جمعه, 02 آذر,1403

­

یکشنبه, 14 مرداد,1403

جایـگاه ارزشمـند صـداقت در تـربیـت (قمر/ 55-56)

جایـگاه ارزشمـند صـداقت در تـربیـت (قمر/ 55-56)

­­­­­­­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1403/05/09

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ»*­­ یقینا پرهیزکاران در بهشت‌ها و ( کنار) نهرها هستند.

«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ» *در جایگاهی حق و پسندیده نزد پادشاهی توانا.­­(55-56سوره قمر)

­

جایـگاه ارزشمـند صـداقت در تـربیـت

صدق در گفتار ، نیت و عمل حضور دارد. مؤمنان و پرهیزکاران دارای " قدم صدق " " وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا­أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ "­ و " ­مقعد صدق" هستند.

مهمترین نمونه صدق، پایداری در جبهه‌های جهاد اصغر و اکبر می‌باشد. سخن لطیفی از مرحوم بوعلی سینا رسیده است که بزرگان دیگر نیز آن را گفته‌اند. سخن این است که اگر کسی در گفتار و نوشتار و به طور کلی در همه بخش‌های سنت و سیرتش راستگو باشد خواب‌های راست می‌بیند. در حالی که روح انسان دروغگو از چنین برکتی محروم است.

کسانی که در بیداری اهل صدق نیستند، پرحرفی می‌کنند ،مرز حلال و حرام را مراعات نمی‌نمایند، در رشد -یافتگی عقب می‌مانند.اما آنانی که در بیداری اهل صدق هستند روحی صادق دارند هنگامی که سخن می‌گویند درست می‌گویند و این نشانه آن است که درست می‌بینند.

­بنابراین چنین افرادی سخنشان مطابق با واقع است بر این اساس بررسی خواب‌ها می‌تواند یکی از راه‌های -راستی‌سنجی انسان باشد زیرا معرفت نفس و شناخت شئون آن بهترین آیه از آیات الهی است.

انواع صدق در گفتار ،نیت و عمل برهم تاثیر می‌گذارند. پس باید برای حفظ انواع صداقت ، برنامه داشت.

لازم به ذکر است که انسان در ابتدای کارها که قدرت صدق در نیت و صدق در عمل را ندارد اگر در صدق لسان کوشا باشد و پیوسته زبان را از دروغ نگه دارد در وجوه دیگرش نیز تاثیر می‌گذارد.

چنانکه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: " مَن صدِق لِسانَه زَکی عَمَله " هر کس زبان راستگو داشته باشد عملش نیز پاک خواهد بود.

نکته اول: در آیات پایانی سوره قمر خداوند تبارک و تعالی می‌فرمایند: هر چیزی پیش ما به مقدار و به اندازه است" إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ "در توضیح این آیه باید گفت: در قرآن دو نوع اندازه مطرح است، یکی اندازه ریاضی که مربوط به مسائل فیزیکی است­ که در آیه فوق و نیز آیه /۸ سوره رعد مطرح شده است.

" وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ" ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ معین دارد.

و دیگر اندازه‌گیری و ارزش گذاری معنوی مطرح است که مولا علی علیه السلام می‌فرمایند:

" قِيمَه كُلِّ امْرِئ مَا يُحْسِنُهُ " ارزش هر کسی به هنر و زیباکاری اوست.

هنر این است که انسان بتواند هر چیزی را در جای خود به کار ببرد ،بیراهه نرود و راه کسی را نبندد.هرگز از علم و عمل و کمالات خود سوء استفاده نکند ،پس هرکسی به اندازه هنرش می‌ارزد.

حاصل سخن اینکه :گاهی قرآن کریم بر اساس اصول ریاضی سخن می‌گوید و زمانی از ارزش‌های معنوی که حد و اندازه‌شان در فهم ما نمی‌گنجد کلامی به میان می‌آورد مانند: "لَيْلَه الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر"ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ.

حال پس از این مقدمه کوتاه در مسأله ارزش گذاری قرآن به سراغ آیات پایانی سوره قمر می‌رویم .

انسان‌های الهی مقامشان به جایگاهی والا می‌رسد ، خداوند تبارک و تعالی با تعبیراتی دقیق مانند آیات پایانی سوره قمر از آنها یاد می‌کند تا عظمت معنوی ایشان در قوه فاهمه ما کمی درک شود. می‌فرماید: پرهیزکاران در بهشت‌هایی عظیم الشان و نهری این چنین قرار دارند "إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ"

برخی از مفسران گفته‌اند کلمه ( نهر) به معنای سعه و فراخیست یعنی لذت‌های جسمانی آنها کوثر گونه بوده و تمام اطرافشان را فرا گرفته است .

نکته دوم: جایگاه صدق، مکان حقیقت و درستی است که اشخاص با تقوا در آن محل اقامت و تمکن خواهند داشت. می‌فرماید:" فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ " برای فهم این عبارت قرآنی باید تفاوت‌های کلمات :(قعود) و( جلوس ) را دقت نمود،می‌گویند آن کسی که خوابیده ،حال به طرف راست یا چپ وقتی برمی‌خیزد می‌نشیند جلوس کرده است .اما آن کسی که ایستاده می‌نشیند می‌گویند (قعود )دارد.

از دیگر تفاوت‌های این دو کلمه به این مطلب می‌توان اشاره کرد که در جلوس مسئله دوام و ثبات لحاظ نشده است اما قعود زوال پذیر و حرکت پذیر نیست و اثبات را نشان می‌دهد متقین "قعود صادقانه "دارند.

نکته سوم: متقین هم از نظر مادی و نعمت‌های جسمانی کامیاب می‌شوند و هم از نظر معنوی و جایگاه رفیع در نزد خداوند. تعابیر بعدی آیه متضمن چنین معنایی است می‌فرماید: "عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ"

( عندیت) مقام بسیار بلندی است که اختصاص داده شده به مردمان به تمام معنا با تقوا و صادق، در واقع­ این تعبیر بیان حال کسانی است که به محل­ رحمت و قرب الهی دست یافته‌اند (البته این قرب مکانی نیست بلکه حاکی از شرافت آنان است زیرا خداوند جسم نیست تا مکان داشته باشد) ­وقتی انسانی به مقام قرب معنوی می‌رسد آنگاه اقتدار و مالکیت حق را از نزدیک مشاهده می‌نماید و خود را قطره‌ای ناچیز در برابردریای عظمت الهی می‌بیند بلکه باید گفت اصلاً دیگر خودی در کار نیست و البته رسیدن به این مقام کار آسانی نیست و -زحمت فراوان لازم دارد.

" ملیک " صفت مبالغه است،" مقتدر " هم از حیث معنا قوی‌تر از کلمه قدرت می‌باشد تعابیر فوق نشان می‌دهد کسانی که مقرب الهی هستند و نزد خدا می‌روند خوب بندگی نموده‌اند.

در توضیح بیشتر باید گفت سلاطین دنیا دو گروه را جذب می‌کنند؛ یک گروه که از خدمات آنها استفاده نمایند و گروه دیگر برای اینکه از شرشان محفوظ باشند اما خداوند متعال هیچکس را جذب نمی‌کند مگر آنکه بخواهد­ به او احسان نماید و هر کس به قرب الهی راه یافت اقتدار الهی رادرک می کند و چون خداوند مقتدر است خدا هراسی از او ندارد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان