نویسنده : صدیقه السادات رجائی الموسوی.
بررسی اوضاع فرهنگی سیاسی
عصر امام صادق(علیه السلام) از جنبه سیاسی یکی از دوران های مهم تاریخ اسلام به شمار می رود که در آن قیام ها و وقایع مهمی به وقوع پیوست. از مهم ترین آن ها می توان به انتقال حکومت و قدرت از بنی امیه به بنی عباس اشاره کرد. عباسیان که از گذشته با امویان در جنگ و مبارزه بودند به واسطه سیاست های ویژه ی خود به موفقیت های بزرگ دست یافتند. آنان شعار نهضت شان را «الرّضا من آل محمد» قرار دادند و خود را از علاقه مندان و نزدیکان خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی کردند و در مدت کوتاهی مخالفان خود را از میان برده، به خلافت سلسله اموی پایان دادند در سال 132 ه . ق سفاح اولین خلیفه عباسی قدرت را در دست گرفت؛ اگرچه در ابتدا تصور می شد شیعیان از فشارها و شکنجه های امویان نجات یافته اند، اما خیلی زود چهره واقعی عباسیان آشکار شد. آنان که وعده بازگرداندن خلافت به علویان و اهل بیت: را داده بودند، پس از رسیدن به قدرت، نه تنها به وعده های خود عمل نکردند، بلکه خاندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را تحت فشارهای شدید قرار دادند و بدین ترتیب در آزار و اذیت علویان از بنی امیه هم پیشی گرفتند.
با روی کار آمدن منصور، اولین خلیفه عباسی اوضاع به کلّی دگرگون شد. او خلیفه ای ظالم و سفاک بود که خطر قدرت خود را تنها از ناحیه علویان و به خصوص امام صادق(علیه السلام) می دانست؛ از این رو شدیدترین فشارها را بر امام و شیعیان ایشان وارد ساخت. اواخر دوران امامت حضرت صادق(علیه السلام) یکی از سخت ترین ادوار شیعه در تاریخ اسلام بود و رابطه میان امام و یاران ایشان قطع گردید. گاه اصحاب خود را به لباس فروشنده ی دوره گرد در آورده تا بتوانند مخفیانه به منزل امام راه یافته و پاسخ سؤالات خود را از محضر آن حضرت دریافت کنند.
امام صادق(علیه السلام) از همه به شرایط موجود آگاه تر بود و می دانست که زمینه فرهنگی مناسب و نیروی کافی برای قیام در میان شیعیان وجود ندارد؛ از این رو سیاست کلی خود را در مبارزه ی غیر مستقیم با دستگاه خلافت قرار داد. اهتمام آن حضرت برای تبیین حقیقت دین و بالا بردن سطح بینش دینی شیعیان موجبات تعالی فرهنگ شیعه شد.
عصر امام صادق(علیه السلام) به عصر تضارب آرا و عقاید مشهور است؛ چرا که در آن زمان فرقه ها و دسته های متعدد به وجود آمد و آشوب های فکری، اندیشه های انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسایلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتب هایی؛ همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و ... پدیدار گشت و مذاهب و فرقه های گوناگون به وجود آمد.
وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(علیه السلام) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند. می توان موارد زیر را از جمله مهم ترین فعالیت های آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد:
1. بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ در این صورت مسلمانان با مبانی اعتقادی صحیح اسلام آشنا شده و از انحرافات موجود نیز آگاه می شدند. از این راه حق از باطل جدا می شد و مسلمانان راحت تر می توانستند مسیر مستقیم را شناخته و با اطمینان در آن گام بردارند و به صلاح و درست کاری دست یابند. بیشتر شبهات مطرح شده و انحرافات شکل گرفته بر اثر نبودن شناخت و درک درست از مسأله توحید و صفات و افعال الهی بود. زنادقه و ملاحده نیز افکار الحادی خود را میان مسلمانان ترویج می کردند؛ از این رو تبیین مباحث توحیدی نسبت به سایر مسایل اعتقادی بیش از هر زمان دیگر لازم و ضروری می نمود.
از میان سخنان امام جعفر صادق(علیه السلام) در مباحث توحیدی می توان به حدیث شریف «توحید مفضل» اشاره نمود که در آن، حضرت از خاک، نبات، حیوان، انسان، گیاه، افلاک و عناصر دیگر سخن به میان آورده و به زیباترین شکل نتیجه ی آن را بیان می فرماید که موجودات در حال تسبیح و تشهید و تهلیل الهی هستند و حتی جماد و نبات همواره به عبادت و طاعت تکوینی مشغول اند.
امام صادق(علیه السلام) در جای دیگر بر اهمیت خداشناسی تأکید می فرماید: «بنده در مرحله اول باید خدای خود را بشناسد و پس از آن بداند که چگونه خلق شده است، تا پس از درک امتیازات و حکمت های به کار رفته در خلقت انسان، از خدای خود سپاسگزاری کند. این شکر و سپاسگزاری زمانی محقق می شود که انسان اوامر و دستورات پروردگار خود را بشناسد و با کمال اخلاص، اطاعت او را به جا آورد».
2. پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح می شد، شیوه ی دیگری برای تحکیم پایه های اعتقادی بود. با توجه به شرایط خاص فرهنگی عقیدتی عصر امام صادق(علیه السلام) پرسش ها و ابهام ها بیشتر پیرامون مسایل کلامی؛ به ویژه مسأله خداشناسی بود. در باب توحید و عدل الهی احادیث بسیاری از آن بزرگوار نقل شده است؛ چنان که می فرماید: «توحید آن است که آنچه بر خود روا می داری بر خدا روا نداری و عدل آن است که کاری را که اگر خود انجام می دادی مورد ملامت واقع می شدی به خالقت نسبت ندهی».
درگیری مسلمانان با برداشت های نادرست از معانی صفات ذات و افعال الهی، سبب پیدایش افکار گوناگون انحرافی گردید. گروهی صفات خداوند را همانند صفات مخلوقات معرفی کردند، دسته ای دیگر صفات خداوند را عارض بر ذات و گروهی دیگر تعبیر دیگری می آوردند.
این بیراهه ها، امام صادق(علیه السلام) را بر آن داشت تا به سؤالات مطرح شده با بیانی دقیق پاسخ دهد.
مسأله رؤیت خداوند در دنیا، یا آخرت به سرعت به یکی از مسایل مورد بحث مسلمانان تبدیل شد. در پی تفسیرهای ظاهری از برخی آیات، نظرات گوناگونی رخ نمود. امام صادق(علیه السلام) حقیقت واقع را چنین فرمود: «چشم ها او را نمی بینند؛ ولکن قلب ها با حقیقت ایمان او را در می یابند. خداوند با حواس ظاهری درک نمی شود و قابل مقایسه با مردم نیست و بدون تشبیه شناخته می شود».
قضا و قدر الهی، اختیار، یا بی اختیاری انسان از جمله مسایلی بود که باعث ایجاد فرقه های گوناگون میان مسلمانان شد. امام صادق(علیه السلام) پس از بیان حدیث «لاجبرو لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» در شرح آن چنین فرمود: «زمانی که فردی انجام گناهی را اراده می کند و تو او را نهی می کنی و سپس رهایش می سازی و او گناه را مرتکب می شود، این ترک کردن تو به معنای امر او بر گناه نیست».
3. جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری را می توان از مهم ترین اقدامات آن بزرگوار در جهت گسترش و نشر معارف و علوم اهل بیت: دانست. قیام ها و شورش های متعدد که سرتاسر سرزمین اسلامی را در برگرفته بود فضای مناسبی را برای امام صادق(علیه السلام) پدید آورد تا از سرگرمی حکومت به امور سیاسی نهایت استفاده بشود و با تأسیس حوزه بزرگ علمی، علوم مختلفی را ـ که برخی از آن ها در اسلام سابقه نداشت ـ معرفی نماید.
حاصل تلاش های علمی امام(علیه السلام) و جلسه های درس ایشان، تعلیم و تربیت چهار هزار شاگرد بود. دانش آموختگان محافل علمی اقدام به جمع آوری بسیاری از احادیث متروک و فراموش شده کردند و کتاب های بسیاری را تألیف نمودند. گردآوری چهارصد اصل از سوی چهارصد تن از اصحاب آن حضرت را نمونه ای از مهم ترین اقدامات علمی آن زمان می توان برشمرد.
امام جعفر صادق(علیه السلام) در این حرکت علمی بزرگ توده های مردم را با معارف حقیقی دین اسلام آشنا نمود. آنان دریافتند که چگونه حاکمان و خلفای جور با غصب خلافت، مسیر جانشینی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را منحرف ساخته و مسلمانان را به تباهی و گمراهی کشاندند؛ از این رو توجه به اهل بیت و خاندان رسالت: روز به روز بیشتر شد و به دنبال آن قیام های متعدد برای مبارزه با ظلم و ستم دستگاه حاکمه به وقوع پیوست و مخالفت ها به اوج خود رسید.
4. تعلیم و تربیت شاگردان متخصص یکی دیگر از فعالیت های امام صادق(علیه السلام) بود. آن بزرگوار از استعداد شاگردان خود به خوبی آگاه بود و برای هر یک از آنان در خور ادراک و استعدادشان مطالب مهم و دقیق هر رشته علمی را در جلسات خصوصی در میان می گذاشت و به آموزش آنان می پرداخت.
5. مناظرات علمی امام جعفر صادق(علیه السلام) نقش به سزایی در پیرایش و اصلاح اعتقادات و مبارزه با عقاید انحرافی داشت. آن بزرگوار همواره از دعوت متفکران و سران فرق و ادیان مختلف برای مناظره استقبال می نمود؛ چرا که بدین وسیله نه تنها بطلان عقاید و آرای منحرف آشکار می گردید، بلکه ثبت و ضبط مناظره ها دسترسی دیگران را به این مطالب آسان می نمود و بدین وسیله سایر مسلمانان در نقاط دیگر از آن بهره مند شدند. این گونه بود که فن گفت وگو و مناظره در میان مسلمانان به شیوه ی صحیح و مطلوب شکل گرفت و جایگاه ویژه ی خود را باز یافت.
شیوه امام صادق(علیه السلام) در مناظرات علمی بسیار حایز اهمیت است. دقت، متانت و علم امام به گونه ای بود که حتی تحسین مخالفان را بر می انگیخت. آن بزرگوار براساس امور مورد قبول طرف مقابل استدلال می نمود و چنان قاطعانه دلایل خود را بازگو می فرمود که طرف گفت وگو جز اعتراف به بطلان رأی و نظر خود و تسلیم در برابر امام(علیه السلام) راه دیگری نداشت.
آن حضرت در مناظره با گروه های ملحد، بطلان عقاید آن ها را به اثبات می رساند و درک و شناخت صحیح از توحید و صفات الهی را ارائه می فرمود.
سرانجام پس از 34 سال تلاش بی وقفه امام جعفر صادق(علیه السلام) در راه بیان حقایق و معارف دینی، حقیقت دین ـ که دچار انحرافات بسیاری شده بود ـ بار دیگر زنده شد و اصول اعتقادی صحیح دین اسلام تبیین گردید. این حرکت عظیم علمی سبب شد تا هرگونه شک و شبهه پیرامون مسایل دینی رخت بندد و در پی پاسخ های روشن و کافی به حاشیه رانده شود. از آن زمان تاریخ مذهب شیعه با نام مبارک امام جعفر صادق(علیه السلام) همراه و ملازم شد.
منبع: نشریه نامه جامعه، مهر 1387، شماره 49