بِسم اللهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
«قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّين»؛
بگو: من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص نمایم.
«وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمينَ»؛
و مأمورم که نخستین مسلمان باشم.
«قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ»؛
بگو: من اگر نافرمانی پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ (او) می ترسم.
«قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ ديني»؛
بگو: من تنها خدا را میپرستم، در حالی که دینم را برای او خالص میکنم.
«فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَه... »
شما هر کس را جز او میخواهید بپرستید بگو بی تردید زیان کاران (واقعی) کسانی هستند که سرمایه وجودشان و کسانشان را به تباهی داده باشند... . (زمر/11-15)
راز و رمـز موفـقیت مـربـی
برای رسیدن به اهداف متعالی باید به رمز موفقیت دست یافت. خداوند در آیات فوق از راز پیشرفت تبلیغ و تربیت پیامبر صلی الله علیه وآله رمز گشایی نموده است. تأکید بر اخلاص سراسری در تمام اقوال وافعال ایشان – کاملاً مشهود است از سوی دیگر آیات فوق اشاره به یک مطلب مهم تربیتی دارد وآن اینکه هر مربی و رهبری باید در انجام دستورات مکتب خویش از همه پیشگامتر باشد. او باید اولین مؤمن به آئین خویش و کوشاترین فرد و فداکارترین نفر باشد، تا مردم به صداقتش ایمان پیدا کنند و به راه و روش او اقتدا نمایند.
نکته اول: خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله دستور توحید خالص و خالی از هر گونه شائبه شرک داده وآن را به عنوان یکی از وظایف و مسئولیتهای او قرار میدهد. میفرماید: بگو من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دین خود را برای او خالص کرده باشم . «قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»
پیامبر صلی الله علیه و آله مأمور میشود نه تنها در عبادت، بلکه در سراسر دین اخلاص را رعایت کند و به گونهای عمل نماید که هوای نفس و خواسته غیر خدا در آن رخنه ننماید.
توصیف دین به خلوص «مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ» نشانه آن است که در سراسر احکام و قوانین دین اعم از واجبات و مستحبات ،عبادات و معاملات چیزی جز خدا وجود ندارد.
نکته دوم: در آیه بعد میفرماید: و مأمورم که نخستین مسلمان باشم «وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمينَ»
در این جا دستور پیشی گرفتن از همگان در اسلام و تسلیم کامل در برابر فرمان خدا مطرح شده است.
بدین معنا که من اولین کسی باشم که خودم به همان چیزی که دیگران را به آن دعوت کردهام عمل نمایم تا درقول و فعل مقتدای قومم باشم، چون پادشاهان نباشم که مردم را به چیزی دعوت میکنند که خود عمل نمینمایند، علاوه بر آن رفتارم طوری باشد که با اولیتها در اسلام سازگار باشد.
نکته سوم: مسأله خوف از مجازات پروردگار در روز قیامت یکی از ویژگیهای مربی است. میفرماید: بگو من اگر نافرمانی پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت خائفم. «قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ»
رهیدن از عذاب آخرت آسان نیست، زیرا در آن روز به همهی باورها و اوصاف و خاطرات قلبی انسان نیز رسیدگی میشود و رهایی از پیامدهای آن ها بسیار دشوار است.
ظاهر آیه خطاب شخصی به پیامبر صلی الله علیه وآله است اما همه انسانها را نیز شامل میشود هر انسان اندیشمند و تکلیف پذیر و فرمانبرداری باید چنین خوفی را داشته باشد و در اندیشه نجات و رستگاری خود در آن روز برآید. اگر کسی بخواهد از عذاب عظیم رهایی یابد. عصیان و نافرمانی پروردگار را نمیکند.
لازم به ذکر است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نیز مانند دیگر افراد میتوانند معصیت کنند ولی از روی علم و اختیار برای همیشه گناهان را ترک میکنند و واجبات را به جای میآورند و هیچ اجباری در کار نبوده است.
نکته چهارم: در مراحل اجرای برنامه تربیتی و تهذیب نفس انگیزههای غیر الهی خودشان را نشان میدهند تا فرد را از مسیر باز دارند بنابراین باید با تأکید بیشتر حقیقت را به همگان اعلام نمود. میفرماید: بگو تنها خدا را پرستش میکنم در حالی که دینم را برای او خالص میگردانم «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ ديني»
اما شما هرکس را جز او میخواهید بپرستید «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ»
این جمله در واقع تهدیدی است برای کسانی که در برابر مربی سر تسلیم فرود نمیآورند و در واقع میفهماند که غیر خدا هر چه را بپرستید به حالتان سودی نخواهد داشت. چنین افرادی سرمایه اصلی خود را از دست داده و سلامت عقل و ایمانشان دچار آسیب میشود. «إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
قرآن در حقیقت انسانها را به تجارت پیشهگانی تشبیه کرده که باسرمایههای سنگین قدم به تجارت خانهی این جهان میگذارند بعضی سود کلان میبرند وگروهی سخت زیان میبینند.
این خسارت کاملا آشکار است و قابل جبران نمیباشد و بسیار هم دردناک است زیرا منجر به از دست دادن خانواده و نزدیکان هم میشود. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَه»