شنبه, 03 آذر,1403

­

شنبه, 15 اسفند,1394

عاشورا و فرهنگ عزاداری

عاشورا و فرهنگ عزاداری
بر اساس منابع تاریخى نخستین بار عزادارى امام حسین(علیه السلام) به وسیله ام سلمه همسرگرامى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)برگزار شد یعقوبى مى نویسد: «مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد».
 

پاسخ به شبهه عاشورا و فرهنگ عزاداری

یکی ازشبهات مطرح شده در باب عزاداری ؛ تاریخچه عزاداری امام حسین(علیه السلام) میباشدکه برخی پیشینه این عزاداری را از زمان معزالدولة دیلمی دانسته و او را بنیان‌گذار عزاداری محرم معرفی ومی گویند: عزاداری و برگزاری مراسم ماتم، هیچگونه ثبوتی ازخیرالقرون (قرن صحابه،تابعین وتبع‌تابعین) ندارد و درسیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عزاداری وجود نداشته و بدعت محسوب می‌شود. ودر همین زمینه به نقل از علامه ابن‌کثیر دمشقی و علامه ذهبی می‌نویسند:"در سال 352 هـ معز الدولة بن بابویۀ شیعی، مردم بغدادرا دستور داد تا لباس سیاه پوشیده، بازار را تعطیل کنند و برای شهادت حضرت حسین بن علی ماتم بگیرند." دراینجا ذکر مطالبی چند به جهت روشن شدن موضوع لازم است.

بى شک نخستین کسانى که در شهادت امام حسین(علیه السلام)به عزادارى پرداختند، اهل بیتِ آن حضرت و بنى هاشم بودند. مراسم عزادارى امام حسین(علیه السلام)نخستین بار در روز یازدهم محرم سال 61 هجرى در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت‏ علیه السلام برگزار گردیدکه بدون فاصله بعد از شهادت زنان، و خواهران و دختران آن حضرت به محض شنیدن صداى اسب از خیمه ها بیرون ریخته و بر سر و صورت خود زدند.کتاب هاى مقاتل، جریان وداع مادران، همسران و دختران داغ دیده شهیدان را ثبت کرده اند.از جمله، ابومخنف نقل کرده است که زینب کبرى(علیها السلام)در قتلگاه چنان سخنانِ آتشینى به زبان آورد وناله سر داد که، دوست ودشمن رابه گریه واداشت. همچنین «زنان خاندان معاویه نیز با زنان اهل بیت(علیهم السلام)همدردى کردند و همراه آنان بر امام حسین(علیه السلام)نوحه سردادند و گریستند».[1] پس از ورود کاروان اسراء به شام و خطابه خوانی امام سجاد(علیه السلام)در شام نیز، یزید به اهل بیت امام حسین اجازه داد که عزادارى کنند و اهل ‏بیت ‏به مدت سه روز به طور رسمى درشام عزادارى کردند.[2]  در پى آن خطابه این عزاداریها، انقلاب بزرگ فکرى در شام پدیدآورد و اکثر قریب به اتفاق مردم نسبت ‏به دستگاه حاکمه بدبین شدند.

از دیگر مواردى که اهل بیت(علیهم السلام)در آنجا به عزادارى پرداختند، چهلمین روز شهادت امام حسین(علیه السلام)واقع در سرزمین کربلا بود; آنگاه که اهل بیت و خاندان امام حسین(علیهم السلام)از شام به سوى مدینه روانه بودند، براى زیارت قبور عزیزان از دست رفته خود، راه خویش را به جانب کربلا کج کردند و به آن سرزمین رسیدند،اهل بیت(علیهم السلام)چند روز در آنجا براى آن حضرت و سایر شهیدان کربلا به سوگوارى و نوحه سرایى پرداختند; زنان آن منطقه نیز با شنیدن صداى گریه و ناله اهل بیت(علیهم السلام)به سوى آنان شتافتند و با آنان هم نوا شدند.[3]

در شهر مدینه که کانون تجمع بنى هاشم بود، بر اساس منابع تاریخى نخستین بار عزادارى امام حسین(علیه السلام) به وسیله ام سلمه همسرگرامى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)برگزار شد یعقوبى مى نویسد: «مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد».[4]دومین بارى که گریه بر امام حسین (علیه السلام) مدینه را فرا گرفت، هنگامى بود که خبر شهادت امام حسین(علیه السلام)به وسیله قاصد یزید به والى مدینه رسید.[5] وسومین عزادارى در مدینه هنگام ورود آنان به مدینه[در بازگشت از کربلا] بود. آنگاه که امام سجاد(علیه السلام)همراه زنان اهل بیت(علیهم السلام)به نزدیکى مدینه رسید، بشیر بن جذلم بدستور امام سجاد به مدینه رفت و با صداى بلندشعری خواندو به مردم مدینه اعلام کرد که کاروان اهل بیت(علیهم السلام)به نزدیکى مدینه رسیده است. در این هنگام مردم مدینه یکپارچه در حالى که زنان به سر و صورت خود مى زدند و ناله و شیون مى کردند به سوى کاروان امام روى آوردند.آنگاه امام سجّاد(علیه السلام)در ضمن سخنانى، شرح مصائب کربلا را به اطلاع مردم رساند و مدینه در سوگ امام حسین(علیه السلام)و یارانش عزادار و ماتم زده گشت..[6]

 پس ازآن حلقه ‏هاى عزادارى توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد. ‏ مجالس‏عزادارى حضرت زینب (علیها السلام)در مدینه ،شهر را در آستانه انفجار وحرکت عمومى قرار داد...... ".[7]

تعدادى از شخصیت هاى بزرگ جهان اسلام نیز در همان روزهاى نخستین شهادت امام حسین(علیه السلام)تحت تأثیر مظلومیت آن حضرت قرار گرفته و درباره آن حضرت به مرثیه سرایى و اظهار اندوه و همدردى پرداخته اند، از آن جمله جابر بن عبدالله انصارى(رحمه الله) در نخستین اربعین شهادت امام حسین(علیه السلام)زائر قبر آن حضرت بود و بر سر تربت آن جناب رفته و سخت گریست.[8]خالد بن معدان که از بزرگان تابعان بود و در شام زندگى مى کرد، وقتى که سر امام حسین(علیه السلام)را بالاى نیزه دید طاقتش تمام شد و یک ماه از مردم کناره گیرى کرد و بعد از اینکه دوستانش اورا یافتند اشعارسوزناکی را سرود:[9] ازنخستین شخصیتهایى که درمرثیه مصیبت امام حسین (علیه السلام)شعر سروده اند، عبیدالله بن حرجعفی و سلیمان بن قته[10] مى باشند(این2نفراز جمله افرادی بودندکه امام حسین(ع) ازآنها طلب یاری نمودوآنها نپذیرفتند ولی بعد پشیمان شدند و به فاصله اندکى پس از شهادت آن حضرت کنار مزارش آمده و در مصیبت آن حضرت شعرسرودند.)

پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)نیز ائمه خود اقامه عزادارى مى‏کردند و شیعیان را به اقامه عزا و گریه و عزادارى تشویق می نمودند. در عصر امام باقر و امام صادق8 مجالس عزا به صورت دسته جمعى در حضورایندو امام برگزار مى شد و شاعران و مدّاحان اشعارى را در مرثیه امام حسین(علیه السلام)مى خواندند. اشعار کمیت اسدى، شاعر بزرگ شیعى در مدینه درنزد امام باقر(علیه السلام)) معروفست.[11].

