یکشنبه, 01 مهر,1403

­

یکشنبه, 13 خرداد,1397

سخنرانی مدیر مکتب نرجس (علیهاالسلام) در نیمه ماه مبارک رمضان

سخنرانی مدیر مکتب نرجس (علیهاالسلام) در نیمه ماه مبارک رمضان

خانم شایسته­ خوی در مراسم صبحگاهی ویژه ماه مبارک رمضان در جمع عموم بانوان حضور یافته و ضمن شکرگذاری خداوند در توفیق تلاوت و شب زنده داری و استفاده از فرصت های مهمانی خودش و درود به روح اساتید که بستر بهره برداری و توفیق حضور در این مکان را فراهم کردند بیان داشت: این ماه در بین ماه های قمری ماه مبارک نامیده می شود؛ علت این است که اتفاق مهمی در این ماه رخ می دهد.­­

خانم شایسته­ خوی در مراسم صبحگاهی ویژه ماه مبارک رمضان در جمع عموم بانوان حضور یافته و ضمن شکرگذاری خداوند در توفیق تلاوت و شب زنده داری و استفاده از فرصت های مهمانی خودش و درود به روح اساتید که بستر بهره برداری و توفیق حضور در این مکان را فراهم کردند بیان داشت: این ماه در بین ماه های قمری ماه مبارک نامیده می شود؛ علت این است که اتفاق مهمی در این ماه رخ می دهد. همانطور که در دعاهای هرروز می خوانیم از آن نامهای این ماه میتوان اشاره به شهر الصیام، شهر القیام، شهر التوبه، شهر المغفره و شهر الانابه نمود. در این ماه قرار است انسان از برزخ ناملایمات نفسانی به سمت خوبی ها برگشت کند. از خداوند می خواهیم که ما را به سمت حیات حقیقی برگرداند؛ در این ماه مغفرت و رحمت رخ می دهد. مَثَل گناه مِثل شکاف در پارچه است و توبه، رفوی آن جراحت است؛ رفو باید طوری صورت بگیرد که اثری از آن باقی نماند. به واسطه درک این ماه می خواهیم جراحت ها التیام پیدا کند.

وی تأکید کرد علت اصلی مبارک بودن این ماه این است که آزادی از آتش جهنم برای کسی که آن را درک کند رقم می خورد و پس از آن فوز به بهشت است. در این ماه ما اراده روزه داری، توبه و... را می کنیم و به واسطه این عملیات دو اتفاق مهم رخ می دهد که آن را مبارک می کند؛ اول آزادی از آتش جهنم که وعده خداست؛ قیام و صیام باید با هم رخ دهد، و دوم ان شاءالله دریافت گذرنامه ورود به بهشت است.

مدیر مکتب نرجس(علیهاالسلام) ضمن اشاره به دعای روزهای ماه مبارک رمضان تصریح کرد در بخشهایی از آن به مباحثی اشاره می شود که حتی در خود ماه مبارک موجب می شود که فیض از ما گرفته شود. ضمن این که قرار است آزادی از آتش و برات بهشت دریافت کنیم از خدا می خواهیم که کمک کند کسلی، چُرت، سستی، قساوت و غفلت در ما از بین برود. شاید این موانع محصول بداندیشیدن خود ما باشد. صرف این که دهان را از خوردن ببندیم و انجام یکسری کارهای روتین مستحبی خیالمان راحت نشود. باید از فرصت ها و دقایق این ایام استفاده کنیم. یکسری چیزها مانند مرض و غم و اندوه و اشتباهات و گناهان را می­خواهیم از ما دور شود، چون همه اینها سستی می آورد.

وی افزود: در دعای روز چهاردهم از خداوند می خواهیم ما را نسبت به لغزشهایی که انجام می دهیم بازخواست نکند. بازخواست اصلی ما به واسطه گناهانی که عمداً یا سهواً انجام دادیم در صحنه قیامت صورت می گیرد در آن زمان که محکمه عدل الهی برپا می شود جرم ها و گناهان رو می شود. به قدری اوصاف هولناکی دربحث محاسبه ی محاکمه مجرمان در آیات قرآن ذکر شده که انسان گاهی تاب و توان شنیدن آنها را هم ندارد.

خانم شایسته خوی خاطرنشان کرد ما از خدا می خواهیم که ما را بر آن لغزشها بازخواست نکند این به این منظور است که ثمره این صیام و قیام من طوری باشد که لغزشها را تکرار نکنم. لغزش می تواند فکری، گفتاری یا رفتاری باشد، حتی ممکن است کسی متوجه نشود و بینی و بین الله باشد. من اگر امروز مراقب لغزشهایم نباشد آنجا محلی برای جبران نخواهم داشت. آنقدر شدت عذاب سخت است که عمار یاسر وقتی به آیات آن می رسید می گفت خدایا کاش من در آن زمان مرغی بودم و حساب و کتابی نداشتم. علت لغزش ما این است که هولناکی حساب قیامت را درک نکرده ایم. روزی ده مرتبه خدا را با صفت "مالک یوم الدین" می خوانیم اما برای ما محرز نیست.

حضرت علی(علیه السلام) در دعای کمیل می فرمایند: «خدایا خودت میدانی که من در برابر عقوبت ها ناتوانم». با همه این وجود در این روز می خواهیم خدا کمکمان کند دچار لغزش نشویم. می گویم خدایا من را از این که دچار خطا یا اشتباه شوم نگهدار و اشتباهات من را بپذیر. ثمره­ی روزه داری من این باشد که به این اقرار صادق باشم و نشانه ی صداقت من پذیرش تو باشد. و این اظهار ندامت است که موجب قبولی توبه است. چقدر از از زندگی ها به خاطر عدم درست اندیشیدن و درست برنامه ریزی کردن صدمه می بیند. همچنین خدایا من را از تندروی هایم محافظت کن. یک عامل خطا و اشتباه افراط و تفریط است، تنگ نظری ها و سخت گیری ها. بعضی از ما دین را مدلی جلوه دادیم که کسی که تازه به عرصه دین پیوسته بخاطر نگاه افراطی ما سرخورده می شود. یا گاهی عده ای آنقدر اهل کم گذاشتن و سهل انگاری هستند و آدم ها را آزاد و رها گذاشتند که به اسم مطلوب خدا و دین چه کارهایی که نمی کنند!

ایشان دررابطه با فراز آخر که می فرماید «خدایا من را هدف تیر بلاها و آفت ها قرار نده» اظهار داشت: ابتلا و امتحان جزء لاینفک زندگی انسان هاست و هرکدام از ما به بلاها و امتحان هایی دچار شده ایم. امتحانات و ابتلائات شرط لازم زندگی دنیاست. آیات متعددی داریم که شما امتحان می شوید تا رشد کنید. هر بلا حتما بلای قهریه نیست، حتی اگر قهریه هم باشد باز باعث رشد من است. ما نباید بگوییم خدایا ما را به امتحان مبتلا نکن. بلکه باید بگوییم ما را از امتحانات و بلاها سربلند و پیروز بیرون بیاور. پس باید آنقدر هوشیار باشیم که نمره قبولی را بیاوریم؛ که گاهی باعث ارتقاء درجه است و گاهی کفاره اشتباهات من است. در هر صورت خدا کند بتوانیم قبول شویم. برای همین می گویند هر بنده ای که خدا دوست دارد بیشتر مبتلا می شود. اگر در امتحان و بلا قبول شدم یعنی تیر بلا از من رد شده است. اما اگر­ امتحان موجب تکامل و رشد من نشد و زمین خورده و سقوط کردم اینجاست که تیر بلا به من اصابت کرده است.

خانم شایسته خوی در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ضمن تبریک ولادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) در مورد ویژگی های حضرت سخن گفت و افزود: یکی از ویژگی های ملموس ایشان انفاق و دستگیری از مستمندان و مهمانپذیری شان بود. مهمان نوازی خصوصیتی است که ما ایرانیان به آن مشهور هستیم و این ویژگی را از سیره اهل بیت(علیهم السلام) گرفته ایم اما باید مراقب باشیم از فرهنگ ایشان فاصله نگیریم همانطور که جدیدا شاهد این فاصله ها از فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) هستیم که حتی در بین متدینین هم رایج شده است. ما مسلماً تکلیف قطع رحم را نداریم اما می توانیم اگر کسانی درمجالس مهمانی اختلاط محرم و نامحرم دارند به آن ها تذکر دهیم. باید احساس مسئولیت در مورد دیگران داشته باشیم چراکه ما همه سرنشینان یک کشتی هستیم واگر کشتی غرق شود همه سرنشینان از بین خواهند رفت.

امام حسن مجتبی(علیه السلام) که معروف به مهمان نوازی بودند فرهنگ دینی را هم القا می کردند، ما نباید تک بعدی واز دید خود به دین نگاه کنیم و حواسمان باشد مدل را از اهل بیت(علیهم السلام) بگیریم نه آنچه فکر می کنیم خوب است. ائمه همه جوانب را می سنجند و پاسخگوی همه آدمها هستند.

در آیات سوره اسراء با موضوع انفاق می فرماید: «ولا تجعل یدک مغلوله الی عنقک...» هرگز دست خود را بسته به گردن خویش نگردان. این یک مثل قرآنی است یعنی بخیل وتنگ نظر نباش، مسأله انفاق یک مساله اجتماعی است؛ این پدیده اجتماعی یک چارچوب دارد که باید در حال اعتدال ­باشد. عباد الرحمن هم نه بخیل اند ونه اسراف می کنند، سعی کنید اعتدال را رعایت کنید. امام صادق(علیه السلام) یک مشت ریگ از روی زمین برداشتند و در دست فشردند و تعبیر به بخل کردند و بعد حضرت دوباره مشتی ریگ برداشتند و به یکباره ریختند و تعبیر به اسراف نمودند و سپس مشتی دیگر برداشتند طوری که مقداری روی زمین ریخت و مقداری در دست مبارکشان ماند واز آن تعبیر به حد وسط کردند واینطور این آیه را به صورت عملیاتی وملموس نشان دادند.

ایشان درپایان توصیه به مطالعه آیات 32 تا 43 سوره کهف­ برای خارج نشدن از مسیر ایمان نمودند.

روابط عمومی مکتب نرجس (علیهاالسلام)

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان