نه گوشهگیری صوفیانه، دلیل پیوستن به حق است و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حق.
میزان در اعمال، انگیزههای آنهاست.
چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دامگستر با آنچه مناسب اوست، چون خودبینی و خودخواهی و غرور و عجب و خودبزرگبینی و تحقیق خلق الله و شرک خفی و امثال آنها او را از حق دور و به شرک میکشاند
و چه بسا متصدی امور حکومت که با انگیزه الهی به معدن قرب حق نائل میشوند، چون داود نبی و سلیمان پیامبر و بالاتر و والاتر چون نبی اکرم(ص) و خلیفه بر حقش، علی بن ابیطالب(ع) و چون حضرت مهدی(عج) در عصر حکومت جهانیش.
پس میزان عرفان و حرمان، انگیزه است.
هر قدر انگیزهها به نور فطرت نزدیکتر باشند و از حجب و حتی حجب نور وارستهتر، به مبدأ نور وابستهترند تا آن جا که سخن از وابستگی نیز، کفر است...
امام خمینی(قدس سره الشریف)
منبع: هفته نامه افق حوزه، ش708، ص5