ایشان در ابتدا با اشاره به ولادت پیامبر (ص) گفت: نبیّ اکرم (ص) با آمدنش نقطه ای نورانی در عالم بشریت ایجاد کرد و اگر مردم به سمت این نقطه گسیل شوند از بسیاری از دردها و رنج هایی که گریبان بشریت را گرفته رهایی خواهند یافت. امام رضا (ع) می فرمایند:"دوست هرکس عقل اوست و دشمنش جهل اوست".اگر از عقل و توانایی عقلانی مان استفاده نکنیم در بحران های جهل نابود خواهیم شد. چه کنیم بتوانیم عقل را به عنوان دوست و یار و همراه نگه داریم؟ لازمه اش این است که نسبت به جهل و انحرافات و عقب ماندگی های جهان آگاه شویم. اول بدانیم نسبت به چه چیزهایی جهل داریم. دشمن درصدد این است که از جهل خود خارج نشویم. جهل به معنای بی سوادی نیست به معنای ندانستن صرف نیست بلکه به این معناست که از فهم و توانایی ها و کاربرد عقل بهره مند نشویم. چه بسا کسانی که در سرای دانش قدم گذاشتند و به واسطه جهل دور شدند. حضرت جهل را مقابل عقل و مقابل عدل می گیرند و برابر با ظلم می دانند در نتیجه لازم است بدانیم در چه مواردی جهل داریم دانستن همین، راه برون رفت از جهل است. یکی از موارد جهل، جهل به استعدادها و توانمندی های خودمان است، امروز بشر نسبت به اینکه خدا چه نعمت هایی را در او به ودیعه گذاشته جاهل است یا اگر می داند استفاده نمی کند.
وی افزود: در زیارت اربعین داریم امام حسین (علیه السلام) کشته شد تا بندگان خدا را از جهالت و ضلالت نجات دهد. ضلالت جهالت بیشتر است. انسان می داند برای چه آفریده شده ولی نسبت به دانسته هایش اعمال و رفتار ندارد. قرآن بسیار به ما توصیه می کند در احوالات گذشتگان سیر کنیم؛ وقتی چنین توصیه هایی از لسان قرآن داریم یا در نامه 31 نهج البلاغه حضرت علی (علیه السلام) در توصیه به فرزند جوانشان می فرمایند:"در احوالات گذشتگان سیرکن تا آنچه آنها مبتلا شدند تو نشوی" متوجه می شویم مشکل بشر این است که خودش را می بیند در حالی که اگر گذشتگان را رصد کند، به عواملی که گذشتگان را گرفتار کرده مبتلا نمی شود و اگر مطالعه نداشته باشد به همان درد مبتلا می شود. کسی که عالم به مقتضیات زمانش باشد مشکلات بر او هجوم نمی آورند. جهل نسبت به فلسفه سختی ها، بلاها و تأثیر آنها در شخصیت انسانها. امروز جامعه بشری جامعه راحت طلبی شده است. نسبت به بلاها و رنج ها کم طاقت شده و نمی تواند برتابد، لذا با توجه به پیشرفت ها و دستاوردهای مهم صنعتی و تکنولوژی بشر امروز همچنان ناآرام و مضطر است، دائما در جوشش و جنگ و دعواست و چون نسبت به آن سختی ها و مشکلات آگاهی ندارد و فلسفه اش را نمی داند زندگی سختی دارد.
مدیر مکتب نرجس(علیهاالسلام) سپس گفت: جهل نسبت به مردم یکی از موارد مهم جهل است، امروز در جامعه اسلامی حتی می بینیم تصمیم سازها و دست اندرکاران به جهت این که مردم را نمی شناسند نیاز آنها را نمی شناسند، لذا در تصمیم سازی ها و برنامه ریزی ها مواردی را که بتواند بشر و جامعه را به سمت تکامل سوق بدهد نمی پردازند. همین نمایشگاه کتاب آیا براساس نیاز و احتیاج مردم برپا شده است؟ هر سال باید چنین کاری انجام شود و ناشرین به مردم معرفی شوند ولو این که بین این ها کتاب هایی باشد که دردی از مردم دوا نکند. یکی دیگر از جهل هایی که اگر به آن آگاه نشویم جهل نسبت به دشمن است چه دشمن درون که خطرناک ترین است چه دشمن بیرون که زمانی مسلط می شود که نسبت به دشمن درون آگاه نباشیم.
جهل نسبت به دشمن بارها هشدار داده شده است در آیات قرآن در سوره ناس می فرماید: به خدا پناه ببر. دشمن مهم ما دشمنان جنّی و انسی هستند. تمام پیامبران و امامان و نایبان امامان برای این است که ما را از جهالت و ضلالت نجات دهند. چه کنیم از این ظلمت ها رها شویم؟ علت این جهل و نادانی ما چیست؟ وقتی پیش پزشک میرویم درد را می پرسد و دارو می دهد و گاها خوب هم نمی شویم این جا نیز باید بفهمیم که علت این که گرفتار جهل می شویم چیست؟ در توضیح آن می توان به سه مورد اشاره کرد که اولین آن تقدیر کورکورانه است، در آیه قرآن داریم که وقتی می گوییم «اتّبعوا ما انزل الله...» می گویند ما بر روش نیاکانمان هستیم. قرآن می فرماید که این گذشتگان چیزی نمی فهمیدند پس نمی توانید تقلید کورکورانه کنید. جوامع کنونی به چند دلیل به دنبال غرب افتاده اند؛ یک علت این است که خودباوری ندارند، چه لزومی دارد که در دانشگاه ها اندیشه های لیبرالی تدریس می شود؟ علت جهل امروز ما همین تقلیدهای کورکورانه است. علت دیگر آن عدم درک صحیح از دین است؛ فکر می کنیم دین یک سری اعمال ظاهری است، هزاران همایش برای حجاب برگزار می شود ولی به کار اساسی که پایه حجاب است رسیدگی نمی شود. میلیارد ها صرف چاپ و نشر کتاب می شود ولی به مبانی دین پرداخته نمی شود. دین مجموعه دستورالعمل هایی است از جانب پروردگار برای سعادت و آرامش و به تکامل رسیدن بشر. وقتی مردم را سرگرم یک سری عبادات ظاهری می کنیم فکر می کنند دین همین است در حالی که دین قانون و قاعده دارد.
مورد دیگر عدم پیروی کامل از دین است. بعضی از مباحث دین را تبعیت می کنیم و برخی را نه! اگر می خواهیم از جهالت و ظلمت آن رها شویم باید کاملا از دستورات و فرامین دین تبعیت کنیم نمی شود قسمتی را عمل کنیم و قسمتی را نه.
خانم شایسته خوی پیرامون آثار و علامت جهل و جاهل بیان داشت: با استناد به آیات قرآن اگر دیدم ارزشها در نظرم عوض شده است بعنوان مثال تا دیروز نسبت به نامحرم سختگیر بودم و مراعات داشتم، قبلاً نسبت به سرقت علمی و کپی برداری حساس بودم و امروز برایم مهم نیست و از خط قرمزها عبور کردم و ارزشها در نظرم دگرگون شده است، تا دیروز دین، خدا و اهل بیت (ع) ارزش بوده و امروز رضایت مردم هم مهم شده! رضایت مردم چیز بدی نیست وقتی خطرناک می شود که بواسطه رضایت مردم رضایت خدا را حذف کنم.
امام حسین (ع) فرمودند: رضایت خدا را بر رضایت مردم ترجیح بده ولو اینکه مردم از تو عصبانی باشند. امروز این خیلی مهم است که توجه غرب را بخواهم یا توجه خدا را؟
آیا گرفتن مدرک و عنوان و شهرت و مقام ارزش است یا خدمت خالصانه؟
از دیگر آثار و علامات جهل این است که کاری کنم و بعد پشیمان شوم کاری که نکبت بار باشد بسیار است. چه بسا بسیاری از پشیمانی ها نشان دهنده آن است. از دیگر نشانه های آن بی ادبی در محضر خدا، در محضر قانون و ... است.
یکی دیگر از علامت های جهالت، سوءظن و بدبینی نسبت به همه چیز است. سوء ظن به خدا، به خود، به مردم. سوء ظن نسبت به خودم خوب است، اینکه نسبت به خودم، کارم، رفتارم و عملم سوء ظن داشته باشم؛ ولی دو نوع دیگر خیلی خطرناک است، این دو تا را نباید مبتلا شویم چون ابتلا به آنها از آثار جهالت است.
علامت پنجم جهالت، اختلاف و پراکندگی و تفرقه ایجادکردن است اگر میل دارم وحدت شکنی کنم نشاندهنده جهالت است. ششم: بهانه جویی است؛ بهانه های قوم موسی در قرآن خیلی واضح آمده است انسانهای بهانه جویی که دائما دانبال ایراد گرفتن هستند. هفتمین علامت، تعصب و لجاجت است. هشتم: فساد را اشاعه دادن؛ یکی از وظایف و برنامه های وزارت فرهنگ و ارشاد این است که جلوی فساد را در فرهنگ مردم بگیرد در هر نوع و قسمتی. لذا حضرت آقا برای هر برنامه علمی، سیاسی، اقتصادی و ... توصیه می کنند. ما نباید بگذاریم فرهنگ مان فاسد شود مزدوران دینی دارند دین مردم را به فساد می کشند.
پوشاندن حقیقت نهمین علامت جهل است. چرا حقیقت را می پوشانید و حقیقت واقعی را به مردم نشان نمی دهید؟ قرآن کسانی را که یکتمون ما انزل الله هستند لعنت می کند، کسانی که جو را برای مردم مبهم می کنند مورد لعن پروردگارند. کوردلی، عمر بی برکت، خودستایی و عیب جویی از دیگران هم علامت های جهل اند.
مدیر مکتب نرجس(علیهاالسلام) در پایان سخنان خود راهکارهایی بیان نمود و گفت: برای رهایی از انواع ظلمت ها که یکی از آنها جهالت است باید با خدا آشتی کنیم «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» (بقره/257) راه دوم مأنوس شدن با قرآن است (ابراهیم/1) و سومین کار پیوند با پیامبر(ص) و اولیاء و ائمه (ع) است. آخرین راه در امتداد سه راه قبلی است.
در ادامه مراسم خانم دکتر رحمت آبادی (معاونت پژوهش مدرسه و استاد حوزه و دانشگاه) ضمن گزارش کوتاهی از پژوهش و آثار تألیفی در سخنان خود گفت: از سال 78 که پژوهش مکتب نرجس(س) به عنوان یک مرکز پژوهشی فعالیت خود را شروع کرد توسعه یافت در سال 86 اولین مجوز را گرفتیم، در حیطه های مختلف علمی به فعالیت ادامه داده و یکی از بخشهایی که پژوهشگران کارهای ژرفی انجام دادند تألیفات بود. از بیش از 58 کتاب در عرصه های مختلف علوم دینی رونمایی کردیم؛ 20 اثر مربوط به استاد طاهایی است که گروه تألیف و تنظیم آثار استاد طاهای تنظیم کردند.
یکی از کتابهای مهم کتاب"ویژگی های مومنین همراه با پیامبر (ص)"است که براساس تفسیر استاد از سوره فتح تنظیم شده است. سال 6 هجری زمانی که پیامبر(ص) در یک رویای صادقه خواب می بینند به حج مشرف شدند به همه دستور آماده شدن برای حج با همراه داشتن سلاح مسافر و قربانی دادند، نزدیک مکه مشرکین که مطلع می شوند لشکر آماده کرده تا منطقه ذی طوی جلو می آیند، پیامبر(ص) اعلام می کنند قصدشان حج است و جنگ نیست، قرارداد صلحی بسته می شود خارج از مدینه، و در سرزمین کفار به نفع مسلمین پیمانی بسته شد که تمام منافع مسلمین را تأمین می کرد. در آیات سوره فتح آمده است ویژگی کسانی که همیشه همراه پیامبر (ص) هستند آمده است؛ آثار عبادت و سجود در سیمایشان مشخص است و به فضل الهی امید دارند. این مباحث بصورت شیرین به لسان استاد طاهایی تنظیم شده و شاگردان ایشان در نشر و تنظیم آن کوشیده اند.
کتاب بعدی"فاطمه (س) و خانواده"است به دو زبان فارسی و انگلیسی. در عرض 6 ماه به چاپ دوم رسید و شامل 31 داستان کوتاه هست که در 7 موضوع تقسیم بندی شده و درباره زندگی خانوادگی حضرت زهرا(س) است. انتخاب داستانها براساس صحیح بودن، تواتر و ارتباط با خانواده و عمدتاً برگرفته از روایات است. ویژگی مهم دیگر اینکه در پایان هر داستان نکاتی درباره داستان ذکر شده است.
سپس خانم مرادی (معاونت کتابخانه مکتب نرجس (س) سخنانی را بیان نمود: کتاب بلوغ شرعی در مذاهب اسلامی با مقدمه ای در تکلیف و فلسفه شرایع اثری است در راستای فقه مذاهب، اثری تطبیقی و مقایسه ای در رابطه با مذاهب مختلف اسلامی در بحث بلوغ شرعی. بسیاری شبهات و اشکالات و خطاها در درک مفهوم بلوغ هست. در فقه اسلامی مفهوم مستقلی در بلوغ شرعی داریم به همت بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس نشر شده است. مقدمه ای دارد در بحث تکلیف و ویژگی های آن؛ فلسفه تکلیف را معرفی می کند و بخشهای اصلی کتاب با مفهوم شناسی بلوغ آغاز می شود. بخش بعدی قلمرو کارایی بلوغ و گستره تأثیر آن است، در گستره فقه اسلامی در شاخصه های مختلف کاربرد دارد، این نظریه از نگاه مذاهب اسلامی فقه شیعه و مذاهب مختلف تبیین شده است. بخش بعدی نشانه های طبیعی بلوغ و بعد نشانه های تعبدی بلوغ است. سن بلوغ تبیین شده با حدود 25 روایت در فقه شیعه و مستند است. در پایان کتاب سوالات و شبهاتی درباره بلوغ دختران هست و بخش آخر پیرامون سن 9 سالگی در بحث بلوغ دختران است. در مواردی شارع مقدس بنایش بر تحدید و مرزگذاری است برای رهایی از سرگردانی. در انتهای فصل، تأکید اسلام بر شتاب در ازدواج ذکر شده که هم در فقه شیعه هم در فقه مذاهب و دیگر ادیان مطرح است.
روابط عمومي مكتب نرجس(عليهاالسلام)