جمعه, 02 آذر,1403

­

شنبه, 20 مرداد,1403

زبـان آمـوزی دینـی (الرحمن/ 1-6)

زبـان آمـوزی دینـی (الرحمن/ 1-6)

­­­­­­­­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1403/05/16

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«الرِّحمنُ»*­(ﺧﺪﺍﻱ ) ﺭﺣﻤﺎﻥ.

«عَلَّمَ الْقُرْآنَ»* ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺩﺍﺩ.

«خَلَقَ الْإِنسَانَ»* ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ.

«عَلَّمَهُ الْبَيَانَ»* ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺁﻣﻮﺧﺖ.

«الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ»* ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺑﻲ (ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺩﻗﻴﻖ) ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ.

«وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ»* وگیاه و درخت همواره ( برای او) سجده می کنند.­­­(سوره الرحمن 1-6)

­­­­­­­­­­­­­­­­­­

زبـان آمـوزی دینـی

قرآن کریم برای دست یافتن انسان به انسانیت مسیر را به طور کامل روشن نموده و با شفافیت تمام سخن گفته است انسان می‌داند از کجا آمده و به کجا می‌رود، رابطه او با خودش ، با جهان اطرافش چیست ؟ روابطی که بین اجزای جهان برقرار می‌کند باید چگونه باشد؟در اصطلاح قرآن کریم به چنین فضای روشن و شفافی که مبین و واضح است "بیان"می‌گویند.حقیقت انسان" بیان" است تا کسی انسان نشود سخن او بیان نیست، بلکه مبهم است زیرا بر پایه هوا سخن می‌گوید و با اساس هوس کار می‌کند‌.

تعلیم بیان از سوی خداوند تبارک‌وتعالی یکی از بزرگترین عنایاتی است که پروردگار به انسان‌ها نموده، خدای سبحان ابزار سخن گفتن را به ما داده است وطرز آن را نیز آموخته تا آنچه در دل داریم به دیگران منتقل کنیم

به آنها بفهمانیم که چه می‌خواهیم و چه می‌فهمیم. پس کلام فقط صدا نیست که ما آن را با به کار بردن ریه وحلقوم ایجاد کنیم بلکه انسان با موهبت قدرت بیان می‌تواند از آنچه در ضمیر دارد پرده بردارد، مفهومی از مفاهیم را که از حس شنونده و ادراکش غایب است برای او ممثل سازد، استعداد نامگذاری اشیا را دارد و...­ استفاده از این نعمت الهی ‌می‌تواند به انحاء مختلف باشد علی علیه السلام می‌فرمایند:

" لاَتَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ، وَبَلاَغَه قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ." تندی و تیزی زبانت را برای کسی که تو را سخن گفتن تعلیم داده قرار مده­ بلاغت و زیبایی کلامت را به رخ کسی که گفتار تو را قاعده‌مند و زیبا کرده مکش.

قدرت بیان و سخن گفتن هدیه الهی به انسان است و قرآن برای شیوه بیان دستوراتی داده است، از جمله بیان باید : مستدل و محکم باشد." قَوْلًاسَدِيدًا" (نساء٩)

پسندیده و به اندازه باشد."قَوْلًا مَّعْرُوفًا". (بقره ٢٣٥)

کریمانه و بزرگوارانه باشد. "قَوْلًا كَرِيمًا " (اسراء٢٣)

نرم و مهربانانه باشد . "قَوْلًا لَّيِّنًا" (طه ٤٤) و...

نکته اول: سوره الرحمن به طور کلی بیانگر نعمت‌های مختلف معنوی و مادی است که خداوند متعال بر بندگان خود ارزانی داشته و آنها را غرق در آن ساخته است آغاز سوره با نام الرحمان دلیل بر این مدعاو استدلال است.

تکرار آیه شریفه " فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ " ﭘﺲ (ﺍﻱ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺟﻦ !) ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ؟ جلب توجه می‌کند گویا خداوند متعال به وسیله آن از بندگانش اقرار بر نعمت‌های خود می‌گیرد. بنابراین از این­ نظر، مجموع آیات سوره یک بخش به هم پیوسته پیرامون نعمت‌های خداوند منان است. از سوی دیگر تقسیم سوره به دو نشئه دنیاو آخرت جلب نظر می‌کند دنیایی که به زودی خودش با اهلش فانی می‌شود. "كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ" (الرحمن ٢٦).

و یکی دیگر نشئه آخرت ،که باقیست و در آنجا سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمایز می‌گردد.

پس عالم هستی از دنیا تا آخرت نظامی واحد دارد چون تمامی اجزا و ابعاض این عالم با عالم دیگر مرتبط است این سوره با نام رحمان که صفت رحمت عمومی و همگانی خداست آغاز شده و با آیه: "تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ" ختم می‌گردد.

نکته دوم: نام"رحمان" از اسامی خاص خدای تعالیست، غیرخدا را رحمان نمی‌نامند، به خلاف نام (رحیم) که بر دیگران نیز نهاده می‌شود نظیرآیه‌ای که خداوند رحیم بودن را جزء اوصاف نبی‌اکرم صلی الله علیه و آله معرفی­نموده می‌فرماید: ".... بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ". (توبه/١٢٨).

در مواردی از قرآن کریم کلمه ( الرحمن) به جای" الله"به کار رفته است نظیر آیات :"يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن- يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمن ".(مریم/‌٤٥) ­و نیز " وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحمن وَلَدًا"­­ (مریم / ۸۸)

­نام رحمان­ ابتدای سوره دلالت بر رحمت عمومی پروردگار دارد که با ذکر انواع نعمت‌های دنیوی و اخروی که مایه نظم عالم انس و جن است تناسب دارد.

نکته سوم: جمله: " عَلَّمَ الْقُرْآنَ" آغاز شمارش نعمت‌های الهی است زیرا قرآن کریم عظیم‌ترین نعمت‌های خداوندی است و در قدر و منزلت مقامی رفیع‌تر از سایرنعمت‌ها دارد، چون کلامی است که صراط مستقیم

را نشان می‌دهد،­ سعادت را تضمین می‌کند ،پس باید جلوتر از همه نعمت‌ها قرار گیرد و حتی تعلیم آن از خلقت انس و جن که قرآن برای تعلیم آنان نازل شده است جلوتر بیان شود. از تقدیم تعلیم قرآن بر خلقت­­انسان" ­خَلَقَ الْإِنسَانَ " استفاده شده است که حقیقت انسانیت انسان به اندازه قرآنی بودن اوست، بدین معنا که سیر تکاملی انسان با قرآن به نهایت می‌رسد انسان در سایه فراگیری قرآن به کمال خلقتش دست پیدا می‌کند.

نکته چهارم: یکی از مهمترین نعمت‌ها بعد از نعمت قرآن و آفرینش انسان تعلیم بیان است"عَلَّمَهُ الْبَيَانَ" نعمت سخن گفتن بیشتر از نعمت‌های دیگر در زندگی انسان دخالت دارد چون زندگی بشر اجتماعی و مدنی است، آنچه سبب ترقی و تکامل زندگی بشری شده از طریق فهمیدن و فهماندن است "عَلَّمَهُ الْبَيَانَ" به این معنا نیست که خدای سبحان لغات را برای بشر وضع کرده و سپس به وسیله وحی و پیامبران به آنان تعلیم نموده است بلکه به این معناست که خداوند در آدمی استعدادهایی قرار داده که می‌تواند الفاظ را علامت معانی قرار دهد، جمله بندی‌ها را تنظیم کرده و استدلال‌ها و بیان احساسات را به خوبی انجام دهد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان