سومین نشست تحلیلی "افزایش مشارکت زنان در انتخابات" با حضور خانم دکتر مریم اردبیلی در تاریخ 1402/10/21با مشارکت مکتب نرجس در مجتمع شهدای سلامت مشهد برگزار شد. در ادامه شما می توانید خاصه صحبت های خانم اردبیلی را مطالعه نمایید.
داستان پیشرانی زنان از ازل نوشته شده و این تقدیر خداوند بوده است؛
روایت بسیاری در این زمینه مشهور هستند، مانند روایتی که میفرماید روح حضرت فاطمه پیش از آفرینش آسمان ها و زمین خلق شده است و بعد بقیه دنیا شکل گرفته است. خداوند حتی مجرای خلقت انسان ها را از زن به وجود آورده است.
اتفاق شگفت انگیز خلقت یک انسان تماما درون یک زن به وقوع می پیوندد. خداوند زن را به گونه ای خلق کرده است که بدون وجود او اصلا خلق محقق نمی شود.
خداوند در سوره کوثر خطاب به پیامبر می فرماید: کسانی که فکر می کنند دختر داشتن تو نشانه بی آیندگی و ابتر بودن توست، خودشان ابتر هستند. از دید خداوند زن کوثر و خیلی کثیر است. زن خودش یک جامعه، یک تمدن و یک خانواده را آینده دار می کند و به همین خاطر است که حضرت آقا زنان و دختران را پیشران پیشرفت کشور می دانند چون این نگاه ریشه در مبانی آیات و روایات ما دارد.
فرهنگی که در آن زنان منفعل و جو زده هستند، فرهنگ الهی نیست؛ در فرهنگ دینی زنان پیشران هستند. حضرت امام می فرمودند اگر زنان نبودند، این انقلاب هم نبود. اگر با عینکی که حضرت آقا دادند به همه چیز نگاه کنیم، شگفت زده می شویم از این قدرت و رزق پیشرانی زنان که خودمان به درستی آن را نمی بینیم.
زنان در رسیدن به درجات معنوی نیز پیشرو هستند؛ حتی از سمت دیگر نیز، زنان در عدم درک حق پیشران بوده اند. انقلاب اسلامی ما با پیشرانی زنان شکل گرفت. حضرت امام می فرمودند: "یاران من در گهواره ها هستند." امام در غربت سال 1342 که تمام یاران ایشان در زندان بوده یا شهید شده بودند دلبسته به کودکان در گهواره که مادران آنها را تربیت می کردند شده بودند. ایشان مطمئن بود یک نسل از زنان که از جریان طاغوت متنفر هستند کودکانی انقلابی پرورش می دهند که رژیم شاه را از بین خواهند برد و این اتفاق افتاد؛ ادامه انقلاب نیز همین است.
ما زنان پیشرو همچون خانم دباغ بسیار داشته ایم که خیلی از آنها شناخته شده نیستند. حضرت آقا تحقق گام دوم انقلاب را به پیشروی زنان گره میزنند. گام دوم، گامی است که به راحتی وارد آن نمی شویم، مگر با تحقق ظرفیت های زنانه.
حال اگر زنان ما پیشرانی را فراموش کنند چه؟ زنانی که خوب هستند اما پیشرانی شان را فراموش کرده اند و منتظرند یک نفر کاری انجام دهد تا در ادامه دنبال او بروند، بسیار خطرناک است. یک زن نباید بنشیند و منتظر بماند تا اتفاقی بیفتد؛ باید برود و خودش آن را بسازد، باید امید ایجاد کند.
تمدن، ملت و خانواده ای که زنش در آن مینشیند تا ببیند چه بر سر آنها می آید، سرانجام خوب نداشته و جریان ساز نیست. اگر ما خانم ها تنها غر بزنیم و سر تاسف تکان دهیم اما کاری نکنیم، جامعه میمیرد و به همان اندازه که این اتفاق تا به حال افتاده، هم اکنون نیز مرده است. زن زندگی بخش است، اگر زنان وسط هر کنشی بیایند، آن کنش رنگ میگیرد و زنده می شود. تک تک ما باید بلند شویم و کاری کنیم.
با صحبت های حضرت آقا نباید گزینشی برخورد شود، به عنوان مثال پر تکرار ترین جمله ای که از حضرت آقا در فضای مجازی اخیرا پخش شد چه بود؟ اینکه کار کردن در خانه وظیفه خانم ها نیست. ایشان این موضوع را خیلی قاطع گفتند اما این یک بخش کوچکی از صحبت های ایشان بود؛ خیلی از صحبت های ایشان نادیده گرفته شد؛ به عنوان نمونه الان ما خانم ها اینقدر لنگ شست و شوی و پخت و پز هستیم؟ که تنها این یک حرف همه جا وایرال شد؟
ما نباید اجازه دهیم رسانه برای ما عناوین و موضوعات را انتخاب کرده و روی ما اثر گذار باشد، بلکه خودمان باید در جستجوی حقیقت باشیم. حضرت آقا میفرمایند باید به توصیه ها و جهت گیری های حضرت زهرا در خانواده، سیاست، مدیریت و… توجه کرده و عمل نماییم. این صحبت بسیار مهم است ما الان تعصی به جهت گیری های حضرت زهرا داریم یا نه؟
سیره ایشان گاهی اوقات برای زنان جامعه ناشناخته است. سیره سیاسی حضرت زهرا در آن دوران به چه شکل بوده است؟ چگونه کنشی خلق کرده بودند که در همه تاریخ ماندگار شد. چه کسی می تواند از لحظه لحظه زندگی اش کنش سیاسی خلق کند که حتی در زمان بیماری به این فکر می کند که چگونه در تشییع جنازه اش کنش سیاسی ماندگار در تاریخ ایجاد شود.
ما چقدر به این فکر می کنیم با کنش سیاسی خود به دشمن ضربه بزنیم؟
وقتی حضرت آقا می گویند باید کنش های حضرت زهرا را اجرا کنیم؛ در واقع باید ابتدا آن را درک، بازخوانی و معاصر سازی کرده و بعد اجرا کنیم.
دو شرط برای فعالیت اجتماعی زنان وجود دارد:
بحث خانواده و بحث جاذبه های جنسی. حضرت آقا موضوع عفاف و حجاب را در بستر فعالیت اجتماعی زن به جامعه می فهمانند. چون زنان باید در جامعه حضور داشته باشند و مسئولیت های آنها بسیار خطیر است، بنابراین نباید جذابیت های جنسی برای آنها تعارضی ایجاد کند و سوء زنی برای مردان مریض نسبت به کنش های اجتماعی آنها به وجود آورد. افراد جامعه باید خانم ها را با جایگاه اجتماعی آنها فهم کنند.
مسئله زن، نقطه قوت ماست نه نقطه ضعف ما که گوشه ای از جهان بایستیم و تنها مجبور به پاسخگویی باشیم؛ اگر نقطه قوتی از اسلام را که چشم پر کن باشد بخواهیم به دنیا معرفی کنیم، آن نقطه قوت زن است. ما در نقطه طلبکاری هستیم نه پاسخگویی. این نقطه قوت ما باعث می شود جریان انقلاب اسلامی در جهان از نگاه اسلام به زنان شروع شود. درجات زنان و مردان با هم تفاوتی ندارد، اگر گاهی اوقات احساس عقب بودن نسبت به آقایان به ما دست می دهد شاید به این خاطر باشد که همت ما کم است.
در بعضی از عرصه ها زنان نسبت به مردان ارجحیت دارند. خداوند حضرت آسیه و حضرت مریم را به عنوان الگو معرفی می کند با اینکه در زمان عصر آنها حضرت موسی و حضرت عیسی هم حضور داشتند اما با این حال این زنان ارجحیت داشته و الگو معرفی شده اند؛ حتی شاید ارجحیتی که به این خانم ها داده شده بود به دلیل نفی برتری طلبی آقایان باشد.
امنیت به طور کامل باید برای زنان هم در خانواده و هم در جامعه فراهم باشد؛ هیچ نوعی از خشونت در هیچ کجا نباید برای زنان بوجود آید و حکومت موظف است به این موضوع بسیار اهمیت دهد.
حضرت آقا می فرمایند زنان ما در عرصه های علمی، کاری، ورزشی و… پیشرفت های بسیاری داشته اند اما تا به الان کشور ما یک کشور نیمه اسلامی است زمانی که کشور ما به طور کامل اسلامی شود، توفیقات خانم ها چندین برابر خواهد شد.
بسیار جالب است که حضرت آقا اجرا شدن قوانین اسلام و نیمه اسلامی یا اسلامی شدن کامل جامعه را بسته به میزان توفیقات زنان میدانند. هر چه توفیقات زنان در جامعه بیشتر باشد یعنی آن جامعه اسلامی تر است.
چیزی که برای من بسیار جلب توجه کرد این بود که حضرت آقا این سخنان درباره زنان را به عنوان بدیهیات مطرح کردند و در آغاز صحبت هایشان تاکید داشتند که من این حرف ها را بارها گفته ام اما هنوز محقق نشده است. در واقع این صحبت ها برای حضرت آقا بدیهی بود اما برای ما زنان جامعه بسیار شگفت آور شد.
حضرت آقا فرمودند شرط حضور زنان در جامعه این است که این موضوع آنها را از حق مادری شان محروم نکند. گاهی اگر اشتغال زنان با وظایف همسری و مادری آنها تعارض دارد، مسئولان کشور باید راهی پیدا کنند تا هیچ کدام از این دو وظایف بر زمین نماند؛ گرچه این دو وظیفه قابل جمع است زیرا زنان موفق و نخبه بسیاری میشناسیم که هر دو این وظایف را با هم جمع کرده اند. ظرفیتی که امامین انقلاب در ما میبینند بسیار بالا است اما ما خودمان این دید را نداریم.
حضرت آقا برای فهم این موضوع مثالی میزنند: اگر خانمی معلم باشد و فرزند دار شود، استعداد معلمی او که از بین نرفته است، شاید قبلا هر روز هفته معلم بوده، الان هفته ای دو روز می تواند کار کند، پس مدیران آموزش و پرورش باید اینقدر نیرو استخدام کنند تا این مادر معلم بتواند هفته ای دو روز سرکار برود. نباید جوری باشد که مدیران بگویند یا هر روز باید بیایی یا اینکه کلا باید بروی.
هیچ زنی نباید در این کشور مجبور به انتخاب بین وظیفه مادری و مسئولیت اجتماعی خود باشد و برنامه ریزی و مدیریت این موضوع به عهده نمایندگان و مسئولین کشور ما است؛ به همین دلیل است که انتخاب نمایندگان و مسئولین بسیار حائز اهمیت است، کسی را باید انتخاب کنیم که صحبت های حضرت آقا را درک کرده باشد.
نقش بانوان در انتخابات پیش رو و تاثیر گذاری بر خانواده و جامعه ضروری است؛ به خصوص اینکه زنان در بسیاری از مسائل از جمله شناخت افراد، راهبردها، سیاست ها و… دقیق تر و ظریف تر از مردان عمل می کنند.
ما چگونه می توانیم ظرفیت ها و توانایی هایی را که حضرت آقا انتظار دارند را محقق کنیم؟
ما باید این کنش را خلق کنیم؛ نه اینکه بنشینیم از دور تا مردان برای ما تصمیم گیری کنند و این شرایط را آنها بسازند. جنس خلق کنش های زنانه به گونه ای نیست که بدون حضور و پیگیری های بانوان محقق شود.
گفتگو یک مهارت زنانه است. زنان باید گفتگو را در جامعه رونق دهند. باید روابط عمیق با افرادی که می شناسند داشته باشند. زنان باید زاویه دید، دغدغه ها، امیدها و استرس ها و نیازمندی های افراد مختلف جامعه را فهم کنند.
فرمول ما خانم ها با بقیه متفاوت است؛ گاهی لازم است با محبت و دوستی به خانم های دیگر نزدیک شویم و عمیقا با آنها ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم در ادامه اثر گذار باشیم. در ارتباط با خانم ها به خصوص برای مناظره نباید دست روی اختلافات گذاشت. باید عمیقا به آنها نزدیک شد و پس از ایجاد حس تفاهم کم کم تلاش کرد تا سر نقاطی که اشتراک نداریم اثرگذار باشیم.
برای اثرگذاری ابتدا باید تلاش بر جمع سازی کرده و در ادامه و به مرور با اخلاق خوب، محبت و ایجاد گفتگو اثر گذاری نماییم؛ باید در این جمع ها شکوفا شویم. فرقی نمی کند مخاطب ما یک نفر باشد یا یک جلسه 40 نفره با مسئولین داشته باشیم؛ وظیفه ما اثرگذاری روی افراد است.
در مواجه با افراد نباید به این شکل نگاه کنیم که این فرد خیلی آدم تاثیرگذاری نیست، پس وقت زیادی روی او نگذاریم. همه روابط ما مهم هستند، اگر روزی ما این بوده که با فردی ارتباط برقرار کرده و روی او تاثیر گذاریم باید حتما این کار را انجام دهیم. روابط ما باید دو سویه و دو طرفه باشد. ما از روابط سلسله مراتبی نتیجه ای نمی گیریم. هر چقدر که صحبت می کنیم با افراد، همان قدر باید با علاقه بنشینیم و گوش دهیم.
تفاوت بحث و جدل تنها در این است که در بحث <من> مطرح نیست اما در جدال من خیلی مطرح می شود و این باعث می شود جواب ندهد. همه ما در این کره خاکی وظایفی به گردنمان است که روزی هیچ کس دیگر در این دنیا نیست که آن کار را انجام دهد و اگر ما نسبت به این موضوع بی توجه باشیم سر پل صراط از ما سوال میشود که تو خلق شده بودی تا این کار را انجام دهی چه شد؟ باید پس از پیدا کردن وظیفه شخصی وظیفه جمعی مان را پیدا کنیم.
مسئله محوری در جمع دوستان با مسئله محوری در جمع همکاران یا سایر جمع ها تفاوت دارد. پس در آغاز باید مسئله را شناسایی کنیم و در ادامه هرگز خسته نشویم. ما افرادی در دنیا داریم که برای باطل خودشان بسیار تلاش و پیگیری می کنند و حتی مدد الهی همراه شان نیست و خلاف جهت خلقت هستند اما در نهایت نتیجه تلاش خود را می بینند اما بسیاری از ما در جهت خواست خدا این تلاش را نداریم. اخلاص بیشترین کمک را به ما برای اثرگذاری خواهد کرد.
افزایش مشارکت در انتخابات انتهای ماجرا نیست تازه بعد از آن کارهای بسیاری را باید شروع کرد و ادامه داد.