اولین کتابی که بهصورت نسبتاً مفصل درباره واقعه کربلا نگارش یافت، مقتل ابیمخنف است. بعداز ابیمخنف، شاگردش هشامبن محمدبن سائب کلبی کوفی (متوفای ۲۰۹) مقتل ابیمخنف، درباره حادثه کربلا به اضافه روایات دیگری که درباره حادثه کربلا، از دیگران روایت شده بود، در کتابی به نام «مقتلالحسین علیهالسلام » گردآوری نمود.
سایر مورخان بیشتر مطالب خود، را درباره حوادث صدر اسلام از جمله حادثه کربلا، از این دو نفر مخصوصاً ابی مخنف نقل کردهاند.
ابیمخنف، مطالب مربوط به حادثه عاشورا را از راویان مختلف نقل کرده که چند گروه میباشند:
۱. افرادی که خود در کربلا و حوادث مربوط به آن حضور داشتند. ابیمخنف بدون واسطه و با شنیدن از خود آنان، حوادث را نقل میکند. مانند: ثابتبن هبیره، یحیىبن هانیبن عروه، زهیربن عبدالرحمنبن زهیر خثعمی و... .
۲. افرادی که در کربلا حضور داشتند و حوادث را مشاهده کردهاند. ابیمخنف به یک یا دو یا سه واسطه مطالب، را از آنان روایت میکند که تعداد آنان پانزده نفر میباشند.
3. افرادی که در جریان کربلا نقش داشتند و حوادث قبل و بعداز حادثه کربلا، بهصورت مستقیم و بدون واسطه، برای ابیمخنف نقل کردهاند که اینان پنج نفر هستند.
4. افرادی که در جریان کربلا، دارای نقش بودند و ابومخنف بهصورت غیرمستقیم و با یک یا دو واسطه حوادث قبل و بعداز حادثه کربلا را از آنان نقل میکند، که اینان بیست و یک نفر میباشند.
۵. افرادی که در حادثه کربلا حضور نداشتند و مطالبی که از دیگران شنیده بودند، برای ابیمخنف نقل میکنند.
۶. برخی از اصحاب ائمه علیهمالسلام یا خود امامان مطالبی درباره حادثه عاشورا گفتهاند که ابیمخنف آنها را در کتاب خود آورده است.
حمیدبن مسلم ازدی از افراد مهمی است که جزء سپاهیان عبیدالله ابنزیاد است و خود شاهد و ناظر حوادث کربلا بوده که مطالب زیادی درباره واقعه کربلا نقل میکند، او کسی است که همراه خولیبن یزید اصبحی، سر مقدس امام حسین علیهالسلام را از کربلا به کوفه نزد عبیدالله برد. وی، حوادث مجلس عبیدالله ابنزیاد در کوفه و گفتوگوی امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب سلاماللهعلیها با عبیدالله را بهصورت مفصل نقل میکند. ابیمخنف بهواسطه، مطالب زیادی از او روایت میکند. عقبةبن سمعان که غلام رباب، همسر امام حسین علیهالسلام است و در کربلا حضور داشته، مطالبی را درباره حادثه عاشورا نقل میکند که ابیمخنف آنها را با یک واسطه در کتاب خود میآورد.
ضحاکبن عبدالله مشرقی، که جزء یاران امام حسین علیهالسلام است و در نبرد با سپاه یزید به امام حسین علیهالسلام کمک کرد و بر اساس قراری که با امام حسین علیهالسلام داشت، بعداز شهادت یاران امام حسین علیهالسلام صحنه کربلا را رها میکند، نیز مطالبی درباره حادثه کربلا نقل میکند که ابیمخنف با یک واسطه آنها را در کتاب خود میآورد. (ر،ک: وقعةالطف/ ۱۵ ۳۳ ، ابومخنف لوطبن یحی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۶۷ش، تحقیق و مقدمه: شیخ محمدهادی یوسفی غروی)
مرحوم شیخ صدوق، از بزرگان و محدثان مهم شیعه، روایات زیادی درباره جریان کربلا، در کتاب «امالی» خود ذکر میکند.
فاطمه دختر امام حسین علیهالسلام که در حادثه کربلا حضور داشت و همراه سایر اهلبیت علیهمالسلام به کوفه و شام برده شده نیز، برخی از حوادث کربلا را ذکر میکند.
بنابراین ماجرای عاشورا و گفتوگوی اهلبیت علیهمالسلام در شام توسط کسانی روایت شده که خود شاهد حوادث بودهاند و آنان مطالب را برای سایر افراد نقل کردهاند، بدیهی است که در نقل مطالب، باید ناقلان حادثه و کسانی که واسطه در نقل هستند، از نظر صداقت و راستگویی، مورد بررسی قرار گیرند تا بتوان به نقل آنان اعتماد کرد. نویسندگان منابع کهن چون ابیمخنف، شیخ مفید، مرحوم صدوق و سیدبن طاووس که مطالب مربوط به حادثه کربلا را نقل کردهاند، تلاششان بر این بود که مطالب معتبر و مستند را نقل کنند.
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
برگرفته از: هفته نامه افق حوزه، شماره 483