شنبه, 03 آذر,1403

­

پنجشنبه, 02 شهریور,1396

دستورالعمل/آداب زیارت خانه خدا

دستورالعمل/آداب زیارت خانه خدا

­برای پرودگار جهانیان خانه های مختلفی است. یکی را کعبه ظاهری گویند که تو طالب دیدار آنی، و غیر آن را بیت المقدس، بیت المعمور، عرش تا برسد به خانه اصلی که آن را قلب نامند و از همه این خانه ها عظیم تر است.


پدید آورنده: محمد بهاری همدانی

برای پرودگار جهانیان خانه های مختلفی است. یکی را کعبه ظاهری گویند که تو طالب دیدار آنی، و غیر آن را بیت المقدس، بیت المعمور، عرش تا برسد به خانه اصلی که آن را قلب نامند و از همه این خانه ها عظیم تر است. شک و تردیدی نیست که طالب هر یک از این خانه ها، باید اعمال و مناسک ویژه ای را به جا آورد. در این رساله، ذکر آداب مخصوص به کعبه ظاهری آمده، البته غیر آن آدابی که در مناسک حج نوشته می شود؛

هدف از تشریع مناسک حج

غرض از تشریع مناسک حج شاید این باشد که مقصود اصلی از خلقت انسان، معرفت خداوند و رسیدن به درجه محبت الهی و انس با او است و این دو امر، محقق نمی شود، مگر با پیراستن دل و باز داشتن نفس از شهوت ها و بریدن از دنیای پست و هموار ساختن سختی های ظاهری و باطنی برای نفس به سبب ریاضت ناشی از عبادات؛ از این رو شارع مقدس، عبادات را مختلف قرار داده است؛ زیرا با هر یک از آنها رذیله ای از رذایل مکلف از بین می رود و حسنه ای به نامه اعمال او افزوده می شود و به تدریج تصفیة تمام عیار باطنی و به کمال رسیدن محاسن اخلاقی صورت می پذیرد. همان طور که صدقات مالی باعث قطع میل انسان از امور دنیا می شود روزه نیز انسان را از امیال نفسانی باز می دارد. و نماز هم او را از هر فحشا و منکری نهی می کند و...

جامعیت مناسک حج و فواید گوناگون آن

حج مشتمل بر برخی اعمال دشواری است که هر یک به خودی خود صلاحیت تصفیه نفس را داراست؛ مانند هزینه کردن مال فراوان، اندوه و رنج حاصل از آن، جدا شدن از همسر و فرزندان، غم دوری از وطن، همسفری با اشخاص غالباً بیگانه و نه چندان کار آزموده و راه رفته، طی طریق طولانی که گاهی همراه با تشنگی در گرمای شدید است، نیز انجام کارهای نامأنوس که طبیعت آدمی پذیرای آن نیست؛ همچون رمی، طواف و احرام و غیر آن که در عین حال فضایل بسیاری دارد. همچنین یادآوری امور آخرت و گرد آمدن افراد بسیار در یک مکان و بر یک گونه (به ویژه در احرام و وقوف در عرفات و منی) و رسیدن به محل وحی و نزول ملائکه بر انبیا: و تشرف به قدمگاه آن بزرگواران، علاوه بر تشرف به حرم خدا و خانه او. همچنین حصول تدریجی رقت حال که باعث صفا و جلای قلب می شود که نتیجه حضور در این اماکن شریف می باشد.

آداب و رسوم زیارت خانه خدا

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «رهبانیت را به جهاد و حج مبدل کردم و...» انسان به این کرامت والا نمی رسد مگر با رعایت آداب و رسوم حقیقی آن. این رسوم و آداب عبارتند از:

نخست اینکه انجام هر عبادتی باید با نیت صادق همراه باشد و به قصد اطاعت امر خدا به جا آورده شود. کسی که اراده حج دارد، ابتدا باید در نیت خود تأمل و دقت کند که آیا غرضش از این سفر، اطاعت امر پرودگار و رسیدن به ثواب و فرار از عقاب او است یا -پناه می بریم به خدا- مرادش کسب اعتبار یا خوف از مذمت مردم یا از ترس فقیر شدن باشد! -معروف است هر کسی که حج را ترک کند، به فقر مبتلا خواهد شد- و یا امور دیگر از قبیل: تجارت، خوش گذرانی و گردش در شهرها و...

اگر دقت کند، درمی یابد که قصدش چیست و اگر معلوم شد که قصد او خدایی نیست، باید سعی در اصلاح نیت خود کند. و متوجه زشتی عمل خود گردد و با سرافکندگی خجالت به درگاه درآید نه با غرور و عُجب و خودپسندی.

دوم اینکه مقدمات حضور در مجالس معنوی را فراهم کند، به یک توبه حقیقی با همه مقدماتی که دارد، توفیق یابد. از جملة این مقدمات است: ادای حقوق، چه مالی باشد؛ مثل پرداخت خمس و ردّ مظالم و کفّارات و... و چه غیر مالی مانند ترکِ غیبت، مردم آزاری، تهمت، آبرو ریزی و... که باید از مردمی که مورد ستم و بی مهری او قرار گرفته اند حلالیت بطلبد، خوب است بعد از این مقدمات، عمل توبة روز یکشنبه را که در منهاج العارفین نوشته شده است، به جا آورد و رضایت پدر و مادر را به دست آورد، تا پاک و پاکیزه از منزل در آید؛ بلکه رشتة علایق قلبی خود را پاره کند، تا با تمام وجود به خدای خود رو کند. همچنین فرض کند که او دیگر از این سفر بر نمی گردد. بنابراین باید با مشورت اشخاص عالم و خیّر وصیت کاملی تدوین کند و تکلیف امور عبادی و مالی و تعهدات خود را روشن سازد.

سوم اینکه در سفر برای خود اسباب دل مشغولی فراهم نیاورد. بلکه اگر بتواند با اشخاصی همسفر شود که هنگام غفلت، او را به یاد خدا بیندازند.

چهارم اینکه برای کسب درآمد حلال تلاش نماید و از انفاق، مضایقه نکند؛ زیرا انفاق در حج، انفاق در راه خدا است و بر طبق احادیث اهل بیت:، دِرهمی از او، معادل هفتاد درهم است.

امام سجادعلیه السلام وقتی حج می گزاردند، بادام و شکر و شیرینیجات با خود بر می داشتند.

ضمناً توجه داشته باشد که اگر در این سفر چیزی از او از بین برود یا دزد ببرد باید شاد باشد؛ زیرا جبران همه آنها بر عهدة میزبان است و به چندین برابر تلافی خواهد کرد.

پنجم اینکه باید خوش خلق باشد و تواضع بورزد و از لغو و درشت گویی پرهیز نماید.

حسن خلق تنها آن نیست که آزارش به کسی نرسد؛ بلکه علاوه بر تحمل اذیت دیگران، با آنها نرمخویی کند. حدیث قدسی به همین مطلب اشاره دارد که: «رضایت خود را در جفای مخلوق پنهان کرده ام؛ هر کس در صدد رضاجویی از ما است، باید آزار دیگران را تحمل کند».

ششم اینکه فقط قصد حج نکند؛ بلکه در ضمن، باید انجام چندین عبادت را نیز نیت کند؛ از قبیل زیارت قبور مطهر شهدا و اولیا، سعی در برآوردن حوائج مؤمنان، تعلیم و تعلم احکام دینی، ترویج مذهب شیعه اثنا عشری، تعظیم شعائر الهی، و امر به معروف و نهی از منکر با در نظر گرفتن شرایط و ....

هفتم اینکه اسباب تجمل و تکبر برای خود فراهم نیاورد؛ بلکه شکسته دل و غبارآلود رو به حریم الهی رود؛ همچنان که در باب احرام مناسک هم به آن اشاره شد.

هشتم اینکه از خانه خود حرکت نکند، مگر اینکه خودش را و هر چه با خودش برداشته، همچنین جمیع دوستان و اهل خانه و هر چه تعلق به او دارد، نزد خالق خود -جلّ شأنه- به امانت بسپارد و با دلی مطمئن، از خانه بیرون رود. نیز اهتمام به دادن صدقه داشته باشد و به این وسیله، سلامت و صحت خود را نزد خدا بیمه کند.

نهم اینکه اعتمادش به قدرت مالی خود و نیروی جوانی اش نباشد؛ بلکه در همه حال و در مورد همه چیز، اعتماد او باید به صاحب بیت باشد.

مقدمات، بیش از اینها است؛ ولی غرض، خلاصه نویسی است. در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

باید تأمل کند و بداند که این، یک سفر جسمانی به سوی خدا است و یک سفر روحانی هم باید انجام دهد. بداند برای خوردن و آشامیدن به دنیا نیامده، بلکه برای معرفت و تکمیل نفس، خلق شده است که آن هم سفر دیگری است. همان طور که در سفر حج، توشه و مرکب و همسفر و کاروان سالار و راهنما و خدام و غیره لازم است، برای آن سفر هم، باید توشه راه و اسباب لازم را فراهم نماید.

اما مرکب او در این سفر، بدن او است که باید در حد اعتدال، از خدمت به آن مضایقه نکند؛ نه چنان پرورشش دهد که یاغی و طاغی شود و نه چنان به او گرسنگی دهد که ضعف بر او مستولی شود و از کار عبادت باز ماند.

اما توشه او، اعمال او است که همان انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات است و از آن به تقوا تعبیر می شود. اصل معنای تقوا، پرهیز است که اولین درجه آن، پرهیز از محرمات است و آخرین درجه آن، پرهیز از ما سوی الله جل جلاله.

اما همسفران او، مؤمنان هستند. که با همت همدیگر و اتحاد قلوب منزلگاه های دور را طی خواهد کرد. این سخن خداوند شاهد بر همین مطلب است:

«تعاونوا علیَ البِرّ و التَّقوی؛1 در نیکی و تقوا همکاری کنید».

و معمولاً بدون اجتماع، کار انجام نمی پذیرد، و شاید از این رو، رهبانیت در این امت منع شده باشد.

استاد ما -رضوان الله علیه- می فرمود: «از اتحاد قلوب، خیلی کارها ساخته می شود که از عهدة یک نفر بر نمی آید».

اما کاروان سالار در این سفر، ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین هستند که باید سایه بلند پایه آن بزرگواران بر سر تو باشد و کاملاً متمسک به ریسمان محکم ولایت آنها باشی، تا بتوانی چند قدمی راه بروی و الا شیاطین جن و انس در اولین قدم تو را خواهند ربود.

اما راهنما: اگر چه ائمه طاهرین سلام الله علیهم راهنمایان به سوی خداوند هستند، با وجود آن، ما به خاطر مراتب پست و اعمال ناشایستی که داریم، نمی توانیم بی واسطه آن بزرگواران از مبدأ وجود فیض بگیریم و در امور مفصل و جزیی، به علمای آخرت و اهل تقوا نیازمندیم، تا در اثر تعلیم آنها و وجاهتی که در پیشگاه الهی دارند، به اندازه ظرفیتی که داریم از فیوض حضرت باری عزّ اسمه بهره مند گردیم.

آداب میقات و پس از آن

زائر که در میقات، لباس خود را از تن بیرون می کند تا احرام بپوشد باید در باطن قصدش این باشد که از خود، لباس معصیت و کفر و ریا و نفاق را جدا کرده و لباس طاعت و بندگی بر تن کرده است.

در حال پاکیزه کردن خود، باید قصدش پالایش روح از آلایش معاصی باشد و با عقد احرام، عقد توبه منعقد کند؛ یعنی با خداوند پیمان ببندد که همة چیزهایی را که خداوند عالم حرام دانسته بر خود حرام سازد و بعد از مراجعت از مکه معظمه، نیز پیرامون معاصی نگردد.

هنگام لبیک گفتن متوجه باشد که اجابت ندایی است که متوجه او شده است. اولاً قصدش این باشد که قبول کردم هر طاعتی را که مخصوص خداوند متعال است و ثانیاً در خوف و رجا باشد که آیا این عمل وی قبول خواهد شد یا نه؟ داستان سید الساجدین علیه السلام را به نظر بیاورد که هنگام مُحرم شدن، نمی توانستند لبیک بگویند و در حالت غش از مرکب خود می افتادند. بارها از علّت این حال سوال شد و ایشان در جواب فرمودند: «می ترسم در پاسخ من به جای لبّیک خدا بفرماید: لالبیک».

همچنین در نظر بیاورد کیفیت روز محشر را که تمام مردم به این شکل از قبور خود بیرون می آیند؛ عریان و سر برهنه و پریشان احوال در میان آن جمعیت انبوه و فضایی پر از وحشت و ازدحام.

حرم امن الهی جای رجاء و امیدواری

چون داخل حرم شود، باید حالت رجا و امن داشته باشد به مفاد آیه شریفه «و مَن دَخَلَه کانَ آمناً»2 جای رجا و امیدواری زیاد، همین جا است. تو در آنجا میهمان خاص اکرم الاکرمینی. او می خواست به بهانه ای تو را یک بار به خانه خود دعوت کند؛ اگر چه در همیشه عمر میهمان او بوده ای. حال که دعوت او را پذیرفته ای از کرم او به دور است که هر خواهش مشروعی که داشته باشی و بر مصلحت تو باشد برآورده نکند. و اینچنین گمانی را از مردم کریم نمی توان داشت زیرا توانایی آنها محدود است، و فقط خدای اکرم الاکرمین است که کرمش حد و مرز نمی شناسد. عیب اینجا است که بیشتر مردم می خواهند هر چه زودتر اعمال را انجام دهند، تا آسوده خاطر به دنبال خرید باشند؛ در حالی که همه حواس میهمان باید پیش میزبان باشد.

آداب طواف

هنگام طواف، باید هیبت و عظمت و خوف و خشیت و رجا و عفو و رحمت الهی، سراسر وجود او را بگیرد.

باید متوجه باشد که طواف، منحصر به طواف جسمانی نیست؛ بلکه طواف دیگری هم هست که اصل طواف حقیقی است و به آن طواف قلب گویند که به هنگام طواف، دل زائر به ذکر رب البیت سرگرم است.

همچنین بداند که در استلام حجر و نزدیک شدن به مستجار و لمس حطیم و گرفتن دامن کعبه، باید حال آن مقصری را داشته باشد که از زندان مکافات فرار کرده، و به خداوند غفور و بخشنده پناهنده شده تا از تقصیراتش بگذرد و باید بر این باور پای بفشارد که اگر قرار به بخشش گناهان است همین جاست و انسان گناهکار باید منتهای تلاش خود را بکند تا در زمرة نجات یافتگان باشد که گفته اند: گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟

آداب سعی میان مروه و صفا و وقوف در عرفات

چون به سعی در آید، باید سعی خود را برتر از کوشش در بارگاه سلطان بداند که معمولاً بی عطا و بخشش و بدون اجر و پاداش نیست، زیرا که او در حضور کریمی سرگرم سعی است که چشم امید همه بندگان گناهکار به عفو و گذشت کریمانه او دوخته شده است.

اما در عرفات باید، از ازدحام خلق و بلند شدن صدای زایران همراه با تضرع و زاری و التماس در آن صفوف فشرده به زبان های مختلف و درخواست شفاعت از پیشوایان معصوم خود، یاد محشر را در ذهن خود مجسم سازد و بر غربت و بیکسی خود بنالد تا در روز قیامت استحقاق شفاعت و بخشش الهی را داشته باشد، و این حدیث شریف را بارها مرور کند که:

«من اَعْظم الذنوب ان یحضر العرفات و یظن انه لایغفر له؛ از بزرگ ترین گناهان آدمی آن است که توفیق حضور در عرفات را پیدا کند ولی پندارد که خدا او را نیامرزیده است».

چون از عرفات کوچ کند و به حرم درآید، آن را به قبولی حج و قرب به خدا و امان از عذاب الهی تعبیر کند.

آداب وقوف در منی و پس از آن

چون به منی رسد، رمی جمرات کند و متوجه باشد که روح این عمل، دور کردن شیطان است. و در این باره باید همچون ابراهیم خلیل علیه السلام عمل کند.

چون حرم را وداع کند، باید در کمال تضرع و فروتنی و خاکساری و ملامت باشد به طوری که هر کس او را ببیند، تصور کند که او عزیزی را در آنجا به جا گذاشته و می رود؛ مثل آنکه ابراهیم علیه السلام اسماعیل و هاجر را گذاشت و رفت. اگر بتواند، حتی المقدور در محل هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله عبادت کرده است -مثل کوه های اطراف مکه معظمه- به قصد تشرف حضور یابد نه به نیت تماشا و گردش، و در آن اماکن دو رکعت نماز بخواند؛ بلکه اگر ممکن باشد، قدری بیش از متعارف توقف کند. در آن حال و سایر احوال، نویسنده را هم فراموش نکند.3

پی نوشت:

سورة مائده: 2.

سورة آل عمران: 97.

خلاصه و بازنویسی رساله ای در آداب زیارت خانة خدا از آیت الله شیخ محمد بهاری، تذکرة المتقین، دفتر اول.

برگرفته از: نشریه خلق، شماره 14، صفحه 30

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان