بسم الله الرحمن الرحیم
«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ»؛ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﻭ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻨﺠﺶ ﻫﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﻭ ﻣﺎﺩﻱ ] ﺗﺮﺍﺯﻭ ﻧﻬﺎﺩ.
«أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ»؛ ﺗﺎ ﺩﺭ [ ﺳﻨﺠﻴﺪﻥ ﺑﺎ ] ﺗﺮﺍﺯﻭ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺭﻭﺍ ﻣﺪﺍﺭﻳﺪ [ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻣﮕﺬﺭﻳﺪ.
«وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ»؛ ﻭ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﻣﻜﺎﻫﻴﺪ .
«وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ»؛ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ [ ﺯﻧﺪﮔﻲ ] ﻣﺮﺩم ﻧﻬﺎﺩ. ( ۷_۱۰ سوره الرحمن)
عدالت و تربیت
یکی از زیباترین و پرکاربردترین واژهها از دیرباز تا امروز کلمه «عدالت» است. به خصوص در دنیای معاصر هر کسی که میخواهد از رشد جوامع سخن بگوید شعار عدالت خواهی را سرلوحه برنامههای خود اعلام میکند و بر آن پافشاری مینماید. متولیان امر تربیت مسئله توسعه و عدالت را به طور جدی دنبال کرده و آن را در سطح نهاد آموزش و پرورش ،خانواده ،اقتصاد و سیاست لازم و ضروری میدانند.
اندیشمندان عدالت را در قالب مفاهیمی همچون رعایت حقوق مساوی افراد جامعه، برابری ،بهرهمندی مساوی از فرصتهای اجتماعی و....تعریف میکنند و بر کلماتی همچون عدم تبعیض انصاف،حق، بیطرفی ،اعتدال، تعادل و هماهنگی تمرکز دارند .حتی از این مفاهیم در تشخیص موارد بیعدالتی نیز استفاده میکنند.
قرآن کریم فارغ از همه جنجالهای دنیای مدرن، عدالت را با مفهوم « میزان » در ضمن آیات آفرینش انسان و جهان روشن میسازد.
«میزان»به معنای هرگونه وسیله سنجش است، سنجش حق از باطل، عدالت از ظلم و ستم ،سنجش ارزشها، حقوق انسانها در مراحل و مسیرهای مختلف اجتماعی و هرگونه قانون تکوینی و دستور تشریعی.
در واقع کاربرد واژه (میزان) و همنشینی آن با کلمه« قسط» و عدم طغیان کمک فراوانی به فهم عدالت و اهمیت و گستردگی آن در منطق قرآن میکند.
خداوند بعد از بیان رحمت الهی و نعمت تعلیم و بیان و منظم بودن خورشید و ماه و سجده موجودات که نوعی توجه به رابطه خدا با انسان و طبیعت است، نحوه رابطه انسان با جامعه را مطرح کرده و تاکید میکند که سلامت مادی و معنوی جهان با اقامه قسط و عدل امکانپذیر است.
خداوند متعال که همه جهان را هستی بخشیده و اندازه و حدود آن را معین فرموده با وضع قوانین و ضوابط و ابزارهای سنجش از تجاوز بشر طغیانگر به هستی موجودات عالم جلوگیری نموده،مناسبات و نوع روابط با دیگران را مشخص میکند. این نظم عالمانه در واقع در مسیر رشد وتحقق مفهوم عدالت قرآنی است و به کار گیری آن تربیت فرد و اجتماع را میسر میکند.
نکته اول: بیان نعمتهای الهی در سوره مبارکه الرحمن با دیگر کلامهای پروردگار متفاوت است به عنوان مثال گاهی خداوند از تسخیر آسمان و زمین و خورشید و ماه و در خدمت بودن آنها سخن میگوید و گاهی نظم حاکم بر آن ها را مورد دقت قرار میدهد میفرماید: «خورشید و ماه بر طبق حساب منظمی جریان دارند الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ»
اینکه خواننده این سوره از این کلام نظام ثابت حرکت خورشید و ماه و پیدایش منظم شب و روز سال و ماه و فصول مختلف را در ذهن بیاورد و در پرتو آن نظم زندگی انسانها و برنامهریزی برای امور تجاری و صنعتی و کشاورزی را ببیند و توجه کند اگر این نظم نبود زندگی بشر هرگز نظام نداشت، درس تربیت است.
نکته دوم: سرعت گامهای تربیتی در این سوره بالاست ،تصور کنید انسانی که در طبیعت گام برمیدارد و روییدنیهای بدون ساقه ( نجم) و ساقهدار ( شجر) را میبیند و با ذهن قرآنی خود این آیه را مرور میکند.
« وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ» ﻭ ﮔﻴﺎﻩ ﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ] ﺳﺠﺪه میکنند.
چه حال خوش معنوی را به دست میآورد چون میداند منظور از این سجده خضوع و انقیاد و اطاعت امر الهی توسط این موجودات است یعنی آنها در چارچوب فرمان الهی نشو و نمومیکنند ،انگاه باید از خودش سئوال کند که اطاعت پذیری من از دستورات الهی چگونه است ؟
نکته سوم: آسمان برافراشته با تمام گستردگی آیت عظیمی از آیات خدا است.
«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا » معرفت به این مطلب بسیار مورد تاکید آیات قرآن کریم است چنانکه « اولوا الباب» در آن میاندیشند و میگویند: "پروردگارا این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدی."
در ادامه آیه از « میزان » سخن به میان آورده ومیفرماید:«وَضَعَ الْمِيزَانَ» شاید بتوان گفت یکی از اهداف قرار دادن میزان در عالم هستی این است که" انسانها هم میزان را رعایت کنند"و میفرماید : «أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ»
لازم به ذکر است که میزان در این آیات سه مرتبه تکرار شده است که در هر کدام معنا متفاوت است؛ مرتبه اول: مطلق هر چیزی که مورد سنجش است.
مرتبه دوم: خصوص ترازوهای معمولی
مرتبه سوم: خصوص وزن کردن در یک مورد خاص
»وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ»؛ ﻭ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﻣﻜﺎﻫﻴﺪ.