به اندازه یک ششم از ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشتیم واگر به اندازه یک قدم هم جلو آمده باشیم خداوند را شاکریم. در جزء پنجم قرآن کریم که سوره نساء است، بیشتر مباحث ارث در آن مطرح است و یکی از سخت ترین ابواب فقه در دروس حوزه، بحث ارث است که بسیار بحث پردامنه و پرمحاسبه ای است. در این سوره بیشترین احکام را داریم. ملاک احکام را در آیه26 چنین بیان می کند: «یرید الله لیبیّن لکم...» در این آیه خداوند اشاره می کند که برای شما این احکام را روشن می کند و شما را هدایت می کند تا از شیوه گذشته دست بردارید، پس ملاک احکام در این آیه نجات از گمراهی است. لذا عمل به احکام باعث نجات از گمراهی است و حقیقت توبه هم همین است. چراکه ما نیاز به احکام الهی داریم برای نجات خودمان از گمراهی است وهیچ توقعی نباید از خدا داشته باشیم چراکه همه این ها برای نجات خودماست.
مطالب دیگر که در این سوره است در ادامه بحث های گذشته که ما چه کنیم اگر حکومتی تشکیل شد و مبنای آن هم توحید شد و در راستای اوامر و نواهی الهی، از بین نرود؟ در جزء 5 به آیاتی برمی خوریم که می گوید مسلمانان حتی با کفار دوستی هم نکنید که منافق می شوید چراکه باید در جمع دوستان طوری رفتار نکنی که آنها گمان کنند تو کافر شدی و از آن طرف هم در بین کفارباید حسن نیت خود را نشان بدهید تا آنها بفهمند شما دوست آنها هستید به همین جهت راهکار میدهد. راهکار قرآن این است که اگر جامعه ای می خواهد منحرف نشود و نفوذ دشمن در او اثرگذار نباشد این مسیری که قرآن تعریف می کند را برود (آیه 58 و 59) این آیات اساس حکومت اسلامی سالم را بیان می کند ضمن اینکه در آیه 54 و 55 اشاره می کند به ویژگی های کسانی که می خواهند این حکومت از بین برود. لذا اساس حکومت را بیان می کند که از خدا و پیامبر (صلی ا... علیه و آله و سلم) و اولوا الامر اطاعت کن و از آن طرف می گوید با طاغوتیان نه رابطه دوستی و نه رابطه اطاعتی برقرار کن و فاصله نگه دار و مقابل آنها جبهه گیری داشته باش، به قول حضرت آقا ما با کشور های دنیا مرتبط بشویم اما از اصولمان نباید کوتاه بیاییم، چنان که در صلح حدیبیه پیامبر (صلی ا... علیه و آله و سلم) در مفاد عهدنامه ذره ای از اصول حقه شان پایین نیامدند ما نیز ضمن عدم دوستی با دشمن باید مقابل آنها جبهه گیری کنیم و بایستیم. نکته مهم در آیه 54 و53 این است که صحبت سر یهودیانی است که تحمل حکومت پیامبر (صلی ا... علیه و آله و سلم) را ندارند و وقتی رذایل قوم یهود را در قرآن بررسی می کنیم می بیبنیم در زمینه فرهنگی (آیه 44) خودشان گمراهند و تحمل هدایت دیگران را هم ندارند. در بحث اجتماعی به جای اینکه در مقابل پیامبر (صلی ا... علیه و آله و سلم) خضوع کنند خلاف دستور او عمل می کنند، در مباحث سیاسی علیه پیامبر(صلی ا... علیه و آله و سلم) توطئه می کنند و بعضی از مسلمانان بی بصیرت هم با آنها همراهی می کنند، الان هم همین روش ها را دارند فقط مدرن شده است. به مالکیت دیگران احترام نمی گذارند و خودشان به طور نامحسوس ورود پیدا می کنند و مالک آن می شوند و خودشان را برترین قوم می دانند و می گویند همه باید مطیع ما باشد. در آیه 55 مهمترین ویژگی و رذیله یهود را ذکر می کند که اینها به امتیازهایی که خداوند به دیگران داده است حسودی می کنند و بقیه رذایل هم به همین حسادت برمی گردد و به شدت نسبت به اسلام وحکومت اسلامی حسادت می کنند به همین خاطر است که خداوند می فرماید:«با کفار دوستی نکنید واز آنها فاصله بگیرید؛ آنها برشما طمع دارند و نمی خواهند شما پیشرفت کنید آنها دلشان برای شما نمی سوزد.
در آیه58 و 59 خداوند اشاره می کند: «خداوند به شما امر می کند اگر می خواهید منحرف نشوید امانتها رابه اهلش بسپارید» یعنی مدیر اجرایی حکومت باید کسی باشد که خیانت نکند و به عدالت قضاوت کند و در ادامه میگوید ادای امانت از واجبات است. در آیه بعد بلافاصله می فرماید: «ای کسی که امانت را به اهلش سپردید، اطیعواالله واطیعوالرسول واولوالامر منکم.... » شمادر سایه اطاعت از خدا و پیامبر خدا و اولوالامری که باز از طرف خدا منصوب شدند (گاهی وقت ها به نام 12امام وگاهی اوقات بدون نام (در زمان غیبت نائب برحق امام غایب)) اطاعت کنید. و در ادامه ی آیه توضیح اطاعت را می دهد که اگر در مورد چیزی باهم منازعه داشتید و به رای واحد نرسیدید برای شما بهتر است مراجعه کنید در آن امر را به خدا و پیامبر(صلی ا... علیه و آله و سلم) و اشاره کرد به روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مورد تشخیص حاکم عادل که حضرت فرمودند: «ببینید کدامیک دشمنان ما از او حمایت می کنند». اگر اطاعتتان مبتنی بر اطاعت خدا و معاد است، اگر من رایی که دادم فهمیدم به صلاح نظام و اسلام است و به قیامت هم اعتقاد داشتم و دانستم که در مقابل این رای باید پاسخگو باشم، دنبال کسی رفتم که بهتر می تواند نظام را اداره کند و تقدیر را به خدا سپردم و خدا را مدبّرالامور دانستم، دیگر تکلیفی برعهده من نیست. در همه مسائل زندگی همین است «اطیعوالله واطیعوالرسول» این باید ملاک ما باشد اگر زندگی در همه عرصه ها براین اساس شکل بگیرد برای ما بهترین است و در مورد جامعه هم مطمئن باشید اگر به همین منوال پیش برود منحرف نمی شود.
آیه 83 اشاره بسیار دقیق است به عملیات دشمن است که بسیار باظرافت است وبابت آن صدها ساعت وقت گذاشته می شود و آن جنگ روانی است. زمانی که خبری می رسد در بحث امنیتی و وحشت اندازی، بدون تحقیق منتشرش نکنیم که بسیار شیوع پیدا می کند و این جنگ روانی در کشور است. فتنه پیش رو، زیر سؤال بردن ارکان نظام است یعنی جنگ روانی در کشور که خطرناک است و لطمات سنگینی را به جامعه وارد می کند، مراقب باشید بازی نخورید آن رسانه ای را انتخاب کنید که با مبانی قرآنی ما در تعارض نباشد یکی از خطرناکترین برنامه های دشمن ایجاد جنگ روانی است با دادن خبرهای بد ومضطرب کردن افراد و... حالا این آیه مشکل را رفع می کند می فرماید: بلافاصله به مراجعی رجوع کنید که قدرت استنباط دارند و می توانند سره را از ناسره تشخیص بدهند تا با تحلیل های عالمانه از تضعیف روحیه ها جلوگیری کنند. اگر نمی دانید بپرسید زیرا دانا داند و پرسد و نادان نمی داند و نمی پرسد.
در مورد اندلس مهمترین عامل فروپاشی تهاجم فرهنگی بود که به چند طریق دشمن وارد کرد. مسیحیان اندلس با تبلیغات از پیش تعیین شده به طور نامحسوس دربین مسلمانان با القای روحیه خودباختگی آنها را به ناامیدی وترس واحساس شکست و ناتوانی دچار می کردند و با تضعیف روحیه، آنها را سست وبی اراده می کردند و پیشرفت را در قرارداد با مسیحیان، به آنها القا می کردند.