویند عالم دو قسم است: مُلک و ملکوت
آن بخشی که ملک است به دست خداست هم چنان که در آیه میخوانیم " تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ "
ملکوت این عالم نیز زمامش بدست خداست "الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ"
این ملکوت را خداوند به ابراهیم خلیل الرحمن نشان داده است "وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض ( انعام74 )
بنابراین "ملکوت "باطن این عالم است که بدست پروردگار است .
به بیان روشنتر هرچیزی یک رابطه الهی دارد که همان ملکوت اوست و این ملکوت بدست خدای سبحان است به عنوان مثال در درون ما صدای ملکوت هست منتهی در اثر غفلت صدای ملکوت درونمان را نمیشنویم زیرا بین ما وخدا غرورمان فاصله است.آیه پایانی سوره یس برای همه کمال جویان پیام میدهد و ترغیب میکندکه اگر بخواهید ببینید،راه دیدن برای شما باز است.
به همین جهت علماء تاکید دارند که علت قلب بودن سوره یاسین همین آیات پایانی آن است.