بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»؛همانا اهل تقوا در باغها و ( کنار) چشمهها ( جای دارند و )
«آخِذينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنينَ»؛آنچه را پروردگارشان به آنان عطا کند دریافت میدارند، آنان قبل از این(در دنیا ) نیکوکار بودند.
«كانُوا قَليلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ»؛( برنامه شان این بود که) اندکی از شب را میخوابیدند.
«وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»؛و در سحرگاهان استغفار میکردند.
«وَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»؛و در اموالشان ، برای سائل و محروم حقی بود . (ذاریات/ 15تا 19)
جذابیت های اعتقادی _ رفتاری رشد یافتگان (۲)
اکرام ویژه مربی با عبارات زیبای متقین و محسنین در آیات جلوههای اعتقادی-رفتاری آنان را بیشتر نشان میدهد. روشن است که نگاهداشت جانب تقوا و رسیدن به مقام محسنین مختص انبیاء نیست و هر بنده
مؤمن بدان راه دارد.در توضیح تفاوت دو عنوان « احسان » و « تقوا » گفته شده است ؛ احسان آن است که آدمی عمل را به کاملترین وجه ممکن انجام دهد و تقوا یعنی این که از تقصیر و کوتاهی در عمل پرهیز
کند. درمقام معرفی این رشد یافتگان باید گفت : احسان دو قسم است: احسان به دیگری و احسان در ارتباط بنده با خدا. از نمونه آیات ناظر به احسان به دیگران، میتوان به این آیات اشاره کرد:" فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنين" مائده/۱۳ ....پس از آنان درگذر و از لغزشهایشان چشمپوش. بدرستی که خداوند نیکوکاران را دوست دارد. و نیز ال عمران/۱۳۴" الَّذينَ يُنْفِقُونَ ..... وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ "
« متقین » کسانی هستند که درحال توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد . احسان در ارتباط بنده با خدا که به معنای انجام کار حُسن است در این آیات آمده است:" فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ* وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ " صافات 103تا105 ). پس چون هر دو تسلیم ( فرمان ما) شدند و ابراهیم ، گونهی او را برخاک نهاد ( تا ذبحش کند ) ، او را ندا دادیم که ای ابراهیم حقاً که رؤیایت را تحقق بخشیدی همانا ما نیکوکاران را این گونه پاداش میدهیم .
در تأمل و مطالعه قرآنی میتوان گفت : جامع این دو قسم احسان در آیات سوره ذاریات آمده است به این معنا که میتوان احسان بنده به دیگران و احسان بنده به خدا را لحاظ نمود.
نکته اول: در توضیح این مجموعه از آیات جلسه گذشته نکاتی مطرح گردید اینک در ادامه اوصاف آنها را با هم مرور میکنیم .میفرماید :و در سپیده دمها طلب آمرزش میکنند. "وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ"
" الاسحار": جمع "سحر" نام وقت و زمانی است که تاریکی شب با روشنایی روز به هم آمیزد . در هنگام سحر جهان محیط بر انسان در خوابی ژرف به سرمیبرد و حتی کسانی که بیماری سبب بیدار ماندن ایشان در هنگام شب بوده است در این هنگام آرام میگیرند ، آدمی با آرامش داخلی خود انس گرفته و به خود باز میگردد فرصت آن برای وی فراهم میگردد که به حسابهای خود بپردازد ، در این هنگام است که نامهای پروردگارش تجلی پیدا میکند به دنبال این بیداری ضمیر و وجدان پس از خواب ،اعتراف به گناه و استغفار مهمان ویژه لحظه های ناب میشود. آری هر کسی نیازمند آن است که از خدا طلب آمرزش کند تا قلبش را چرک خطا و غفلت نپوشاند. مؤمن همیشه نفس خود را متهم میکند و پیوسته در ارزشهای حق و میزانهای شرع به کاوش میپردازد تا اعمال خود را با آنها مقایسه کند. به بیان دیگر میتوان گفت غبارروبی دل نیاز به خلوت و آرامش دارد که تحصیل آن در روز بر اثر تلاش مستمر و طولانی و مشاغل فراوان غالباً دشوار است زیرا فرضاَ اگر کسی بخواهد در جایی تنها بنشیند و آرام شود دیگران فارغ نیستند و به او مراجعه میکنند و با توجه به مسئولیت پذیری انسان فراغت را از او سلب میکنند، نکته ظریف آن است که روح در شب قدرت دارد که در سایه مناجات و تحصیل قُرب معنوی چیزی را از خداوند سبحان دریافت کند بنابراین آمرزش- خواهیهای سحرگاهی از اهمیتی خاص برخوردار است.
نکته دوم: اگر بگوییم استغفارهای سحرگاهان جامع تمام صفات عبادی متقین ( محسنین) است و ارتباط به خدا را پوشش میدهد ویژگی انفاقی ایشان در این آیه آمده است میفرماید: در مالهای ایشان حق معین و معلوم برای سائل و محروم است "وَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ " پرهیزگاران با خلوص و احترام ، مال خود را میدهند زیرا به خوبی میدانند که حق دیگران در مال آنان است در اثر بصیرت و بینش دریافتهاند که دنیا پرستی موجب گناه و خطا میشود به همین سبب در پاک کردن جانهای خویش تلاش میکنند، شاید انفاق را پیش از پرداختن حقوق شرعی مورد توجه قرار میدهند.
"سائِلِ" آن کسی است که آبروی خود را پیش روی تو میریزد. پس ندای الهی تو را ندا میکند از بخشش خود هر اندازه کم هم که باشد محروم مساز.
اما "مَحْرُومِ " و ناکام کسی است که درهای کسب روزی به روی او بسته شده و هر اندازه تلاش میکند نمیتواند معاش خود و کسانش را تأمین کند. اکنون جای این سئوال است که این حقی که در اموال پرهیزگاران وجود دارد آیا چنان که بعضی گفتهاند زکات واجب است یا حق دیگری میباشد؟ به نظر میرسد حقی به غیر از حقوق شرعی است بدان سبب که به اموال همه مردم حقوق شرعی تعلق میگیرد بنابر کلمات معصومین علیهم السلام زکات چیزی نیست که با دادن آن زکات دهنده مورد ستایش قرار گیرد و این امری آشکار است زیرا مسلمان اگرحقوق شرعی خود را نپردازد نمازش پذیرفته نمیشود.
بنابراین آیه شریفه با تعبیر "حق معلوم " اشاره میکند که این شخص در هر روز یا هر جمعه یا هر ماه مبلغی را به سائلان و ناکامان میدهد.