بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (71تا74 نمل)
و میگویند:اگر راست میگویید، این وعده (عذاب دنیا یا قیامت)کیخواهد بود؟
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذي تَسْتَعْجِلُونَ
بگو:چه بسا بخشی از آن عذابی را که با شتاب میخواهید ،در پی شما باشد.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ
و البته پروردگار تو بر (این)مردم دارای بخشش است لکن بیشترشان شکرگزار نیستند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ
والبته پروردگارت،آنچه را درسینههایشان پنهان دارندوآنچه را آشکار مینمایند، (به خوبی) میداند.
محـبت و لطـف مـربـی
نکات مورد توجه آیات :
یکی از شیوههای تربیت که نشانهی لطف و محبت الهی است تاخیر درکیفر است.در حالی که کفار برای مشاهدهی عذاب و مجازات الهی شتابی همراه با مسخره کردن دارند ودر این چنین شرایطی پروردگار مهربان با فضل و رحمتش به آنان فرصت میدهد تا برای اصلاح خویش و جبران گذشته باز گردند!
نکته اول : پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از انکار مخالفان بشدت رنج میبرد و براستی دلش برای آنها میسوخت بطوری که خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله راتسلی داده ومیفرماید:
"وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ في ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ " (70نمل)
رسولالله عاشق بیداری و هدایت آنان بوده درحالی که همواره با توطئهی آنها مواجه میشدند.
منکران لجوج بجای اینکه از هشدارهای پیامبر دلسوز و مهربان پند و اندرز گیرند در مقام استهزاء برآمده میگویند:اگر راست میگوید این وعده عذاب الهی،کی واقع خواهد داشت؟
"وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ"
ظاهراً مراد "بوعد"وعده به عذاب مجازات است،اعم از عذاب دنیا و آخرت.
نکته دوم : در ادامه قرآن به پاسخ این گفتار سخریه آمیز با لحنی کاملاً واقع بینانه پرداخته میگوید: به آنها بگو شاید بعضی از آنچه را عجله میکنید نزدیک و درکنار شما باشد" قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذي تَسْتَعْجِلُونَ "
چرا عجله می کنید؟چرا مجازات الهی را کوچک می شمرید؟احتمال بدهید به خاطر همین سخنانتان قهر وغضب خدا بر سرشما سایه افکنده باشد.
" رَدِفَ "از ماده"ردف"بر وزن حرف به معنی قرار گرفتن چیزی پشت سر چیزی است.لذا در مورد افراد و اشیایی که پشت سر یکدیگر قرار میگیرند این کلمه به کار می رود .
ممکن است مراد از مجازات، عذاب عمومی نظیر اقوام پیشین باشد که سرانجام به خاطر وجود پیامبر"رحمه للعالمین"دفع شدوآیه 33سوره انفال شاهد برآنست "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ"
نکته سوم : سپس به بیان این واقعیت می پردازد که اگر خداوند در مجازات شما عجله نمیکند، به خاطر فضل و رحمتش بر شما است. تا برای اصلاح خویش و جبران گذشته به قدر کافی مهلت داشته باشید می گوید: پروردگار تو نسبت به همه مردم فضل و رحمت دارد ولی اکثر آنها شکرگزار نیستند.
"وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ"
این افراد استحقاق عذاب را دارند ولی پروردگار با آنان به فضل خود رفتار کرده و اینان باید شکر همین (عدم مجازات)راهم بجا آورند اما بجا نیاورده بلکه عجله درعذاب را میخواهند.
نکته چهارم: اگر تصور میکنند تاخیر مجازات آنها به خاطرآن است که خداوند از نیات سوء و اندیشههای زشتی که در سر میپرورانند بی خبر است، اشتباه بزرگی است چرا که پروردگار توآنچه را در سینههایشان پنهان میدارند و آنچه را آشکار میکنند به خوبی میداند."وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ"
"تكِنُّ"از ماده "کن"بر وزن جن به چیزی گفته می شود که اشیاءرا در آن محفوظ و مستور میدارند و -منظور در این جا رازها و اندیشه ها و توطئه هایی است که کفار در دل پنهان می داشتند.
او به همان اندازه از خفایای درونشان آگاه است که از اعمال برون و اصولاً پنهان و آشکار و غیب وشهود برای خداوند یکسان است.
در این جا علم خداوند به اسرار درون دلها "ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ" مقدم بر علم به افعال برون "وَ ما يُعْلِنُونَ" ذکر شده است چرا؟
این به خاطر اهمیت نیت و اراده است و نیز ممکن است بدین جهت باشد ،که افعال برون از نیات نهفتهی درون سرچشمه میگیرد .