 شیخ مفید درمسارالشیعه نقل کرده که، در روز عاشورا امام صادق(علیه السلام) مجلس عزا برپا مى کرد و از خوردن و نوشیدن خودارى مى نمود، تا اینکه ظهر مى شد، آنگاه مانند مصیبت زده ها غذاى اندکى مثل شیر مى خورد و غذاى لذید تناول نمى کرد. [12] در اثر تشویق هاى امام صادق(علیه السلام) عزادارى امام حسین(علیه السلام)به مناطق شیعه نشین نیز کشیده شد. چنانکه وقتى ابو هارون مکفوف در حضور امام صادق(علیه السلام)شروع به مرثیه سرایى کرد، امام فرمود: اى اباهارون! همان گونه که در میان خود [یعنى شهر رقه] مى خوانید، اینجا نیز همان گونه بخوان[13].

همانطورکه براساس منابع معتبر شیعه وسنی متذکر شدیم پیشینه عزاداری امام حسین(علیه السلام)سبقه تاریخی اززمان شهادت ایشان وحتی اززمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وعلی(علیه السلام)دارد.

حافظ احمد بن حسین بیهقى به نقل از على بن حسین (علیه السلام)و آن حضرت از اسما بنت عمیس روایت مى‏کند که گفت: «من در ولادت حسن و حسین قابله جده‏ات فاطمه (علیها السلام)بودم. وقتى حسین (علیه السلام)به دنیا آمد، رسول خدا به سراغ من آمد و فرمود: اى اسما فرزندم را بیاور. حسین را در پارچه سفیدى قنداق کرده به دست آن حضرت دادم. در گوش راست اذان و در گوش چپ ایشان اقامه گفتند، آنگاه او را در دامن خود گذاشته و گریستند! عرض کردم پدر و مادرم فدایت، چرا گریه می ‏کنید؟ فرمود: بر این پسرم! گفتم: او که هم اکنون متولد شده است. فرمود: اى اسما! پسرم را گروه ستمگران خواهند کشت، خداوند شفاعتم را به ایشان نرساند! ..................[14] وابن شهرآشوب ازامام الصَّادِقُ (علیه السلام)نقل کرده که پیامبر(صلی الله علیه و آله)درموردامام حسین(علیه السلام)فرمود: ….هُوَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی أَمَا إِنَّ أُمَّتِی سَتَقْتُلُهُ فَمَنْ زَارَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مِنْ حِجَجِی ......حَتَّى بَلَغَ سَبْعِینَ حِجَّةً مِنْ حِجَجِ رَسُولِ اللَّهِ بِأَعْمَارِهَا[15].  

* درکتاب بحارالانوارازقرب الاسناد ازامام باقر(علیه السلام)نقل شده: امیرالمؤمنین (علیه السلام)با دو تن از یارانش از «کربلا» گذر کردند، حضرت، هنگام عبور از آنجا، چشمهای علی(علیه السلام)اشک‌آلود شد، سپس فرمود: اینجا مرکب‌هایشان بر زمین مى‏خوابد، اینجا محل بار افکندنشان است و اینجا خون‌هایشان ریخته می‏شود، خوشا به حال تو اى خاکى که خون دوستان بر روى تو ریخته مى‏شود ! [16].

ودر کتاب سلیم ابن قیس هلالی آمده: لَمَّا قُتِلَ‏ الْحُسَیْنُ‏ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ بَکَى ابْنُ عَبَّاسٍ بُکَاءً شَدِیداً.[17].

 این شواهد بیانگرسبقه تاریخی عزاداری امام حسین (علیه السلام)می باشد.آنچه مسلم است با قدرت گرفتن عباسیان و مخالفت شدید آنان با شیعیان و مظاهر تشیع، عزادارى امام حسین(علیه السلام)نیز از گسترش بازماند، حتى متوکّل عباسى قبر امام حسین(علیه السلام)را خراب کرد و از زیارت قبر آن حضرت جلوگیرى نمود.[18] و می توان گفت قرن چهارم هجرى که حکومت هاى شیعى چون: علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به روى کار آمدند اوج گسترش تشیع است. در این زمان عزادارى امام حسین(علیه السلام)به صورت عمومى در کوچه و بازار برگزارمی شد; عموم مورخان اسلامى به خصوص مورخانى که وقایع را به ترتیب سنواتى نوشته اند، از جمله: ابن جوزى، در کتاب المنتظم،[19] ابن کثیر،[20] ابن اثیر[21]یافعى در مرآت الجنان[22] و ذهبى[23] در ضمن وقایع سال 352 هـ. و سال هاى بعد از آن، کیفیت عزادارى شیعه را در روز عاشورا نوشته اند.لذا می توان عصر آل بویه را دوران اقتدار شیعه به حساب آورد، ولی این مطلب به معنی بی رنگ کردن وکم اهمیت جلوه دادن عزاداری از خیرالقرون نیست . وپاسخی است به کسانیکه عزاداری را امام حسین (علیه السلام)رابدعت شمرده ومنکر سبقه تاریخی آن هستند.

