پدید آورنده : حمیدرضا شاکرین
معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چگونه بوده است؟
نسرین محمدی
در دو سوره قرآن، از «معراج» سخن به میان آمده است؛ سوره «اسراء»، درباره قسمت اول معراج پیامبر صلی الله علیه وآله (از مسجدالحرام تا مسجد الاقصی) و سوره «والنّجم»، درباره سیر آسمانی آن حضرت از مسجدالاقصی به اوج آسمان ها و ملکوت عالم، سخن گفته است. درباره قسمت دوم، چهار نظر وجود دارد که عبارتند از:
1. فرشته وحی (جبرئیل) با مرکب مخصوصی (براق)، آن حضرت را به آسمان ها برد. تمام این مسافرت، به وسیله جسم و روح صلی الله علیه وآله و در حال بیداری رخ داد و خداوند، نشانه هایی از عظمت خود را به آن حضرت نمایاند.
هدف از این سفر - چنان که در اولین آیه سوره اسراء و آیه 18 سوره والنجم بیان شده - مشاهده آثار عظمت خداوند در جهان بالا بوده است و پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از مراجعت، بعضی از آن نشانه ها را برای مردم بازگو کرد.
همچنین دستورهایی عبادی، اخلاقی و اجتماعی برای مسلمانان آورد که در احادیث مربوط به معراج بیان شده اند. برای آگاهی بیشتر به کتاب فروغ ابدیت، از آیة الله سبحانی مراجعه کنید.
2. سیر رسول خدا از مسجدالاقصی به آسمان ها، روحانی بوده است.
3. در همان حالی که پیامبر صلی الله علیه وآله در مسجدالاقصی، ایستاده بود، حقایق عالم را به وسیله چشم دل و یا در حالت روءیا، مشاهده کرده و جسم و روح آن حضرت، به جایی سفر نکرد؛ بلکه سیر علمی برای وی رُخ داد.
4. حضرت در حال معراج، بیدار بود و خواب نبود و جسم داشت؛ اما بخشی از سیر او، مربوط به زمین و بخشی دیگر، مربوط به ملکوت بود. اکنون که ما در این مکان، در حال صحبت کردن هستیم و این معارف الهی هم مطرح می شود، بیدار هستیم؛ جسم هم داریم. و گفت وگو و دیدن و شنیدن ما هم جسمانی است؛ ولی فهمیدن ما جسمانی نیست. ممکن است در جمع ما کسی باشد که این معارف را متوجه نشود و درک نکند؛ هر چند جسمش این جا حضور داشته باشد. به عنوان مثال، کودکی که در جمع ما است، می بیند و می شنود و بیدار هم هست؛ ولی پیام و محتوای مطالب مطرح شده را درک نمی کند.
در مورد معراج پیامبر صلی الله علیه وآله هم این مطلب مطرح است. بخشی از معراج، مربوط به جسم است؛ یعنی، همان سیر شبانه از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی؛ «سُبْحان الَّذی اَسری بِعبْدِهِ لَیلاً مِن الْمسْجِدِ الْحرامِ اِلَی الْمسْجِدِ الْاَقْصَی الَّذی بارکْنا حوْلَهُ».1
بخش دیگر از معراج - که مربوط به مشاهده انبیا و سدرة المنتهی، گفت وگو با جبرئیل، دریافت وحی و رسیدن به مقام قاب قوسین و ... است - جسمانی نبود؛ گرچه پیامبر صلی الله علیه وآله در این قسمت، جسم داشته و بیدار هم بوده است؛ ولی درک آن حقایق عظیم، به وسیله روح صورت گرفته است و نه جسم. اگر قرار باشد همه معراج، جسمانی تلقی شود، لازمه اش آن است که در آن جا که خداوند می فرماید: «دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی»،2 هم جسمانی باشد؛ یعنی، دُنو (نزدیک شدن)، قاب قوسین (که نشانه شدت نزدیکی است)، سدرة المنتهی و ... هم جسمانی باشد؛ در حالی که جسمانی بودن این امور، محال است.3
بر اساس دو نظر اخیر، روایات معراج را باید حمل بر تشبیه و کنایه کرد؛ زیرا ظاهر آنها، سیر جسمانی رسول خدا به آسمان هاست.
5. علامه طباطبایی نیز در المیزان بر آن است که به دلالت آیه و روایات، سیر پیامبر صلی الله علیه وآله از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی، جسمانی و روحانی بوده است؛ اما احتمال دارد که عروج آن حضرت به آسمان ها، روحانی باشد.4
وی، سپس توضیح می دهد که مراد از روحانی بودن، روءیای صادقه نیست؛ «بلکه مقصود این است که روح مقدس آن حضرت، به ماورای این عالم مادی، یعنی، آن جایی که ملائکه مکرمین منزل دارند و اعمال بندگان بدان جا منتهی و اَقدار (مقدرات) از آن صادر می شود، عروج کرده و آن آیات کبرای پروردگارش را مشاهده و حقایق اشیا و نتایج اعمال، برایش مجسم شده، ارواح انبیای عظام را ملاقات و با آنان گفت وگو کرده است؛ ملائکه کرام را دیده و با آنان صحبت نموده است و...».5
با نگاهی گذرا به گفته صاحب نظران درباره معراج، می توان نتیجه گرفت که سیر از مسجد الاحرام تا مسجد الاقصی، به طور جسمانی و در پاره ای از شب و به قدرت الهی انجام گرفته است؛ چنان که در میان پیامبران گذشته، حضرت سلیمان نیز چنین سیری در طی مناطق داشته است؛ ولی درباره عروج به آسمان، اختلاف نظر وجود دارد. با توجه به ظهور آیات، استبعادی در مسیر آسمانی نیز وجود دارد؛ زیرا دیدن عظمت آیات الهی در سیر آفاقی و عمودی نیز بیشتر محسوس است؛ علاوه بر این که عروج روحانی در دیگر زمان ها و به ویژه در هنگام نماز و عبادت، برای آن حضرت تحقق می یافت؛ اما آن چه حادثه معراج را متفاوت می کند، همان عروج جسمانی، علاوه بر روحانی است. و چنین معراجی، از نشانه های قدرت خداوند و لطف ویژه پروردگار، نسبت به پیامبر صلی الله علیه وآله است.
برگرفته از : نشریه پرسمان شماره 48
پی نوشت:
1. اسراء (17)، آیه 1.
2. نجم (53)، آیه 9.
3. عبدالله جوادی آملی، سیره رسول اکرم (تفسیر موضوعی قرآن کریم)، ص 7863.
4. ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج 13، ص 40.
5. همان، ص 40 و 41.