لطفا اهميت و عظمت ماه مبارك رمضان را از منظر قرآن و روايات توضيح دهيد.
در رابطه با اهميت ماه مبارك رمضان بهتر است اول از قرآن، كتاب آسمانى خدا تبرك بجوييم؛ «يا أيّها الّذين آمنوا كتب عليكم الصّيام كما كتب على الّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون - أيّاما معدودات فمن كان منكم مريضا أو على سفر فعدّة من أيّام أخر و على الّذين يطيقونه فدية طعام مسكين فمن تطوّع خيرا فهو خير له و أن تصوموا خير لكم إن كنتم تعلمون - شهر رمضان الّذى أنزل فيه القرآن هدى للنّاس و بيّنات من الهدى و الفرقان فمن شهد منكم الشّهر فليصمه و من كان مريضا أو على سفر فعدّة من أيّام أخر يريد اللّه بكم اليسر و لا يريد بكم العسر و لتكملوا العدّة و لتكبّروا اللّه على ما هداكم و لعلّكم تشكرون (بقره، 185-184-183)» در اين آيات مباركه، خداوند متعال روزه را بر مومنين واجب كرده و به چند مطلب اشاره نموده است؛ اول اينكه روزه گرفتن و امساك كردن براى بندگان خدا يك امر دشوارى است و لذا خداى سبحان با مقدماتى وارد شده است. زيرا خداوند متعال در امورى كه بر بندگان خدا دشوار بوده، مانند قتال، جهاد و... با مقدماتى آنرا آسان كرده است.
مثلاً درباب جهاد، اول مىفرمايد: «و لاتحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه أمواتا بل أحياء عند ربّهم يرزقون»؛ يعنى اين قتل و جهاد ولو موجب كشته شدن مىشود، ولى مرگ نيست؛ بشر از مرگ و نيستى فرار مىكند و به دنبال حيات است، لذا حق متعال در مقدمهاى مىفرمايد: كشته شدن در راه خدا مرگ نيست تا تصور اينكه جهاد در راه خدا نيستى است را از ذهن مومنين پاك كند، بلكه حيات و ابديت است و در ادامه هم مىگويد: درست است كه كمبودهايى در اين بين پيدا مىشود، ولى تحمل و صبر در برابر اينها موجب اجر فراوان مىشود و به صابران بشارت مىدهد «و لنبلونّكم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين (155 بقره)
در زمينه روزه اين تمهيدات به چه نحوى صورت گرفته است؟
بشر عادت به خوردن و آشاميدن دارد، اگر بخواهند جلوى عادات او را بگيرند، دشوار است. خداى سبحان با يك مقدماتى به آن اشاره مىكند، اولاً اين مطلب مختص به مسلمين آخرالزمان نيست، بلكه تمام امم سابقه اين برنامه را داشتهاند و اينگونه نيست كه در مقابل آن بايستم و بگوييم چرا مختص ماست؛ گذشته از آن، ثمرهاى بر روزه مترتب است كه اساس خلقت براى رسيدن به آن ثمره محقق شده است و آن تقواست «يا أيّها الّذين آمنوا كتب عليكم الصّيام كما كتب على الّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون»، تقوا و پرهيزگارى هدف اصلى خلقت است؛ اما اين ايام بسيار كم است كه اصلاً قابل توجه نيست «أيّاما معدودات» و در قرآن كريم اگر خداوند بخواهد امرى را كوچك بشمارد و از صعوبت و ثقل آن بكاهد، اينگونه تعابير را به كار مىبرد، مثلاً در قضيه حضرت يوسف عليهالسلام مىفرمايد: «و شروه دراهم معدودة و كانوا فيه من الزّاهدين» حضرت يوسف را به چند سكه انگشتشمار، يعنى همان ثمن بخس فروختند. در اينجا هم خداوند متعال مىفرمايد؛ روزهگرفتن علاوه بر اينكه در امم سابق بوده است و تقوا را در پى دارد، براى رفع صعوبت آن از منظر بندگان خود آنرا «ايام معدودات» مىشمارد و باز تسهيلاتى را در ادامه آن بيان مىكند كه اگر كسى مريض يا مسافر است، روزه نگيرد و قضاى آنرا بجا آورد «فمن كان منكم مريضا أو على سفر فعدّة من أيّام أخر» و اگر پيرمرد و پير زن هست و طاقت روزه ندارد، به ايشان مىگويد روزه نگيريد بلكه كفاره و فديهاى بدهيد «و على الّذين يطيقونه فدية طعام مسكين». بعد از اين مقدمات، مىفرمايد: «شهر رمضان الّذى أنزل فيه القرآن هدى للنّاس و بيّنات من الهدى و الفرقان» و با اين آيات عظمت ماه مبارك رمضان را بازگو مىكند و در اين ماه مبارك رمضان شبى را قرار داد كه از هزار شب بالاتر است.
روزه داراى چه حكمتهايى است و چگونه موجب كمال و تعالى روح انسان مىشود؟
هميشه اكل و شرب مانع پرورش روح انسان است، چرا كه خوردن و آشاميدن مواد تقويتى روح حيوانى بشر را تأمين مىكند مانند بقيه حيوانات، و اگر بخواهيم روح حيوانى، تحت تاثير روح انسانى قرار گيرد به ناچار بايد از خورد و خوراك حيوانى امساك كنيم تا بتوانيم آنرا تحت سيطره انسانيت قرار دهيم. اساس امساك بر اين معناست، جلوى طغيان را مىگيرد و اگر انسان بخواهد به آن نتيجهاى كه مراد و مقصود از روزه هست، يعنى تقوا، برسد، بايد خوراك همه اعضا را كم كند، چشم و گوش و دست، قلب و همه اعضا و جوارح و جوانح او بايد در امساك باشند؛ لذا روزهدارى و امساك از خورد و خوراك به تنهايى كارساز نيست، بلكه همه اعضا و جوارح بايد امساك كنند. اگر اين چنين روزهاى اتفاق افتاد، تقواى موردنظر الهى اتفاق مىافتد؛ لذا به خاطر ثمره و عظمتى كه روزه دارد، در تمام سال به آن اهتمام شده است. مثلاً در اول ماه رجب، شب «ليلةالرغائب» كه توصيه شده پنجشنبه آنرا روزه بگيرند و همينطور در طول سال به مناسبتهاى مختلف امر به روزه شده است مانند: ايام البيض؛ ايام التشريق؛ دوشنبه و پنجشنبه هر هفته؛ اول و وسط و آخر هر ماه، روزه گرفتن مستحب است و خيلى از اين موارد، چرا كه انسان همواره در حال طغيان است و جلوى طغيان او را بايد گرفت و اولين مرتبه آن به واسطه خوردنىها و نوشيدنىها در انسان ايجاد مىشود، لذا به روزه گرفتن، دستور داده شده و فضيلتهاى فراوان و ثوابهاى مورد تحير و تعجب براى آن شمرده شده است؛ لذا اهميت يك شب ماه رمضان برتر از هزار شب است. «الصّوم جنّة من النّار» منلايحضرهالفقيه،2/74؛ روزه سپر از بلا و آتش جهنم است. روزه انسان را از گناه دور مىكند. بايد توجه داشته باشيم كه اگر خداوند متعال با اين اهميت فراوان روزه را واجب كرده است، به خاطر معالجه درد خود ماست هم از لحاظ روحى و هم از لحاظ جسمى. صحت ظاهرى هم به روزه ارتباط دارد. اينكه فرمودند «صوموا تصحّوا» بحارالانوار، 59/267؛ به همين مطلب اشاره دارد. خوردن دائمى، چاقى، فشار خون، قند و امثال ذلك را ايجاد مىكند و صوم يك دارو است هم براى روح و هم براى جسم، لذا براى رعايت آن بايد برنامهريزى صورت گيرد تا اين معنا تحقق يابد؛ از اين رو در سطح جامعه بايد مقدمات و تسهيلات روزهدارى را فراهم كنيم، هم با تبليغ و هم با جمعآورى و ممنوعيت مظاهر روزهخوارى و جلوگيرى از بىاحترامى به ماه مبارك رمضان، حتى بعض امورى كه بعضى فقهاى ما امساك آن را لازم نداستهاند، مانند سيگار و امثال ذلك، اگر چه موجب ابطال روزه هم نشود، اما بايد توجه داشت درست است كه از نظر شرعى مخل روزه نيست، اما از نظر اينكه حرمت ماه رمضان را علناً از بين مىبرد، منافات با امساك دارد ولو از نظر شرعى اشكال نداشته باشد، لذا بايد مردم و حاكم اسلامى وسايل امساك را در جامعه محقق كنند، كما اينكه خداوند متعال براى زير بار رفتن بندگان به حكم روزه با مقدماتى آنرا واجب كرده است. از اين رو بايد جلوى منكرات در جامعه گرفته شود، تا مسلمين دائماً مرتكب محرمات نشوند.
روزه چه نقشى در خداباورى دارد؟
يكى از مهمترين آثار صيام، با توجه به فرمايشات اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام ايجاد خداباورى است. اگر ما نگاهى به مستحبات اين ماه و ادعيهاى كه در اين ماه وارد شده است داشته باشيم مانند سفارش به هزار ركعت نماز در طول اين ماه؛ تلاوت هزار مرتبه سوره قدر در هر شب ماه مبارك رمضان؛ خواندن صد مرتبه «حم دخان» و دعاى افتتاح و ابوحمزه و جوشن كبير و...، همه اينها را اگر جمع كنيم، دلالت بر يك موضوع مهم دارند كه شخص صائم بايد به آن معنا برسد و آن خداباورى است. يقين پيدا كردن به اين مطلب كه همهكاره عالم، خداوند متعال است و اولين دعوت بعثت، دعوت به همين مطلب بوده است «قولوا لا إله إلّا اللّه تفلحوا»، در جوشن كبير هزار اسم است و نتيجهاى كه از آن دعا مىگيريم، اين مطلب است كه همه امور در دست اوست و اين معناى دعاى جوشن كبير است. همه اين مطالب براى رسيدن به باور خدايى و خداباورى است، با توجه به اين مطالب احيا در همه شبهاى ماه رمضان خوب است.
خاطرهاى از مرحوم والدتان در خصوص ماه مبارك رمضان به ياد داريد؟
مرحوم والد مىفرمودند: مگر در ماه رمضان آدم شب هم مىخوابد! شب است كه انسان را به روز روشن مىرساند، اگر تاريكى شب را با توجه بگذرانيم ما را به صبح روشن مىرساند، لذا مرحوم والد، خيلى اهتمام به اين مسئله داشتند، هرچند در اواخر عمرشان به خاطر بيمارى و ضعف قادر به امساك و روزه نبودند، ولى باز هم به بيدارى و احياى شب اهتمام داشتند و اصرار مىورزيدند كه مساجد بايد در شبهاى ماه رمضان پر باشند.
ايشان بر ذكر «لا اله الا اللّه» خيلى تأكيد داشتند، در سحرها بهخصوص در سحرهاى ماه رمضان به خواندن آيات آخر سوره حشر و خواندن آيةالكرسى تأكيد فراوانى داشتند؛ خلاصه بر امورى كه دال بر وحدانيت حق داشت اصرار داشتند.
چه توصيهاى به روزهداران داريد كه از بركات اين ماه بيشتر بهره ببرند؟
توجه به اين معنا داشته باشيم كه صوم را تكليف الهى بدانيم و متذكر اين معنا بشويم كه فقط گرسنگى و تشنگى نصيب ما نشود به خصوص در اين ايام كه روزها طولانى و گرم است. از عطش آن تشنگى و گرسنگى قيامت را به ياد آوريم و وسايل خنكى و آسايش آن طرف را فراهم كنيم. در عبادت و كسب و كار و خوردن و آشاميدن توجه و دقت داشته باشيم و به ياد مومنين و كسانى كه امكانات رفاهى ندارند باشيم. امورى كه موجب خنكى و امن آخرت مىشود، تنها نخوردن و نياشاميدن نيست!
هماكنون كه ماه مبارك رمضان است و با اين قيمتهاى بالا خيلىها توان خريد ندارند، بايد به فقرا رسيدگى كرد، امام سجاد عليهالسلام مىفرمايند: خدايا توفيق بده تا از مازاد زندگى، كمبود زندگى ديگران را رفع كنم. ما دعا را مىخوانيم، اما بدون توجه به معانى آن از آن رد مىشويم! در حالى كه ادعيه نسخههاى عملى هستند؛ و در ماه رمضان مىتوان همه برنامههاى گذشته را پاك و تسويه كرد. ادعيه نسخههاى عملى هستند كه با عمل كردن به آنها سعادت دنيا و آخرت جامعه بشرى تأمين مىشود؛ «و اعمر قلبى بطاعتك (البلدالامين/186)» خواندن دعاى تنها كه آبادى نمىآورد، بلكه عمل است كه آبادى مىآورد، اگر ما اين فرامين كوچك را انجام دهيم هر كدام آن براى از بين بردن فقر و فساد كافى است.
گفتوگو: حميد كرمى
برگرفته از سایت افق حوزه،گروه خبری: مصاحبه| تاریخ:1390/05/26 | ساعت:٠٧:٥١ | شماره خبر:١٣٠١٧٨ |