یکشنبه, 01 مهر,1403

­

جمعه, 13 مرداد,1402

تـربیـت و تحـمیل (1)(ق/ 41تا45)

تـربیـت و تحـمیل (1)(ق/ 41تا45)

­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1402/05/10

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَريب»؛

و گوش به زنگ روزی باش که منادی از مکان نزدیک ندا می‌دهد.

«يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَه بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ»؛

روزی که آن صیحه حقیقی را (از صور اسرافیل) بشنوند آن روز، روز خروج مردم از قبرهاست.

«إِنَّا نَحْنُ نُحْيي‏ وَ نُميتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصيرُ»؛

همانا این ما هستیم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و بازگشت (همه) به سوی ماست.

«يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسيرٌ»؛

روزی که زمین به سرعت از روی آنان شکافته شود .(و آنان از گورها بیرون آیند.) این حشر (و گرد آوردن همه انسان‌ها ) بر ما آسان است.

«نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعيدِ»؛

ما به آنچه (مخالفان) می‌گویند آگاهتریم و تو مأمور به اجبار مردم نیستی پس هر که را که از وعده عذاب من می‌ترسد به وسیله قرآن پند ده.­­( ق41تا45 )

­

تـربیـت و تحـمیل

یکی از پرسش‌های مبنایی در بحث تربیت این است که آیا دین قابلیت اجبارپذیری دارد؟

­خداوند متعال انسان را مختار آفریده و به صورت تکوینی راه انتخاب خیر یا شر را برای او باز گذاشته است. از سوی دیگر کمال او را در تبعیت از دین الهی قرار داده که تنها راه شکوفایی استعدادهای درونی بشر است. برخی بر این باور پا فشاری دارند که در صورت اجبار افراد­ به رعایت آداب و آموزه‌های دینی چون آنها به اختیار خود انتخاب نکرده‌اند موجب رشد و تعالی انسان و معنویت مطلوب نخواهد شد.از سوی دیگر می‌دانیم اگر دین حق به انسان‌ها ابلاغ نشود وآنها برای انتخاب هر عقیده‌ای کاملاً رها باشند بزرگترین جفا درحق ایشان صورت گرفته است.حال پاسخ چیست: مسأله باید به طور عمیق و دقیق با نگاهی جامع به آیات بررسی شود .

با اختصار میتوان گف: ­مشهورترین کلماتی که در مقوله تحمیل به کار می‌روند " اکراه " و " اجبار " است.

" اکراه" یعنی انجام دادن فعلی بدون رضایت و " اجبار" یعنی انجام دادن فعلی بدون رضایت و اراده .

­در اکراه هر چند فرد از عمل انجام شده نا خشنود است، اما آن را با اراده و قصد انجام میدهد به این معنا که برای دفع ضرر، عمل اکراهی را انجام می‌دهد، هرچند اختیار به مفهوم خشنودی از عمل از او سلب شده است

( البته گفته شده شخص از درون احساس تهدید می‌کند ) اما در اجبار ، علاوه بر رضا و خشنودی اراده و قصد نیز از فرد مجبور گرفته می‌شود ؛ مانند اینکه دست و پای کسی را ببندند و شراب در حلق او بریزند در این صورت علاوه بر تحقق اکراه ، اجبار نیز هست چون عمل با تهدید و فشار انجام شده است.

مسلم است که انبیای الهی نیامده‌اند مردم را در پذیرش و قبول دین الهی اکراه و اجبار کنند بلکه آمده‌اند تا پرده‌های جهل را کنار زده و برای مردم مسیر ظلمت را از روشنایی آشکار سازند. وظیفه آنان تعلیم، تزکیه ، انذار، موعظه و برهان است برای هدایت. این نکته مهم باید لحاظ گردد که ناپسندی اجبار به معنای سلب مسئولیت در امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت نیست!!

نکته اول: همان طور که گذشت یکی از راههای افزایش صبر مربی­ ذکر و تسبیح خداوند است، علاوه بر آن " یاد قیامت" نیز مربی را صبور می‌کند در این آیه خداوند­ امر به شنیدن صدای صیحه قیامت می‌کند.

­"وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ... " گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می‌دهد .

این منادی کیست ؟ ممکن است ذات پاک خداوندی باشد که این ندا را می‌دهد و یا اسرافیل که در صور می‌دمد.

تعبیر" مَكانٍ قَريب " اشاره به این است که این صدا آن‌چنان در فضا پخش می‌شود که گویی بیخ گوش همه است.در آیه بعد بر محقق شدن این صیحه و حتمی بودن آن تأکید می‌شود" يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَه بِالْحَقِّ " یعنی مردم روی زمین آن صدای مهیب را می‌شنوند و آن روز خروج از قبرها است "ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ"

نکته دوم: در قرآن کریم مکرر این مسأله تاکید می‌شود که زنده کردن و میراندن به امر پروردگار است.

"إِنَّا نَحْنُ نُحْيي‏ وَ نُميتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصيرُ "

همانطور که نطفه را صاحب حیات می‌گردانیم و نشو و نما می‌دهیم تا اجلی که دارد ، زنده نگه میداریم و سپس می‌میرانیم قدرت داریم که شما را به سوی خود برگردانیم و در قیامت حیات تازه‌ای دهیم .سپس برای توضیح بیشتر می‌فرماید: بازگشت آنها به سوی ما روزی است که زمین از روی آنها شکافته می‌شود.

" يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ "

آنها زنده می‌شوند وبسرعت خارج می‌گردند. ممکن است کسی گمان کند چقدر این کار دشوار است خداوند متعال در ادامه می‌افزاید:­ این جمع و گردآوری از هرسو برای ما سهل و آسان است.

"ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسيرٌ "

نکته سوم:­آیه پایانی سوره در واقع به محور بحث ( صبوری مربی و عدم اجبار ) بر می‌گردد می‌فرماید در برابر آنچه می‌گویند صبرکن، برای این که می‌دانیم که چه‌ها می‌گویند "نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ "

تونمی‌توانی مجبور شان سازی "وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ"

کلمه ( جبار) در این آیه بمعنای تسلطی است که بتواند مردم را بر اجراء خواسته‌های خود مجبور سازد.

پس تنها وظیفه‌ات این است که با قرآن تذکرشان دهی تا آنان که از تهدید خداوند می‌ترسند متذکر شوند .

­"فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعيدِ "

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان