قال الله العظیم:
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا .
و در این کتاب از مریم یاد کن ،آن گاه که از خانواده خود به سوی مکانی شرقی فاصله گرفت
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا.
و جدا از آنان حجابی برگزید پس روح خود را به سوی او فرستادیم و به صورت بشری خوش اندام بروی ظاهر شد
قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا.
(مریم)گفت: همانا من از تو ،به {خدای}رحمان پناه می برم ،اگر تقوا پیشه ای {از من دور شو} (سوره مریم آیات 16 تا 18 )
حیـا و عفـاف نشـانـه ای از تـربیـت الهـی
نکات مورد توجه آیات:
موضوع اصلی و کلی سوره مریم سلام الله علیها رابطه و وابستگی انسان به خانواده و فرزندان است. مریم سلام الله علیهازنی مومن و شجاع است که می خواهد خود را وقف عبادت و پرستش خدا کند ولی در عین حال از تربیت فرزند غافل نیست.
این بانوی بزرگوار از خصلت های ویژه ای برخرودار است که مهمترین آنها عبارت است: از خدا ترسی و حیا و عفاف . او پاکدامنی را حتی بیشتر از جانش دوست می داشت و برای آبروی خود حتی ارزشی بیشتر از حیات خود قائل بود به همین سبب زمانی که با خبر تولد فرزند حیثیت خود را در خطر دید آرزوی مرگ و فراموش شدن کرد .
نکته اول : زندگی مریم سلام الله علیها و تولد حضرت عیسی علیه السلام یکی از آیات بزرگ خداوند است به همین جهت پیامبر اکرم صلی علیه و آله و سلم مامور می شود که از این ماجرای پر اهمیت یاد کند می فرماید:
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها ......
کلمه " انتبذت " از ماده ی " نبذ " به گفته ی "راغب" به معنی دور افکندن چیزی بر اثر بی اعتنایی است. این تعبیر در آیه فوق شاید اشاره به آن باشد که مریم سلام الله علیها به صورت متواضعانه و گمنام و خالی از هر گونه کاری که جلب توجه کند ،از جمع کناره گیری کرد و آن مکان از خانه خدا را برای عبادت انتخاب نمود.
تعبیر "مکاناًشرقیاً " ممکن است اشاره به این باشد که مریم سلام الله علیها در جایی آفتاب رو، در غرفه ای که در جانب شرقی بیت المقدس برای او ساخته شده بود زندگی می کرد . خانه را آفتاب رو انتخاب کرده بود شاید از این جهت که به سبب تابش خورشید پاکیزه تر است .
نکته دوم : در این هنگام مریم سلام الله علیها حجابی میان خود و دیگران افکند تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود ." فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً..." حجاب به معنای ساترو چیزی است که حایل می شود .
در این جمله تصریح نشده است که این حجاب برای چه منظور بوده ،آیا برای آن بوده که آزادتر و خالی از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نیاز با او بپردازد یا برای این بوده که می خواسته شستشو و غسل کند ؟ آیه از این نظر ساکت است.
برخی از مفسران در تفسیر جمله فوق می گویند : پرهیز از بدن نمایی و اهتمام به مستور داشتن خویش به هنگام عبادت ،خصلتی ارزنده برای بانوان است.
نکته سوم :بانویی که همواره پاکدامن زیسته و در دامان پاکان پرورش یافته و در میان جمعیت ضرب المثل عفت و تقوا است از دیدن این منظره که مرد بیگانه ای به خلوتگاه او راه یافته دچار ترس و وحشت عجیبی می شود و چون تربیت الهی دارد می داند در چنین موقعیتی چه رفتاری باید داشته باشد.
واکنش این صدیقه طاهره در برابر ورود آن نامحرم اعتراض آمیز است . می گوید من به خدای رحمن از تو پناه می برم" قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا"
مفاد آیه این است که اگر متقی هستی از من دور شو و خود را گرفتار خشم خداوند مساز که من خود را در پناه او قرار داده و دفع خطر تو را از او می خواهم.
واژه " اعوذ" اشاره به این است که خداوند در سخت ترین حالات تکیه گاه انسان است و هیچ قدرتی در مقابل قدرت او عرض اندام نمی کند و باید در تنگناها و زمینه های سقوط در ورطه خلاف عفت به خداوند پناه برد .
پناه بردن حضرت مریم سلام الله علیها به خدا دلیل عمق ایمان او بود . بسیاری از مردم مومن هستند ولی در مواقع صعب ودشوار از پناه بردن به خدا غفلت می کنند ولی ایشان با این جمله "اِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ" اراده خود را تقویت نمود.
بردن نام خدای رحمان و توصیف او به رحمت عامه اش و تکیه حضرت مریم سلام الله علیها براین نام از میان همه ی نام های پروردگار به جهت تناسب بیشتر آن با مقام استعاذه و رفتن به پناهگاه الهی است این گونه سراسیمه شدن از دیدن مرد نا شناس و نا محرم در محل استقرار خود و اقدام به تذکر و نصیحت کردن و پناه بردن به خدا نشانه ی رسوخ پاکدامنی است.
تعبیر " إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا"در یک بیان اشاره به این است که اگر اهل تقوا باشی جا دارد که من به خدا پناه ببرم تا چه رسد به این که متقی نباشی به بیان دیگر این موقعیت حتی برای تقوا پیشگان خطرناک است تا چه رسد به غیر آنان .