▪پاسخ: در پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است آیاتى را که به این مسئله (سعادت و شقاوت) اشاره نموده طرح و مورد بررسى قرار دهیم، تا بدین ترتیب پاسخ این پرسش براى جوینده روشن و شفافتر گردد. اینک بیان آیات:
1. قرآن افراد را در روز رستاخیز به دو بخش تقسیم مىکند و مىفرماید:
«یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاّبِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَسَعِیدٌ؛ روزى فرار مىرسد که در آن روز کسى سخنى نمىگوید مگر به اذن خداوند برخى از آنان نیک بخت و برخى دیگر بدبخت هستند.»(1)
آنگاه قرآن به بیان سرنوشت هر دو گروه پرداخته و پاداش و کیفر آنان را بیان مىکند:
این آیات ناظر به آنگونه نیک فرجامى است که افراد آن را با کمال حریت و آزادى تحصیل مىکنند، یعنى با افعال و کردارهاى نیک و بد خود، خوشبختى و بدبختى خود را در روز رستاخیز فراهم مىسازند و در این نوع سعادت و شقاوت کوچکترین اجبارى در کار نیست.
2. در آیه دیگر، افراد گنهکار علل بدفرجامى خود را در روز رستاخیز معلول غلبه «شقا» و «بدبختى» خویش در زندگى دنیوى مىدانند و چنین مىگویند:
«أَلَمْ تَکُنْ آیاتِى تُتْلى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ ٭ قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَکُنّا قَوْماً ضالّینَ؛ ... مىگویند شقاوت ما بر ما چیره شد و ما قوم گمراهى بودیم.»(2)
اکنون باید دید مقصود از «شقاوت دنیوى» که بر آنان غلبه کرد چیست؟
شکى نیست که دوزخیان بد فرجامى خود را به «شقاوت» دنیوى خود نسبت مىدهند و مىگویند:
«شقوتنا» ولى باید دید که آیا آن را مصنوع اعمال خویش مىاندیشند و یا آن را وصف ذاتى مىدانند که با آفرینش آنها همراه مىباشد. ذیل آیه مىرساند که دوزخیان آن را یک حالت اکتسابى تلقى مىکنند که در زندگى دنیوى آن را با اعمال خویش مىسازند، اینک ذیل آیه: «رَبّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنّا ظالِمُونَ؛ خداوندا ما را از دوزخ بیرون کن (بار دیگر به دنیا باز گردان) اگر به آن اعمال قبلى خود بازگشتیم حقا که ما ستمگر و مستحق عذابیم.»(3)
از اینکه آنان از خداوند درخواست مىکنند که خدا آنها را به این جهان بازگرداند و اگر این بار، کارهاى قبلى خود را تکرار کنند، خود مقصر و ستمگرند، مىرساند که دست آنان در تحصیل سعادت و شقاوت باز مىباشد و مىتوانند، برنامه زندگى را مطابق دلخواه خود دگرگون سازند، هرگاه بد فرجامى آنان معلول شقاوت تغییرناپذیر آنان بود، درخواست بازگشت به دنیا و وعده ضمنى به دگرگون ساختن برنامه قبلى، بىمعنى مىباشد.
زیرا فرض این است که آفرینش آنان در هر دو مرحله یکسان مى باشد و در این قسمت اختلافى در میان آنها وجود ندارد. از این جهت امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه مىفرماید: «بِأَعْمالِهِمْ شَقُوا»(4)بهوسیله کردارهاى بد خود بدبخت شدهاند.
تا اینجا مفاد هر دو آیه روشن گردید و معلوم شد که شقاوت ذاتى به آن معنى که لازمه آفرینش انسان باشد و از روز تولد سرنوشت او را در زندگى معین کند، از نظر قرآن منتفى است. اکنون برخى از احادیث را مطرح مىکنیم. رسول گرامى صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
3. «الَشَّقِىُّ مَنْ شَقِىَ فى بَطْنِ أُمّهِ؛ انسان بدبخت در رحم مادر نیز بدبخت است.»(5)
4. «النّاسُ مَعادِنٌ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ؛ کوهسار وجود مردم بسان معادن طلا و نقره است.»
حدیث نخست بر فرض صحت سند مىتواند ناظر به صفات موروثى از پدر و مادر باشد، زیرا صفات موروثى فرزندان به صفات جسمانى آنها اختصاص ندارد بلکه آنها فضایل اخلاقى و رذایل نفسانى را از پدر و مادر به ارث مىبرند، کودکى که از پدر و مادر بیمار جسمى و اخلاقى متولد مىشود در همان دوران رحم، مقدمات شقا و بدبختى او بهصورت زمینه (البته زمینه نه علت تامه) پىریزى مىشود، بر عکس، کودکى که نطفه آنان از پدر و مادر سالم از نظر جسم و روان، در رحم بسته مىشود از همان لحظه مقدمات خوشبختى آنها پىریزى شده، و به یک معنى سعید و خوشبخت مىباشد، از آنجا که اخلاق موروثى و خصوصیات روانى بهصورت زمینه است، طبعاً مستلزم جبر نیست.
حدیث دوم ناظر به اختلاف آفرینشها از نظر کمالات است و هدف این است که تمام افراد با استعدادهاى مختلف و ارزشهاى گوناگون، مانند ارزشهاى طلا و نقره آفریده شدهاند و از هر کس، چیزى مطلوب است که براى آن آفریده شده است.
در پایان حدیثى را که از امام هفتم در این مورد نقل شده است مىآوریم.
محمدبن ابىعمیر از حضرت کاظم علیه السلام سؤال کرد که مقصود پیامبر از جمله «الشَّقِىُّ مَنْ شَقِىَ فى بَطْنِ أُمِّهِ وَالسَّعیدُ مَنْ سَعِدَ فى بَطْنِ أُمّهِ» چیست؟ امام فرمود: مقصود این است که خدا از روز نخست مىداند که چه افرادى اعمال سعادتآفرین و چه اشخاصى کارهاى شقاوتآمیز را خواهند کرد آنگاه مىگوید از حضرتش سؤال کردم معنى حدیث دوم پیامبر چیست که فرمود: «اعملوا فکل میسر لما خلق له» «کار کنید هر کس براى آنچه آفریده شده است قادر و توانا است». امام در تفسیر آن چنین فرمود: خداوند تمام افراد را براى این آفریده است که او را عبادت کنند، نه اینکه او را مخالفت نمایند بنابراین تمام افراد بر چنین هدف (اطاعت جدا از عصیان او) قادر و توانا مىباشد واى به حال فردى که کوردلى را بر بینایى برگزیند.(6)(7)
▪پینوشتها
1. هود/105
2. مؤمنون/105 106
3. مؤمنون/107
4. توحید صدوق/ص356
5. توحید صدوق/ص56؛ روحالبیان/ج1/ص104
6. توحید صدوق/ص357
7. منشور جاوید/ج4/ص385 388
منبع: پایگاه اطلاعرسانی آیتالله العظمی سبحانی
برگرفته از هفته نامه افق حوزه، پرس و جو شماره 566