امام خمینی قدس سره می فرماید: روضه سیّد الشهداء علیه السلام برای حفظ مکتب سیّد الشهداء علیه السلام است، حرف سیّد الشهداء علیه السلام حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیّد الشهداء علیه السلام آورده است و سیّد الشهداء علیه السلام را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبت ها و داد و قال ها حفظ کرده است .صحیفه نور ج 8 ص 69.
پاسخ: عزاداری بر حضرت فلسفه های سازنده و تربیتی متعددی دارد، از جمله:
1) حفظ مکتب و شریعت :
زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی، که الهام بخش روح انقلابی و ستم ستیزی است.
یعنی احیا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوت ها و تربیت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ایثار است.
یعنی: عزاداری برای اهل بیت: موجب احیای یاد و نام آنها و در کنار آن فرهنگ و مکتب و هدف آنان است. به عبارت دیگر در شکل یک پیوند روحی راه آنان به جامعه الهام گشته و پیوستگی پایداری بین پیروان مکتب و رهبران آن برقرار می سازد و دیگر گذشت قرون و اعصار نمی تواند بین آنان جدایی افکند. همین مسأله موجب نفوذ ناپذیری امت از تأثیرات و انحرافات دشمنان می گردد و مکتب را هم چنان سالم نگه می دارد و یا تحریفات و اعوجاجات را به حداقل می رساند. از همین روست که استعمارگران برای نابودی ملل اسلامی می کوشند رابطه آنان را با تاریخ پر افتخار صدر اسلامی قطع نمایند تا با ایجاد این خلاء زمینه القای فرهنگ خود را فراهم آورند. اینها از آثار اجتماعی عزاداری است و آثار روانی و تربیتی دیگری نیز دارد.
امام خمینی قدس سره می فرماید: روضه سیّد الشهداء علیه السلام برای حفظ مکتب سیّد الشهداء علیه السلام است، حرف سیّد الشهداء علیه السلام حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیّد الشهداء علیه السلام آورده است و سیّد الشهداء علیه السلام را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبت ها و داد و قال ها حفظ کرده است .صحیفه نور ج 8 ص 69.
و در جای دیگر می فرماید: شاید غرب زده ها به ما می گویند که ملت گریه! وشاید خودی ها نمی توانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است، این گریه است که یک ملت را بسیج می کند برای یک مقصد اسلامی، مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیّد الشهداء علیه السلام و اَجر ببرند - البته که هست - ودیگران را از اجر فردی نصیب کند؛ بلکه مهم آن قضیّه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش کشیده اند که تا آخر باشد .صحیفه نور ج 13 ص 156.
2) پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین :
عزاداری نوعی پیوند محکم عاطفی با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبیر استاد مطهری: «گریه بر شهید شرکت در حماسه اوست.»
یعنی این تحول روحانی که در جلسات عزاداری ایجاد می شود، زمینه را برای تحولات اجتماعی فراهم ساخته. و در واقع زمینه را برای حفظ آرمان های آن حضرت و پیاده کردن آن فراهم می سازد؛ چنان که امام راحل می فرمود: ما هر چه داریم از محرم و عاشورا داریم. انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پیروزمند ارتباط مستقیمی با مجالس سوگواری و عزاداری دارد. و در طول تاریخ نیز شیعیان با همین مجالس عزاداری، توانسته اند هویت جمعی خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ایستادگی کنند.
3) اقامه مجالس دینی در سطح وسیع و آشنا شدن توده ها با معارف دینی :
4) پالایش روح و تزکیه نفس :
گریه بر امام حسین علیه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونی گشته و به دنبال آن عامل رشد روحانی انسان می گردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزدیکی آدمی را به خدا فراهم می سازد.
5) اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم :
در مجالس عزاداری با توجه به شعار حماسه آفرین امام حسین علیه السلام در روز عاشورا که فرمود :
فإنّی لا أری الموت إلا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین إلا برماً
تحف العقول ص 245، شرح الأخبار للقاضی النعمان المغربی ج 3 ص 150، مناقب ابن شهر
آشوب ج 3 ص 224، بحار الأنوار ج 44 ص 192.
مردم از طرفی با انعقاد پیمان ناگسستنی با مظلومی که مرگ در راه عقیده را سعادت و سازش با ستمگر را مایه ننگ می داند وفاداری خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بی امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام می کنند. و همین وفاداری ها است که ملت ها را در برابر طمع استعمار گران بیمه می کند و راه نفوذ استثماری را برای همیشه مسدود می سازد.
و از طرف دیگر نفرت خود را با سیاست اسلام زدایی دودمان ننگین بنی امیه که با نسبت دروغ به پیامبر گرامی احادیثی را در راستای سرکوبی نهضتها و قیام مردم در برابر حکومت ستمگران، جعل و در میان مردم منتشر ساخته اند، ابراز می دارند. و حدیثی را که از قول خلیفه دوم نقل می کنند که گفته است :فأطع الإمام وإن کان عبداً حبشیّاً ، إن ضربک فاصبر ، وإن أمرک بأمر فاصبر ، وإن حرَمَک فاصبر ، وإن ظلمک فاصبر ، وإن أمرک بأمر ینقص دینک فقل: سمع وطاعة ، دمی دون دینی .
سنن البیهقی: 159/8، المصنف لابن أبی شیبة: 737/7، کنز العمال: 778/5، الدر المنثور:
177/2.
در برابر رهبر جامعه اگر چه اجنبی هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر کنید، اگر دستور ناروا صادر کرد، تحمل نمایید، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردباری کنید، و اگر فرمان ضد دینی داد بدون چون و چرا اجرا نمایید، و دین خود را فدای جان خویش گردانید.
و از همه مهم تر این که در روایتی به دروغ و افتراء، از قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند که فرموده است:
یکون بعدی أئمة لا یهتدون بهدای ولا یستنون بسنتی ، وسیقوم فیهم رجال قلوبهم قلوب الشیاطین فی جُثمان أنس . قلت : کیف أصنع یا رسول الله ! إن أدرکت ذلک ؟ قال : تسمع وتطیع للأمیر وإن ضرب ظهرک وأخذ مالک فاسمع وأطع . صحیح مسلم: 20/6 ، کتاب الأمارة باب الأمر بلزوم الجماعة ح 51.
پیشوایانی بعد از من خواهند آمد که نه از هدایت های من بهره ای برده اند و نه به سنت من عمل می کنند، و قلوب آنان همانا قلوب شیاطینی است که در درون جسم آدمی قرار گرفته باشد.
راوی می پرسد: اگر چنین عصری را درک نمودیم وظیفه ما چیست؟
حضرت فرمود: تکلیف شما پیروی از این چنین حاکمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمایند، وظیفه شما اطاعت و فرمان بردن است.
و با توجه به این چنین روایات ساختگی است که فقهاء اهل سنت هرگونه قیام در برابر حاکم جائر را محکوم نموده و جایز نمی شمارند.
نووی عالم بلند آوازه اهل سنت می گوید:
وأمّا الخروج علیهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمین وإن کانوا فسقة ظالمین ، وقد تظاهرت الأحادیث بمعنی ما ذکرته ، وأجمع أهل السنة أنه لا ینعزل السلطان بالفسق . شرح مسلم للنووی: 229/12.
قیام و مبارزه با حاکمان - اگر چه این حاکمان فاسق و ستمگر باشند - به اجماع مسلمین (البته مسلمین فریب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاکم جامعه با ارتکاب ستم از منصب خویش عزل نخواهد شد.
وهکذا عن التفتازانی فی شرح المقاصد والقاضی الإیجی فی المواقف . شرح المقاصد ج 2 ، ص71 ؛ المواقف: 349/8.
همین سخن را تفتازانی و ایجی از بنیان گذاران مکتب کلامی اهل سنت گفته اند.
چقدر فرق است میان پیشوای یک ملتی که می گوید :
فأطع الإمام... إن ضربک فاصبر ، وإن أمرک بأمر فاصبر ، وإن حرَمَک فاصبر ، وإن ظلمک فاصبر ، وإن أمرک بأمر ینقص دینک فقل : سمع وطاعة ، دمی دون دینی.
و میان رهبر جامعه ای که فریاد می کند :من رأی سلطانا جائرا... یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر بقول ولا فعل ، کان حقیقاً علی الله أن یدخله مدخله.
تاریخ الطبری ج4 ، ص 304 ، باب : ذکر اسماء من قتل من بنی هاشم مع الحسین علیه السلام و عدد من قتل من کل قبیلة من القبائل التی قاتلته ؛ الکامل فی التاریخ - ابن أثیر جزری - ج 4، ص 48، باب : مقتل الحسین رضی الله عنه ، بحار الأنوار ج 44 ، ص 382 ، باب : ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید إلی شهادته .
هر کس سلطان ستمگری را دید ... در میان مسلمین با گناه و دشمنی و مخالفت با حق حکمرانی می کند و به هیچ شیوه ای ( اعم از گفتار و عمل ) قابل تغییر و اصلاح نیست ، بر خداوند سزاوار است که او را در جایگاه واقعیش ( جهنم ) وارد کند .
و لذا امروز می بینیم که دشمنان اسلام بویژه امریکا با تمام توان و امکانات به مبارزه با این فرهنگ شورش و قیام در برابر استبداد در آمده ولی سیاستهای اسلام کشورهای دیگر را که روحیه سازش با استبداد را از رهبران خویش به ارث برده اند، تأیید می کند.
6) وحدت هماهنگی میان امت اسلامی:
یکی از برکات پربار عزاداری و گریه برای حضرت سیّد الشهداء علیه السلام ، وحدت و هماهنگی میان اقشار مختلف اسلامی است که در سایه گردهم آیی مردم در ایام سوگواری حضرت در مساجد و تکایا و در سینه زنی های خیابان ها است.و این گردهم آیی ها، ناله ها و سینه زنی های هماهنگ، قلبهای مردم را با یکدیگر نزدیک نموده و کدورت ها را مرتفع ساخته و باعث یکپارچگی ملت اسلامی می شود و از جمعیت پراکنده قدرت بزرگ می سازد و ملت اسلامی را در برابر نفوذ دشمنان بیمه می کند.
امام خمینی قدس سره می فرماید: ما ملّتِ گریه سیاسی هستیم که با همین اشک، سیل جریان می دهیم و خرد می کنیم سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است . صحیفه نور ج 13 ص 156
همین گریه است که کارها را پیش برده است، همین اجتماعات است که مردم را بیدار می کنند. صحیفه نور ج 13 ص 157.
همه روضه بخوانند، همه گریه بکنند، از این هماهنگ تر چه؟ شما در کجا سراغ دارید که یک ملّتی این طور هماهنگ بشود؟ کِی این ها را هماهنگ کرده؟ این ها را سیّد الشهداء علیه السلام هماهنگ کرده است... در کجای عالم سراغ دارید مردم این طور هماهنگ باشند... این هماهنگی را از دست ندهید .صحیفه نور ج 10 ص 217.
برای اطلاع بیشتر به کتاب فلسفه عزاداری نوشته محمدی نیا ص 56 به بعد مراجعه شود.
منبع :گروه پاسخ به شبهات سایت مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)