ایشان در ابتدا بیان داشت: امام در سال 58 فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر کرد. بسیج یک تفکر بود برای ترویج دین و به برکت بسیج بود که انقلاب اسلامی حفظ شد. بسیج در توطئه های دشمن به وسط میدان آمد و فتنه ها را جمع کرد و نقش خود را در دفاع از اسلام و انقلاب ایفا کرد.
در راستای بحث بسیج دو مسیری که از اول انقلاب تاکنون طی شده یکی مقاومت بوده و دیگری کوتاه آمدن و سازش. به محض پیروزی انقلاب برخی جریان ها مثل لیبرال ها، بنی صدر و ... نگاهشان این بود که ما قدرت درگیری با امریکا را نداریم. این تفکر بود که شاه باید فقط سلطان باشد حکومت نکند دموکراسی زیرمجموعه شاه باشد این نظر مهندس بازرگان و نهضت آزادی و ... بود. بعد از انقلاب همچنان این تفکر رونق داشت میگفتند ما راهی نداریم و نمی توانیم با امریکا درگیر شویم و باید با اینها بسازیم. وقتی اسناد لانه جاسوسی منتشر شد معلوم شد صاحبان این تفکر در دولت موقت و دولت بنی صدر بودند با امریکا همراهی و گفتگو میکردند. امام از ابتدا معتقد بود این رابطه به هر نحوی باشد رابطه گرگ و میش است و تا زمانی که خوی استکباری دارد نمی توانیم مذاکره کنیم. صاحبان تفکر مقاومت و ایستادگی و تفکری که امام پرچمدار آن بود نمادهایی از آنها مثل شهید بهشتی و شهید مطهری بودند و صاحبان تفکر مقابل آنها هم امثال بازرگان و بنی صدر بودند که نمایندگی می کردند بعد هم جریان های جدید با نام اصلاحات آمدند و گفتند باید با امریکا بسازیم و هیچ وقت نگفتند امریکا کوتاه بیاد وگرنه کسی بدش نمیاد امریکا کوتاه بیاد و با ما کاری نداشته باشد.
در همین موضوعات اخیر در چند سال گذشته دو درگیری سنگین با آمریکا داشتیم همزمان یکی در منطقه که آمریکا داعش را درست کرد و سیر گروه های تروریستی مثل جبهه النصره و احرار شام و... را ایجاد کرد که البته پشتیبانی آن با آمریکا بود و عربستان و قطر و امارات تامین هزینه می کردند. مگر می شد بدون پشتیبانی وسیع نظامی دو کشور را در تصرف درآورد؟ طوری که بشار اسد امنیت نداشت و هر شب در یک ساختمان می خوابید و تحلیل گرها می گفتند کار سوریه تمام است و برای پس از آن باید برنامه ریزی کنیم تا گروه های معتدل روی کار بیایند. مقام معظم رهبری جلوی این نظر را گرفتند و گفتند منظور آنها ایران است، اگر سوریه را بگیرند بعد عراق را می گیرند و پس از آن در مرزهای خودمان باید با آن ها بجنگیم. با فرماندهی سردار سلیمانی بسیج جهان اسلام را تشکیل دادند و سوریه را نجات دادند و داعش و هم پیمانانش همه با هم شکست خوردند. این خط مقاومت مقابل خط سازش است. در زمان جنگ گستره تحریم بیشتر بود، اروپا و شورای امنیت هم تحریم کرده بود. ما در جنگ نظامی در دهه نود امریکا را از منطقه بیرون کردیم اما در جنگ اقتصادی برخی شعار دادند هم سانترفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد و با کدخدا مشکلات را حل می کنیم، دلسوزان گفتند امریکا قابل اعتماد نیست و راه حل کوتاه آمدن نیست. قرار شد سلاح هسته ای نسازیم و آن ها تحریم ها را بردارند، اراک و فردو هر دو تعطیل مطلق شدند و قرار شد به هیچ وجه فعالیت هسته ای نکنند در حالی که ما فعالیت هسته ای را برای تامین برق و کشاورزی نیاز داشتیم نه فعالیت نظامی. از همان روز اول ساختار تحریم ها را محکم تر کردند، ترامپ هم که از برجام خارج شد.
خوش بین ها گفتند برویم سراغ اروپا. امریکا سه خواسته داشت: فعالیت های هسته بصورت دائمی تعطیل شود، ایران موشک نداشته باشد، ایران در منطقه هیچ دخالتی نکند. با برنامه ریزی کاری کردند که هم تحریم ها برداشته نشد و هم فعالیت های هسته ای تعطیل شد و ما هم باید باقی بمانیم در برجام.
از ما خواسته مشکوکی داشتند که اطلاعات نظامیمان را به آن ها بدهیم، اگر آمریکا می گوید جنگ اقتصادی است چرا باید اطلاعات اقتصادی را به دشمن بدهیم؟ وقتی تحت عنوان fatf اطلاعات اقتصادی به صورت برخط تحویل دشمن داده شود از آن سو تحریم ها هوشمندانه تر می شود. به درخواست آقای ظریف برای تضمین بیرون آوردن ایران از لیست سیاه پاسخ منفی دادند. آمریکا هر روز بهانه تراشی می کند و بعضی دوستان هم می گویند بهانه ها را از بین ببریم. زمانی دشمن تعرض می کند که احساس کند ما در داخل کشور ضعیف هستیم. سایه جنگ با اقتدار و قدرت هست که از سر کشور برداشته می شود. اگر ما بتوانیم هروقت اراده کردیم آل سعود را سرجایش بنشانیم آن گاه قدرت داریم. 2 سال است که به صورت غیر رسمی جلوی فعالیت های ما را گرفته اند، نفت نفروشید، دلار وارد نکنید و ....
متاسفانه در اذهان مردم از طریق رسانه های گسترده طوری جاانداخته اند که با عقب نشینی مشکلات حل می شود و نیروهای انقلابی در مظلومیت جدی هستند. باید با زبان خوش و رابطه صمیمی مردم را آگاه کنیم که خط عقب نشینی خط نجات کشور نیست. ما در مجلس اقلیت هستیم اما نگاهمان به اصل نظام و انقلاب است، دشمن را برای ناکارآمدی خودشان بهانه می کنند. اقتصاد کشور ما قوی است می توانیم از ظرفیت ها استفاده کنیم و در حد توانمان هم مقابل کارهای خلاف بایستیم.
ایشان در خصوص مسایل فرهنگی کنونی جامعه گفت: از دوره حدود 20 سال پیش موضوعات فرهنگی دست آویز حرکت های سیاسی شد و برای این که جریانات فرهنگی را پشتیبان خود قرار دهند به سمت مسامحه فرهنگی در کشور رفتند و رسماً بی بندوباری فرهنگی چاشنی حرکتشان شد. مشکل ما در عرصه فرهنگ کاملا سیاسی است، سازش برای جذب و جلب پشتیبانی افراد کم اعتقاد یا بی اعتقاد.
وی در پایان گفت: این که نیروهای دولت به سمت سیاست خارجی رفت موجب شد رکود خسارت سنگینی بر کشور وارد کند زیرا همه را معطل مذاکرات کردند و کسی به دنبال تولید نرفت و پولها انباشته شد.
روابط عمومي مكتب نرجس (عليهاالسلام)