بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ»* ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.
«وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»* وفرمان ما جز فرمان واحدی نیست که مانند یک چشم برهم زدن است.
«وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ» * بیتردید ما هم مسلکان شمارا (که در گذشته به سرمی بردند، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻃﻐﻴﺎﻧﺸﺎﻥ) ﻫﻠﺎﻙ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﭘﺲ ﺁﻳﺎ ﭘﻨﺪ ﮔﻴﺮﻧﺪﻩﺍﻱ ﻫﺴﺖ؟
«وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ»* و هرعملی راکه انجام ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺛﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
«وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ»* وهرکوچک وبزرگی ( از اعمالشان در آن ) نوشته شده است. ( ۵۳-۴۹ قمر)
ثبـت اعمـال؛ دلـگرمـی یـا دلهـره
در قرآن کریم سخن از کتابت و ثبت کردن اعمال است البته به گواهی آیات ،کتابت عمل در پرونده به معنای ثبت عین عمل است به طوری که در آخرت هر کس در کارنامه خود حقیقت عمل خویش را مشاهده میکند .
در توضیح بیشتر میتوان گفت ثبت اعمال به دست فرشتگان، نوشتن معمولی نیست چرا که در این صورت قابلیت انکار و یا فراموش شدن را دارد. بدین معنا که گنهکار میتواند بگوید به خاطر ندارم، این کار من نیست و نظایر آن ، پس باید با دقت ، حجت را بر او تمام کرد.
اکنون که در دنیا هستیم و با اعمالمان چندان فاصله نداریم گاهی به یاد نمیآوریم که ۳۰ یا ۴۰ سال پیش چه کرده، یا چه گفتهایم !! چگونه در قیامت همه اعمال را به خاطر میآوریم؟ برای حل این مشکل فرشتگان الهی متن عمل را با همه صحنههایش تثبیت میکنند ، در قیامت آن را به گونهای حاضر مینمایند که انسان افزون بر آنکه نمیتواند انکار کند خود به اعمال خویش اعتراف میکند. در واقع صحنه محاکمه معاد به گونهای ترسیم میشود که جایی برای عدم پذیرش نمیماند. به صراحت آیات T-کتابت اعمال در صحیفه جان آدمی انجام -میگیرد و وقتی در قیامت گشوده میشود انسان همه کارهای خود را حاضر میبیند، علاوه برآن شاهدان بیرونی و درونی بر اعمال او شهادت میدهند.
آگاهی از چنین دستگاه دقیق و عریض و طویلی در ثبت اعمال برای انسانهای مومن موجب دلگرمی است و انگیزه آنان را برای انجام دادن اعمال خوب همراه با اعتقادات صحیح بیشتر میکند و از سوی دیگر برای -تبهکاران موجب دلهره و ناآرامی میشود چرا که دیگر جای انکار برایشان وجود ندارد. آیات :
" وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ " و "وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ " اشاره به نامههای اعمالی دارد که تمام جزئیات در آن انعکاس یافته است.
نکته اول:پس از بیان سرگذشت مختصر اقوام گذشته و عبرتگیری از سرنوشت آنها خداوند متعال در یک جمله نهایی خبر از جایگاه مجرمان در گمراهی و شعله های آتش میدهد. "إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ "
ﺑﻲﺗﺮﺩﻳﺪ ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ .(٤٧/قمر)
سنگینی مجازات آنان این سئوال را برای مخاطب پیش میآورد که این عذابها با آن معاصی هماهنگ نیست در پاسخ به آن خداوند متعال میفرماید: ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم " إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ".
(قَدر) هر چیز عبارت است از مقدار و حد و هندسهای که از آن تجاوز نمیکند نه از جهت زیادی و نه از جهت کمی. پس برای هر چیزی در خلقتش حدیست محدود.
آری خدای سبحان انسان را طوری خلق کرده که که با ازدواج افرادش زیاد شود و مجبور باشد در زندگی دنیاییش اجتماعی زندگی کندو از همین دنیای ناپایدار برای آخرت پایدارش زاد و توشه جمع نماید و نیز مُقدرکرده در هر عصری برای ایشان پیامبری بفرستد تا آنان را به سعادت دنیا رهنمون گرداند ،هر کس دعوت آن رسول را بپذیرد رستگار است و هر کس آن را رد کند و مرتکب جرم شود در ضلالت و آتش قرار میگیرد. بر طبق این قانون ،عذابهای دردناک دنیا و مجازاتهای شدید آخرت و هرچیز دیگر دارای نظام حساب -شدهای است .
نکته دوم: قوانین الهی علاوه برتقدیر و اندازهگیری توأم با نهایت قدرت و قاطعیت نیز میباشد. میفرماید: فرمان ما یک امر بیش نیست بسیار سریع مانند چشم بر هم زدن" وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ"
کلمه ( لَمح) به معنای نظر کردن فوری و با عجله است. واژه " امر" گاهی به معنای اوامر و دستورات شریعت است که خداوند اعلام فرموده است و گاهی دیگر عبارت است از اراده وجود یافتن چیزی که در سوره یاسین/ ۸۲ "إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ "به آن اشاره شده است.
بنابراین برای قیام قیامت یک فرمان خداوند متعال کافیست آن روز در کوتاهترین زمان همه چیز در مسیر رستاخیز قرار میگیرد و ثوابها، مجازاتهای الهی اعمال میگردد.
نکته سوم: سوره قمر با بیان سرنوشت اقوام پیشین با هدف تذکر و پندآموزی بیان شده است می فرماید: ما کسانی را که مانند شما بودند هلاک کردیم پس آیا پند پذیری هست؟ "وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ"
کلمه( اشیاع) به معنای امثال و همفکران پیروان و هم مسلکان است. کفار مکه از برنامههای پیشینیان پیروی میکردند و خط مکتبی آنها را داشتند. با این آیه هشدار داده میشود که سرانجام شما هم نظیر سرنوشت آنها خواهد شد پس بیدار شوید و پند گیرید. سپس به این اصل اساسی اشاره میکند که با مرگ اقوام پیشین اعمال آنها نابود نشد بلکه هر کاری را انجام دادند ثبت شده است همین گونه اعمال شما ثبت و ضبط میگردد.