نکته مهم قابل توجه اینکه عزاداری از مصادیق شعائر اسلامی می باشدو قرآن می فرماید:(وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ) «شعائر اللّه» به معنى «نشانه‏ هاى پروردگار» است و تمام آنچه در برنامه‏هاى دینى وارد شده و انسان را به یاد خدا و عظمت آئین او مى‏اندازد شعائر الهى است وبزرگداشت آن نشانه تقواى دلهاست .24]

پیامبر (صلی الله علیه و آله)می‌فرماید : « علیکم‌ بمجالس‌ الذکر».

با صرف‌ نظر از تأثیرات‌ فردی‌ و اجتماعی‌ عزاداری‌ ، ‌تشکیل‌ مجالس‌ عزاداری‌ ریشه‌ در فطرت‌ انسان‌ داردوریشة‌ آن‌ را در خلقت‌ انسان‌ ومعنویت‌ و رسالت‌ الهی‌ است‌. هر انسانی‌ به‌ سادگی‌ در می‌یابد که‌ حوادث‌ گذشتة‌ هر جامعه‌ و آیینی‌ می‌تواند درسرنوشت‌ و آینده‌ آن‌ آثار عظیمی‌ داشته‌ باشد. بسیاری‌ از حوادث‌ که‌ در جای‌ خود دارای‌آثار و برکاتی‌ غیر قابل‌ انکار بوده‌اند ، می‌توانند با بازنگری‌ و بازسازی‌ مراتب‌ و اهداف‌ آن‌ رادوباره‌ در جامعه‌ بیابند.  حادثة‌ عاشورا نقش‌ تعیین‌ کننده‌ای‌ در روشن‌ شدن‌راه‌ هدایت‌ مردم‌ داشته‌ است‌ ، قیام‌ امام‌ حسین‌ (علیه السلام)به‌ منظور جهت‌ دادن‌ به‌ مردم‌ صورت‌ گرفت‌. راهی‌ که‌ او پیمود برای‌ همیشه‌ تاریخ‌ سبب‌ تداوم‌ دین‌ خدا شد.مجالس‌ عزاداری‌ امام‌ حسین‌ علیه السلام نیز همین‌ رسالت‌ را ، دارا هستند. دریادآوری‌ واقعة‌ کربلا ، ظلم‌ها ، انحرافات‌ و منکرات‌ آن‌ روزگار تبیین‌می‌شود ، ذهن‌ شنوندگان‌ به‌ جامعة‌ خویش‌ معطوف‌ می‌گردد و آن‌ را مورد توجه‌ قرار می‌دهد، و با مقایسة‌ عصر خود با آن‌ روزگار در صدد برمی‌آید که‌ اگر حکومتی‌ حسینی‌دارد ، در حفظ‌ آن‌ بکوشد و اگر حاکمی‌ ظالم‌ برمَسندنشسته‌ ، دربرابر آن‌ بایستد.زنده‌ نگه‌ داشتن‌ عاشورا سبب‌ می‌شود گذشت‌ قرون‌ نتواند میان‌ پیوند روحی‌جامعه‌ و مکتب‌ ، جدایی‌ ایجاد نماید ، و سبب‌ می‌شود، امت‌ اسلام‌ ازتأثیرات‌ و انحرافات ‌دشمنان‌ در امان‌ باشند ومکتب‌ را در پیچ‌ وخم‌ روزگارازتصرف‌ها و بدعت‌ها محافظت‌نماید.آنچه‌ در این‌مجالس‌ رخ‌ می‌دهد این است که مخاطب‌ این‌ مجالس‌ در می‌یابد‌ الگوهای‌ناب‌ را از الگوهای‌ بی‌ارزش‌ تفکیک کند واین مجالس به‌ گونه‌ای‌ موجب‌ استحکام‌ ارزش‌های‌ الهی‌ درجامعه‌ می گردد .[25]

پی نوشتها:

[1]. ابى مخنف: ص 272.

[2]. تاریخ طبرى، ج‏4، ص‏353.

[3]. شیخ مفید: مسار الشیعه، المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، طـ اول، 1413 هـ.ق، ص 46،

[4] ابن واضح: تاریخ یعقوبى، منشورات مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، طـ ا، 1413 هـ، ج 2، ص 159.

[5]. شیخ مفید: الامالى، انتشارات جامعه مدرسین، قم طـ 2(بى تا)، ص319، شیخ مفید: الارشاد، المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، 1413 هـ.، ج2، ص123 و 124، مسعودى: مروج الذهب، منشورات موسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، ج3، ص80 و بلاذرى: انساب الاشراف، تحقیق شیخ محمد باقر محمودى، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، طـ 1، 1397 هـ، ج 3، ص 221.

[6] .ابن طاووس، على بن موسى: ص 87 و 88.

[7] ثورة الحسین فى الوجدان الشعبى، ص‏265.

[8]. شیخ مفید: مسار الشیعه، المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، طـ1، 1413 هـ، ص43.

[9] ابن طاووس، على بن موسى: اللهوف فى قتلى الطغوف، منشورات المطبعه الحیدریه، نجف، 1369هـ.ق،ص 76.

[10] ابومخنف: وقعة الطف، تحقیق استاد محمد هادى یوسفى غروى، موسسة النشر التابعة لجماعة المدرسین، قم، طـ1، 1367 هـ. ش، ص 176.

[11]. علامه امینى، عبدالحسین: الغدیر، دارالکتاب العربى، بیروت، ط 5، 1403 هـ، ج 2، ص 202.

[12]. مسار الشیعه، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، طـ 1، 1413 هـ، ص 43.

[13] ابن قولویه:؟ ، ص 112

[14]((مقتل، حافظ ابوالمؤید خوارزمى، ج‏1، ص 88، فصل ششم در فضایل حسن و حسین (ع) و ذخائر

[15] مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص: 128

[16] بحار الأنوار (ط - بیروت)    ج‏44    258     باب 31 ما أخبر به الرسول و أمیر المؤمنین و الحسین صلوات الله علیهم بشهادته صلوات الله علیه ..... ص : 250

[17] کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص: 915

[18]. طبرى، محمد بن جریر: تاریخ الطبرى (تاریخ الامم و الملوک)، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 5، ص 312.

[19] . المنتظم فى تاریخ الملوک و الامم، دائرة المعارف العثمانیه، حیدرآباد رکن، 1358 هـ. ق، ج 7، ص 15.

[20] . ابن کثیر، همان، منشورات مکتبة المعارف، بیروت، ج 11، ص 243.

[21] . الکامل فى التاریخ، دار صادر، بیروت، 1399 هـ. ق، ج 8، ص 549.

[22] . مرات الجنان، حیدرآباد دکن، 1338 هـ. ق، ج 3، ص 247.

[23] . تاریخ الاسلام، (حوادث و وفیات سنة 351 ـ 380)، دارالکتاب العربى، بیروت، ط . 1، 1409 هـ، ص 11.

[24] . برگزیده تفسیر نمونه،ج 3،ص 214 ذیل آیه 32 سوره حج.

[25] برداشتی از مقاله «فلسفه‌ عزاداری‌ یا اهمیت‌ سوگواری»،نوشته:حکیمه قاسمی .

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان