بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»؛
آیا برای اهل ایمان وقت آن نرسیده که دلهایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺷﻮﺩ؟ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ( ﺳﺮﮔﺮﻣﻰ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ) ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﮔﺸﺖ ،ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﺷﺪ ، ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»؛
بدانید که خدا زمین را پس از مردگی اش زنده میکند .همانا ما نشانهها (ی ربوبیت و قدرت خود) را برای شما بیان کردیم تابیندیشیدید. ( ١٧ـ۱۶ /حدید)
قسـاوت قلـب جـامـعه بـشری
تعبیر"قساوت قلب "به طور مکرر در قرآن کریم به کار رفته است. آنچه به طور معمول از این تعبیر قرآنی وآثار مخرب آن به ذهن تبادر میکند، تبعات فردی است. در روایات معصومین علیهم السلام فراوان به این مسأله اشاره شده است .از جمله علی علیه السلام میفرمایند : "در هیچ کاری قبل از فرارسیدن زمانش عجله نکنید که پشیمان میشوید و فاصله میان شما و حق نباید طولانی گردد که قلوب شما قساوت مییابد: " لاَ تُعَاجِلُوا اَلْأَمْرَ قَبْلَ- بُلُوغِهِ فَتَنْدَمُوا وَ لاَ يَطُولَنَّ عَلَيْكُمُ اَلْأَمَدُ فَتَقْسُوَ قُلُوبُكُمْ"
در سخن دیگری از زبان عیسی مسیح علیه السلام آمده است:" بدون ذکر خداوند زیاد سخن مگویید که موجب قساوت قلب است لاَ تُكْثِرُوا اَلْكَلاَمَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اَللَّهِ فَإِنَّ اَلَّذِينَ يُكْثِرُونَ اَلْكَلاَمَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اَللَّهِ قَاسِيَه -قُلُوبُهُمْ" اما باید توجه داشت که آثار شوم این خصلت ناپسند دامنگیر جامعه بشری نیز میشود همان گونه که یهودیان دچار سنگدلی بودند، به گواهی قرآن کریم پیمان شکنی نسبت به دین خدا دارند و گرفتار تحریف آیات الهی میشوند( رجوع کنید به آیات ۱۳ مائده و ۷۴ بقره ) مسلم است وقتی دین تحریف گردد و احکام الهی نادیده
گرفته شود جامعه به سوی شقاوت سوق داده میشود دیگر خبری از گسترش رحمت ، محبت ، حسن تفاهم ، تألیف قلوب، انفاق، صدقه، امنیت مالی، مساعدت و معاونت در کمک و یاری دیگران نیست. بلکه نقطه مقابل
آن ، یعنی همه افعالی که قساوت قلب و خسارت را در جامعه بشری نشر دهد و بغض و کینه پدید آورد رایج میشود!!!
آری قساوت قلب موجب ستم به خلق خدا و خیانت به جامعه بشری میشود.
نکته اول: آیه شانزدهم هشدار به مؤمنان درباره خطر غفلت پیوسته است و یادآور میشود که دلهایشان را در برابر یاد خدا و آنچه از حق فرود آمده، خاشع کنند و اگر تاکنون غافل بودند و آیات خدا احکام الهی در دلهایشان اثری نداشته به خود آیند و بیدار شوند، مانند دستهای از اهل کتاب نباشند که پیشتر آیات آسمانی را شنیدند ولیبر اثر غفلت پیوسته در دراز مدت، وصف نفسانی آنها قساوت شد و برای آنها ملکه گردید ،قلبشان سخت شد و بسیاری از آنان فاسق شدند.
آری غفلت مستمر به سنگدلی میانجامد و قلب را میمیراند؛ آنگاه وسوسههای شیطانی در چنین قلبی آسان نفوذ میکند و به تدریج ایمان و عمل صالح از انسان گرفته میشود و او را به ورطه فسق و فجور میکشاند. خداوند متعال میفرماید: آیا وقت آن نرسیده که دلهای مؤمنان در برابر یاد خدا و آنچه از حق فرود آمده خاشع شوند:
" أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ... "
غفلت دائمی نظیر چشمههای آب معدنی است که در مناطق ییلاقی میجوشند املاح و رسوباتشان علفها و -سبزههای آن منطقه را میخشکانند و این چشمهها پس از سالهای طولانی با درست کردن تپه در پای خود خشک میشوند. ذات اقدس الهی در این آیه به مؤمنان هر دوران و سرزمینی که به دام غفلت گرفتار شدهاند هشدار داده است.
نکته دوم:تلاوت آیات مربوط به بنی اسرائیل و بررسی ویژگیهای رفتاری آنان سخن روز و نیاز مبرم جامعه کنونی است. ویژگیهای اسرائیلیهای طاغی و تعلیل قساوت دلهای آنها و روشنگری سقوط ارزشهای اخلاقی و اعتقادی آنها در جامعه اسلامی ضروری به نظر میرسد. شاید به همین دلیل باشد که قرآن میفرماید:
نباید شرایط به گونه ای باشد که دلهای مسلمانان مانند دلهای اهل کتاب دچار قساوت شود" وَلَا يَكُونُوا -كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ " قلب قاسی از آنجا که در مقابل حق خشوع و انعطاف ندارد از عبودیت خارج میشود و در نتیجه از دیدن منکرات متاثر نمیشود و مرتکب گناه و فسق میگردد " و کثیر منهم فاسقون"
نکته سوم : از آنجا که زنده شدن قلبهای مرده با ذکر الهی و پیدا کردن حیات معنوی در پرتو خضوع در مقابل قرآن شباهت زیادی به زنده شدن زمینهای مرده دارد .در آیه بعد میفرماید: "اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا" این آیه در مقام تقویت امید در مؤمنان و ترغیب آنها به خضوع و خشوع قلب است خدای مقلب القلوب همانگونه که زمین مرده را زنده میکند دل را جان تازه میبخشد.
جمله پایانی آیه برای تدبر و تعقل جامعه است. میفرماید: " قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" این جمله میخواهد مؤمنین را متوجه کند به اینکه خدای تعالی دین خود را به حال خود واگذار نمیکند تا مردم هر- عکسالعملی نشان دهند بلکه همواره مراقب است. اگر افراد با تذکر و هشدار به خود نیایند گروههای دیگری را جایگزین میکند.