شنبه, 10 آذر,1403

­

شنبه, 10 آذر,1403

روش اصـلاح تکذیـب قیـامت؛ بـیان جـزئیات (واقعه/ 7-11)

روش اصـلاح تکذیـب قیـامت؛ بـیان جـزئیات (واقعه/ 7-11)

­­­­­­­­­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1403/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَه»؛­ ﻭﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﻮﻳﺪ.

«فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَه مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَه»؛­سعادتمندان ،ﭼﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪﺍﻧﺪ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪﺍﻥ.

«وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَه مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَه»؛ و شقاوتمندان ،ﭼﻪ ﺩﻭﻥ ﭘﺎﻳﻪﺍﻧﺪ ﺷﻘﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ!

«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ»؛­و پیشی گیرندگان ( به اعمال نیک )که پیشی گیرندگان ( به رحمت و آمرزش) اند.

«اُولئکَ الْمُقَرَّبُونَ»؛­اینان مقربان‌اند.­ ­ (سوره واقعه۷-١١)

­

روش اصـلاح تکذیـب قیـامت؛ بـیان جـزئیات

قرآن کتاب هدایت و تربیت است، هر آیه و سوره‌ای از این کتاب عظیم الشأن در جهت این هدف عالی میتواند مورد تدبر قرار گیرد.یکی از راههای تشخیص محور سوره بحث‌های مشترک ابتدا و انتهای سوره است. در سوره واقعه خداوند متعال در ابتدا می‌فرماید:"لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَه " که در واقع شدنش دروغی نیست.

در انتهای سوره مبارکه می‌فرماید:

"وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ" ﻭ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ [ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ] ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺷﺪ... .

بنابراین می‌توان گفت یکی از محورهای این سوره شریفه بحث اصلاح تکذیب قیامت است. نکته جالب‌تر اینکه اگر این تکذیب ادامه پیدا کند منجر به گمراهی می‌گردد (الضالین)

روش زیبایی که آیات شریفه این سوره برای اصلاح تکذیب کنندگان به ما نشان می‌دهد بیان جزئیات آخرت و برنامه دقیق و حساب شده آن است به طوری که برای برپایی قیامت حجت تمام شده و راه هرگونه انکار بسته شود . دقت در مضامین این سوره، مبیّن این مدعاست؛ از جمله: تقسیمات دقیق افراد ، مجازات‌ها و پاداش‌های کاملاً حساب شده، انواع پذیرایی‌ها و عذاب‌ها براساس جایگاه هرگروه و حتی نحوه خروج از این عالم و ورودبه جهان دیگر طبق عملکرد هر کس، نشانگر واقع شدن قیامت است.

نکته اول: حضور در قیامت و کیفیت محشور شدن به قدری حتمی است که ذات باری‌تعالی با به کار گیری فعل ماضی می‌فرماید:" وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَه " ﻭﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ هستید.

و به دنبال آن هر یک از این گروه‌ها را نام‌گذاری نموده و اجمالا معرفی می‌کند، اصحاب میمنه ، اصحاب مشئمه وسابقون(میمنه) از یمن به معنای برکت و سعادت است.­ با توجه به کلمه ( اصحاب) می‌توان گفت گویا این گروه همراهشان برکت و میمنت است. به طور معمول مفسران این دسته را کسانی می‌دانند که پرونده اعمالشان به دست راست‌شان داده می‌شود و این امر نشانه و رمزی برای نجات یافته گان است.

تعبیر به " مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَه " برای بیان این حقیقت است که حد و نهایتی برای خوشبختی و سعادت آنها متصور نیست!

نکته دوم: گروه دوم " اصحاب مشئمه " هستند ( مشئمه) از " شؤم " به معنای شقاوت است یعنی همراهشان زشتی و بدی است. افرادی تیره بخت که نامه های اعمال آنها به دست چپ داده میشود که این خود رمز نگون ساری و بیچارگی ست .متاسفانه در اوج فلاکت در قیامت حاضرمی‌شوند.تعبیر" مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَه"

می‌رساند که شرایط بد آنان را عموم مردم در دنیا نمی‌فهمند !!! توضیحات بیشتر در مورد این گروه در ذیل­اصحاب شمال آمده است اما در این جا معرفی اجمالی است!

نکته سوم:­نوع معرفی برای گروه سوم متفاوت شده است می‌فرماید:"وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أولئکَ الْمُقَرَّبُونَ"در باره تکرار این­ نام احتمالاتی داده شده است از جمله اینکه :سابقان دوم فقط تکرار لفظی و برای تاکید است.

و یا اینکه سابقان دوم به­ دلیل آیات قرآن با گروه اول متفاوت می‌باشد.

سابقان یکم پیشی گیرندگان در انجام دادن خیراتند همان کسانی که در آیه ۶۱ سوره مومنون معرفی شده‌اند.

" أولئکَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ"

سابقان دوم کسانی هستند که بر اثر سبقت به خیرات به مغفرت و رحمتی که از انجام دادن آن اعمال به دست می‌آیند سبقت می‌گیرند چنانکه در آیه ۲۱ سوره حدید می‌خوانیم : " سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَه مِّن رَّبِّكُمْ ...."

جای تأمل دارد از خود بپرسیم چرا در تقسیم بندی افراد در قیامت نام سابقون" متأخر " آمده است؟

به گواهی روایات کسانی هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند که در اعمال خیر و صفات اخلاقی نیز پیشقدمند­آنها ( اسوه) مردم بوده و امام و پیشوای خلقند.

قال الرّسول (صلی الله علیه و آله) ­فَأَنَا مِنَ السَّابِقِینَ وَ أَنَا خَیْرُ السَّابِقِین.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ­پس من از سابقان هستم و در میان آن‌ها از همه بهتر هستم.

با این سخن باید گفت : بالاترین رتبه سابقان که بیشترین درجه قرب الهی را بدست می‌آورند از سلامت درست عقلی و روحی کامل­ و معنوی برخوردار هستند یعنی هیچ نقص و عیب و کاستی در وجودشان نیست.پیرامون قرب الهی باید گفت وقتی انسان به بندگی و اطاعت خدا پرداخت به مقامی می‌رسد که در پرتو آن از احترام و منزلت ویژه‌ای در پیشگاه خداوند برخوردار می‌گردد و به مطلوب خود نائل می‌شود و مورد عنایت خاص الهی قرار می‌گیرد همه خواست‌ها و دعاهایش به اجابت می‌رسد چنانچه در حدیث قرب نوافل آمده است:

" وَإِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَه حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَلِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ، وَ‌إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُه."

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان