یکشنبه, 01 مهر,1403

­

شنبه, 07 آبان,1401

صـلابـت و تـربـیت(2) (محمد/36 و 37)

صـلابـت و تـربـیت(2) (محمد/36 و 37)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1401/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم

«إِنَّمَا الْحَياه الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُم‏»؛

زندگی دنیوی ،تنها بازیچه وسرگرمی است و اگر ایمان آورید و تقوی پیشه کنید پاداش‌های شما را به نحو کامل می‌دهد (و در برابرآن) چیزی از اموال شما نمی‌طلبد.

«إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ»؛­­

چرا که هر گاه اموال شما را مطالبه کند وحتی اصرار نماید، بخل می‌ورزید و کینه و خشم شما را آشکار می‌سازد. ­(محمدصلی الله علیه وآیه 36و37)

­

صـلابـت و تـربـیت(2)

عزم بعضی از افراد در مواجهه با دشمنان دین سست می‌شود و چنان ضعف و وهن آنان را فرا می‌گیرد که خواستار صلح با دشمن می‌شوند در حالی که در قبل خواستار رضایت پروردگار و رسیدن به بهشت،سعادت در دنیا وآخرت بوده‌اند! عامل و سبب این تغییر مخرب دوستی دنیا است،لذا خداوند ما را از آن برحذر -می‌دارد و ارزش حقیقی دنیا را آشکارمی‌سازد.­ ­

مؤمنان با زدودن حُب و دوستی دنیا از قلب به شجاعت کافی برای مواجهه با دشمنان مجهز می‌شوندوآماده‌ی ریشه کن کردن دیگر بیمارهای قلب می‌شوندکه این سوره مبارکه درباره آنها سخن گفته است همچون -نفاق،حَسد،کبرو­ بخل بدان سبب که در حدیث آمده است. "حُبُ‏ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَه"

نکته اول: بخشی از آیات سوره محمد صلی الله علیه وآله برای تشویق و تحریک هر چه بیشتر مسلمانان در زمینه اطاعت خداوندعموماً ومسأله جهاد خصوصا است.می‌فرماید : زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی است.

" إِنَّمَا الْحَياه الدُّنْيا لَعِبٌ وَلَهْوٌ..."­

" لَعِبٌ"(بازی) به کارهایی گفته می‌شود که دارای یک نوع نظم خیالی برای وصول به یک هدف خیالی است.و لهو(سرگرمی) به هرکاری گفته می‌شود که انسان را به خود مشغول داشته و از مسائل اصولی منحرف سازد. دلدادگی به دنیا و دنیا طلبی ،ازعوامل اساسی ضعف مؤمنان است و راه درمان آن در ادامه آیه آمده است زیرا می‌فرماید: اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید خداوند پاداشهای شما را به نحو کامل و شایسته می‌دهد."وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ...."در واقع ایمان و تقوی دو عاملی است که دنیای انسان را از پوچی خارج می‌کند، بازار تجارت عمل صالح و مزرعه ­آخرت می‌گرداند .به طور مسلم آفرینش الهی بر اساس لهو ولعب نیست. می‌فرماید:"وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ "(38دخان)بلکه این انسان است که به خاطر عدم استفاده صحیح آن را لهو ولعب ووسیله زینت و تفاخر و تکاثر قرار میدهد.

نکته دوم: درمقابل این علاقه شدید نسبت به دنیا خداوندو فرستادگان او(پیامبران) هیچ توقع مالی ندارند.

پروردگار در برابر هدایت‌ها و راهنمایی‌هایش وآن همه پاداش‌های عظیم در دنیا وآخرت مالی ازشما طلب نمی‌کند"وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُم‏ ..."اصولا خداوند وهیچ پیامبر نیازی به اموال شما ندارند واگر مقدار ناچیزی از اموالتان به عنوان زکات وحقوق شرعی دیگر گرفته می‌شود، برای خود شما مصرف می‌گردد ،برای -نگهداری یتیمان و مستمندان وابن‌سبیل ،برای دفاع از امنیت و استقلال کشورتان و برقرای نظم وآرامش و تامین نیازمندیها و عمران و آبادی شهر و دیار شماست.

به هرحال باید در نظر داشت که بخشی ازجهاد "جهاد با اموال" است و اصولا هرگونه نبرد با دشمن نیاز به هزینه‌هایی دارد که باید از سوی مسلمانان با ایمان وپرهیزکار وآنها که وابسته ودلبسته به دنیا نیستندگردآوری شود.آیه مورد بحث درحقیقت زمینه‌های فکری وفرهنگی را برای این مسأله فراهم می‌کند.

نکته سوم: خصلت‌های انسان ،در برخورد با اوامرو نواهی الهی هویدا می‌شود. به همین سبب در آیه بعد برای نشان دادن میزان دلبستگی غالب مردم به اموال وثروتهای شخصی می‌فرماید: هرگاه خداوند اموال شما را مطالبه کند، و حتی اصرار ورزد بخل می‌کنید، بلکه از آن بالاتر کینه ها وخشم شما را آشکار می‌سازد.

" إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ "

" یُحْفِكُمْ"از ماده"احفا" به معنی اصرار در مطالبه و سوال است.در اصل از حفا به معنی پا برهنه راه رفتن است.این تعبیر کنایه از کارهایی است که انسان تا آخرین حد آن را پیگیری می‌کند.برای فهم کامل آیه نیاز داریم که معنای واژه" أَضْغانَ"را نیز بدانیم این کلمه درهمین سوره شریفه در آیه29به کار رفته است .

جمع"ضغن"­ به معنای کینه شدید است دلبستگی برخی انسان‌ها به مال دنیا به قدری است که حتی اگر خداوند هم از آنان چیزی را مطالبه کند،کینه او را به دل می‌گیرند.فضای آیه آکنده از ملامت،سرزنش است

و در عین حال تشویق به ترک وابستگی به دنیا است.با این تازیانه ملامت روح خفته مؤمنان را بیدار می‌کند تا زنجیر اسارت وبردگی اموال را ازگردن خویش بردارند.

نکت چهارم: پیام بسیارمهم وتربیتی ازکنار هم نهادن دوآیه 29و 37 بدست می‌آید.خداوند در بیان خصلت‌های منافقان اینگونه افشاگری نمودوفرمود:"أَمْ حَسِبَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ" (29محمد)یعنی بیماری حسادت، کینه، از ویژگی های منافقان است وحال در آیه37 همان تعبیردر باره مؤمنان به کار رفته است ." يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ "هشدار بسیار دقیق و ظریفی داده شده است. که اگر آگاه نباشیم بیماریهای مهلک که نفاق در جامعه تبلیغ می‌کند به قشر مؤمن سرایت می‌کند.

حاصل سخن اینکه با وجود آن که پروردگار ما را به انفاق کردن همه اموال مان فرمان نداده است.می‌بینیم که بعضی از مردم بخل می‌ورزند و این بدان سبب است که جانهای خود را برای بخشندگی وعطا وفداکاری تربیت نکرده بودند.باید دانست اگر امتی در بخشندگی بخل ورزد پروردگار دیگران را جانشین خواهد کرد که از اموال خودانفاق می کنند و به جهاد در راه خدا می‌پردازند وبا صلابت و بردباری و استقامت دین الهی را حمایت می‌کنند. و چون ملتی از این لحاظ ضعیف شود از راه های گوناگون نیروی جایگزین دارد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان