بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِأَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ» (حجرات/۱۳)
ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم، بنابراین هیچ تیر و قبیلهای در آفرینش بر دیگری برتری ندارد، ما شما را به صورت تیرههای گوناگون و قبیلههای مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.به یقین گرامیترین شما نزد خدا باتقواترین شماست . همانا خداوند(به حقایق امور) دانا و آگاه است.
جامـعه بهـشتی هـا در دنیـا
سوره حجرات در صدد بیان یک جامعه متمدن و عقلانی و پرهیز از جامعه جاهلیت است. خدای سبحان دراین سوره ادب در محضر الهی و نیز ادب در محضر رسول الله صلی الله علیه وآله را بیان فرمود . به دنبال آن
بحثهای مهمی پیرامون تنظیم روابط اجتماعی در سه منطقه محلی، ملی و بین المللی را مطرح مینماید.
در بخش بینالملل با تأکید بر اینکه دریک جامعه جهانی زندگی میکنید و به هم مرتبط هستید برای شناخت ارزشهای راستین از ارزشهای کاذب معیار معرفی میکند. فهم عمق جملهی مهم " إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ " به عنوان زیرساخت اصلی و سنگ بنای جامعه جهانی از ضروریترین معرفتهای مورد نیاز است. زیرا تمام تبعیضهای نژادی ،قومی، اقلیمی،اقتصادی ، فکری و فرهنگی و اجتماعی را مردود شمرده و ملاک فضیلت را ( تقوا) میداند.تقوایی که ضامن نظم و ثبات بوده ومنجر به تولید ایمان و اطاعت میشود ،خروجی آن آرامش، رویش و سعادتمندی برای همگان است.
نکته اول: در آیه مورد بحث به سه اصل مهم اشاره شده است:
اصل مساوات در آفرینش زن و مرد، اصل تفاوت در ویژگی های بشری اصل اینکه تقوا ملاک برتری است .
میفرماید: ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم " يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى" یعنی ما شما را از یک پدر و مادر آفریدیم همه شما از آن دو تنها متولد شدهاید. این جمله در مقام آن است که-تفاخر به انساب را ملغی کند و یادآور شود که هر یک از شما انسانی هستید که از دو انسان متولد شده است
و از این جهت هیچ فرقی با یکدیگر ندارید اختلافی هم که در بین شما هست و شما را شعبه شعبه و قبیله قبیله کرده اختلافی است مربوط به جعل الهی، نه به کرامت و فضیلتی که در بعضی از شما بر بعضی دیگر باشد، بلکه برای این است که یکدیگر را بشناسید و نظام اجتماعیتان کامل شود. "وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ -لِتَعارَفُوا "
کلمه " شُعُوب" جمع " شعب " به معنای قبیله بزرگی از مردم است و کلمه " قَبائِلَ " جمع قبیله جمعیتی کوچکتر از " شعب " است بعضی گفته اند مطلب به عکس است و" شعوب "جمعیت های کمتر را شامل
می شود و قبائل جمعیت فراوان را در بر میگیرد.در مجموع میتوان گفت مراد از این جمله در کل میتواند اجتماع باشد اعم از عرب و غیر عرب سفید و سیاه و...
نکته دوم:این فطرت و سرشت در هر انسانی هست که دنبال کمالی میگردد که با داشتن آن از دیگران
ممتاز شود و در بین افراد اجتماع دارای شرافت و کرامتی خاص به خود گردد و از آنجایی که عامه مردم دلبستگیشان به زندگی مادی دنیاست قهراً این امتیاز و کرامت را در همان مزایای زندگی دنیا یعنی در مال
و جمال ، حسب و نسب و امثال آن جستجو میکنند و همهی تلاش و توان خود را در طلب به دست -
آوردن آن به کار میگیرند تا با آن به دیگران فخر بفروشند و بلندی و سروری کنند. در حالی که این گونه مزایا، مزیت های موهوم و خالی از حقیقت است و ذرهای کرامت به آنها نمیدهد و چه بسا او را تا مرحله شقاوت و هلاکت سقوط میدهد حقیقتی که انسان را بالا میبرد و به سعادت حقیقی که همان زندگی طیبه
و ابدی در جوار رحمت پروردگار است میرساند عبارت است از پروای از خدا کردن و حرمت الهی را
پاس داشتن. " إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ " این هدفی که خدای تعالی به علم خود آن را هدف زندگی انسانها قرار داده چیزی است که بر سر به دست آوردن آن هیچ مزاحمت و جنگ و خونریزی پیش نمیآید
برخلاف هدف های موهوم مادی که افراد برای به دست آوردن آن مزاحمتها ،جنگ ها و خونریزی ها پیش میآورند. جمله پایانی آیه" إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ" مضمون آیه را تاکید می کند و اشاره دارد به این که اگر خدای تعالی از بین سایر مزایا تقوا را برای کرامت یافتن انسانها برگزید برای این بود که پروردگار علم و احاطه به مسأله بندگان خود دارد و میداند که این مزیت حقیقی و واقعی است نه مزایای وهمی و باطل که براساس زندگیهای مادی مورد توجه قرار گرفته است " وَ ما هذِهِ الْحَياه الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَه لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ " ( عنکبوت ۶۴ )
این زندگی دنیا چیزی به جز لهو و لعب نیست و این خانه آخرت است که زندگی واقعی است اگرمیتوانستند بفهمند.
آیه شریفه دلالت دارد براینکه بر هرانسانی واجب است که در هدفهای زندگی خود تابع دستورات پروردگار باشد آنچه او اختیار کرده ،اختیار کند و راهی که را که او به سویش هدایت کرده پیش گیرد.خداوند برای همه مردم آن راه تقوا را برگزیده است .
حاصل سخن اینکه:جامعه جهانی برای رسیدن به تمدن واقعی و حفظ آن و عقلانیت نیاز به ارزش گذاری حقیقی دارد. خداوند انسان را کریمانه خلق کرده مانند ملائک که " عباد مکرمون" هستند . اما جوامع کنونی ارزشهای دروغین را اصل کردهاند . نهادینه شدن ارزشهای راستین محتاج فرهنگ سازی ، سیره عملی و هشدار در –موقعیتهای مناسب مانند حج و زیارت و ... است.