🔹من هيچ وقت اصرار ندارم كه در هر سخنرانى لزوماً ذكر مصيبت كنم.
اگر سخن رسيد به جايى كه ببينم ذكر مصيبت كردن، به خودم تحميل كردن است و بايد از جايى به جاى ديگر بروم، نمى گويم.
🔸ولى اكثر، خصوصاً در ايام مصيبت، و لو بطور اشاره هم شده است ذكر مصيبت مى كنم.
🔹جوانى از من پرسيد كه آيا اين كار ضرورتى يا حسنى دارد يا نه؟
اگر بناست مكتب امام حسين عليه السلام احيا بشود، آيا ذكر مصيبت امام حسين هم ضرورتى دارد؟
🔸گفتم بله، دستورى است كه ائمه اطهار به ما داده اند و اين دستور فلسفه اى دارد و آن اينكه :
هر مكتبى اگر چاشنيى از عاطفه نداشته باشد و صرفاً مكتب و فلسفه و فكر باشد، آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد،
🔹ولى اگر يك مكتب چاشنی از عاطفه داشته باشد، اين عاطفه به آن حرارت مى دهد. معنا و فلسفه يك مكتب، آن مكتب را روشن مى كند، به آن مكتب منطق مى دهد، آن مكتب را منطقى مى كند.
🔸بدون شك مكتب امام حسين منطق و فلسفه دارد، درس است و بايد آموخت.
🔹اما اگر ما دائماً اين مكتب را صرفاً به صورت يك مكتب فكرى بازگو كنيم حرارت و جوشش گرفته مى شود و اساساً كهنه مى گردد.
🔸اين نظر، بسيار نظر بزرگ و عميقانه اى بوده است، يك دورانديشى فوق العاده عجيب و معصومانه اى بوده است كه گفته اند براى هميشه اين چاشنى را از دست ندهيد؛
🔹چاشنى عاطفه، ذكر مصيبت حسين بن على عليه السلام يا امير المؤمنين يا امام حسن يا ائمه ديگر و يا حضرت زهرا (سلام اللَّه عليها).
🔹 اين چاشنى عاطفه را ما حفظ و نگهدارى كنيم🔹
📙مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج۱۶ ،ص۵۷
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea