🔸برای اینکه انسان بر سرنوشت خود و نیز بر جامعه خود مسلط باشد - لااقل در این حد که صد درصد تسلیم اوضاع و احوالی که بر او احاطه کرده است نباشد - شرط اساسی ، تفکر است .
🔸این تفکر اخلاقی که مورد بحث است چیزی است نظیر " محاسبةالنفس " ، یعنی انسان باید در شبانه روز فرصتی برای خودش قرار بدهد که در آن فرصت ، خودش را از همه چیز قطع کند و به اصطلاح نوعی درون گرائی نماید ، به خود فرو رود و درباره خود و اوضاع خود وتصمیماتی که باید بگیرد و کارهایی که باید انجام دهد و آنچه که واقع شده ، ارزیابی کارهای خودش در گذشته ، ارزیابی رفقائی که با آنها معاشرت میکند ، ارزیابی کتابهایی که آن کتابها را مطالعه کرده است ، درباره همه اینها فکر کند . مثلا کتابی را خوانده ، بعد بنشیند فکر کند که من از این کتاب چه گرفتم ؟ این کتاب در من چه اثری گذاشت ؟ آیا اثر خوب گذاشت یا اثر بد ؟ بعد در انتخاب کتاب دیگر [ دقت میکند ] . انسان که آنقدر وقت و فرصت ندارد که تمام کتابهای دنیا را مطالعه کند ، بلکه باید انتخاب نماید .
🔸جملهای از امیرالمؤمنین نقل کردهاند که در نهجالبلاغه نیست ولی در کتب حدیث هست : « العمر قصیر و العلم کثیر ، فخذوا من کل علم ظروفه و دعوا فضوله ». ( تعبیر ، چنین چیزی است ) . عمر کوتاه است و علم زیاد ( یعنی آموختنی زیاد ) پس ، از هر علمی آن خوبیهایش را بگیرید و زیادیهایش را رها کنید.
📙تعلیم وتربیت در اسلام ،ص۲۵۶
✍️شهيد مطهری
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea