🔹خانواده، به عنوان اولین نهادی که فرد در آن قرار می گیرد، تأثیر بسزایی در رعایت الگوی پوششی و رفتاری فرزندان، به عنوان هنجار اجتماعی دارد، ولی امروزه فضای فرهنگی خانواده، دچار ضعف هایی است که کارکردش را در کنترل و اصلاح اخلاقی و رفتاری فرزندان، با چالش روبه رو می سازد.
رشد فردگرایی در مناسبات خانوادگی، حاکم نبودن فرهنگ دینی و معنوی در خانواده، رواج تجمل طلبی و مدگرایی در خانواده، نبود الگوی مناسب شخصیتی برای همانندسازی جوان در محیط خانواده، نابسامانی موقعیت زنان و کم رنگ شدن نقش مادری در تربیت، وجود شکاف های میان نسلی و ضعف خانواده ها در تربیت نسل جدید و بدتر از آن، حضور گسترده رسانه های رقیب فراملی (ماهواره و اینترنت) در خانواده، سبب گسترش الگوهای پوششی و رفتاری نابهنجار شده است.
🔹با رشد گفتمان فردگرایی، نوع و سبک زندگی اعضای خانواده به گونه ای تغییر یافته که در قبال هم، احساس مسئولیت نمی کنند و فرزندان، خانواده را نه عنصر هدایتی و نظارتی، بلکه فقط عنصر حمایتی می دانند.
از دیگر سو، امروزه والدین احساس می کنند با عوامل بیرونی، محدود شده اند.
ازاین رو، وظیفه تربیت اخلاقی فرزندان را به دیگر نهادها واگذار کرده اند. به همین دلیل، مهارت آموز ی های فرزندان، به منظور جامعه پذیر شدن آنها به درستی انجام نمی شود و حساسیت والدین به کنترل و نظارت بر فرزندان و اهتمام به تأمین نیازهای تربیتی و عاطفی _ روانی آنها کم شده است.
بخشی از این تغییرات و تحولات در فضای فرهنگی خانواده ها، در موضوع عفاف و حجاب منعکس شده است.
✍️اباذر افشار، رسانه ملی و نهادينه سازی فرهنگ عفاف و حجاب، ص187.
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea