بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
امروز به هیچ کس ستم نمیشود و جز آنچه را عمل میکردید جزا داده نمیشوید.
إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّه الْيَوْمَ في شُغُلٍ فاكِهُونَ
بهشتیان امروز به نعمت های خدا مشغول و مسرورند.
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ
آنها و همسرانشان در سایههای (قصرها و درختان بهشتی)بر تخت ها تکیه زدهاند.
لَهُمْ فيها فاكِهَه وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ
برای آنان در آنجا میوهها ( ی عالی ومطبوع ) وآنچه دلشان بخواهد فراهم است .
سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم * برای آنها سلام است این سخنی است از ناحیه پروردگار. ( 54 تا 58 یس)
نقش عمل در جذب پاداش های الهی
یکی از اصول تربیتی،اصل مداومت و محافظت برعمل است. مداومت ناظر به کمیت و محافظت ناظر به کیفیت عمل می باشد.
مداومت بر عمل ،استمرار آن را نشان میدهد و محافظت بر عمل مراعات شرایط و ضوابط آن را گوشزد میکند.درصورت مداومت بر عمل اعضاء وجوارح بدن (یعنی ظاهر)پیوسته به کار گرفته میشود ومراقبت و محافظت،هشیاری و توجه جنبه باطنی عمل را فراهم میآورد.
در نگاه قرآن کریم جزا وپاداش مطابق با عمل است. اگر شخص مداومت بر عمل داشته ولی توجه و هشیاری را لحاظ نکند مبتلا به عبادات سطحی میشود. از سوی دیگر محافظت بر اعمال بدون مداومت بر آنها نیزنقش سازندگی را به همراه ندارد بنابراین در راه تربیت باید برعمل مداومت نموده و محافظت برشرایط راداشت تا به پاداش الهی دست یافت.
نکته اول: همهی اعمالی که در این عالم انجام میشود در عالم دیگر همراه فرد خواهد بود. اعمال تجسم یافته و در تمام مواقف محشر و بعد از پایان حساب ، همنشین فرد است. دراین شیوه اصلا به کسی ظلم نمیشود. "وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ"لازم به ذکر است که گرفتن جزای استحقاقی منافات ندارد که خداوند برای مومنان از فضل و رحمتش هزاران هزار بیفزاید.
نکته دوم : سپس به گوشه ای از پاداشهای مؤمنان اشاره کرده میفرماید:بهشتیان در آن روز چنان به نعمت های خدا مشغولند که از هر اندیشه ناراحت کننده بر کنار میباشند "إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّه الْيَوْمَ في شُغُلٍ فاكِهُونَ"
"شُغُل" (بر وزن شتر) و "شُغل" (بروزن قفل)هر دو به معنی حوادث و حالاتی است که برای انسان روی میدهد و او را به خود مشغول میدارد خواه مسرت بخش باشد و یا غم انگیز.
این کلمه به صورت نکره به کار رفته است که این تنکیر میتواند برای تفخیم باشد یعنی مشغلهای که کُنه آن ناشناخته ووصف ناپذیر است.
"فاکهون"به معنای سخن با اهل انس و گفتگوی مسرت آمیز است.
خواهید پرسید این همه سرور و نشاط به چه منظور است ؟ باید گفت به منظور از بین بردن هول و وحشتی که در حضور دادگاه عدل الهی به فرد دست داده است که اگر به راستی فراموش نشود همواره سایه نگرانی و غم بردل او سنگینی خواهد کرد. بنا بر این یکی از آثار این اشتغال ذهن فراموش کردن اهوال محشر است.
نکته سوم : پس از بیان آرامش به نعمت دیگری اشاره کرده میفرماید:آنها و همسرانشان در سایههای لذت بخش، برتختها تکیه کردهاند "هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ"
"ازواج"به معنی همسران بهشتی است احتمال دارد اشاره به همسران با ایمانی باشد که در دنیا داشتهاند. تعبیر "ظلال" اشاره به سایههای درختان بهشتی است که تختهای بهشتیان در لابلای آن قرار گرفته است علاوه براین برای آنها میوههای لذت بخش است "لَهُمْ فيها فاكِهَه" واز سوی دیگرهر چه بخواهند در اختیار آنهاست "وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ "
"یَدعون"از ماده "دعایه"به معنی طلب است یعنی هر چه طلب کنند و تمنا نمایند برای آنها حاصل است وآرزویی در دل ندارند که انجام نشدنی باشد.
نکته چهارم: مهمتراز نعمت های مادی مواهب معنوی است که در آخرین آیه مورد بحث به آن اشاره کرده میفرماید:برای آنها سلام و تهنیت الهی است "سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم "
در روایتی از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله آمده است در همان حال که بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند نوری بر بالای سر آنها آشکار میشود این نور لطف خداست که بر آنها پرتو افکنده ، ندایی بر میخیزد که سلام بر شما ای بهشتیان "سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم "
این ندای روح افزا و نشاط بخش مملواز مهر و محبت روح مؤمنان را غرق در لذت و شادی می کند.