یکشنبه, 01 مهر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 30 آذر,1395

نقـش انتقاد در تـربیـت ( سوره شعراء آیه 128-130)

نقـش انتقاد در تـربیـت ( سوره شعراء آیه 128-130)

تربیت در قرآن­ ­­­به یاد استاد طاهائی (رحمه الله)­ ­­مدرسه علمیه نرجس (علیهاالسلام) ­­­­­­ 95/09/30

­

بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:

أَتَبْنُونَ بِكُلِّ ريعٍ آيَه تَعْبَثُونَ

آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید؟

وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ

وقصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید،آن چنانکه گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند؟

وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارينَ

وهنگامی که کسی را مجازات می‌کنید همچون جباران کیفرمی‌دهید ­­­(شعرا 128 تا 130)

­

نقـش انتقاد در تـربیـت

نکات مورد توجه آیات:­

انتقاد عامل اصلاح و رشد فرد و جامعه است. به طور مسلم انتقاد کننده دارای شرایطی همچون محبت،دلسوزی،اخلاص،شناخت و .....باشد که انبیاءعلیهم السلام از این ویژگی ها برخوردار بودند.

از سوی دیگر انتقاد نباید همراه با نیش،توهین و تضعیف ... باشد.

قران کریم انتقاد از وضع نابسامان و بیدارکردن وجدان ها را یکی از روش‌های تربیتی می‌داند.درآیات فوق هدف های نامقدس، خیال های واهی و تجاوز از اعتدال مورد انتقاد حضرت هود علیه السلام قرار گرفته است.

نکته اول : قوم عاد طایفه‌ای از عرب بودند که در سرزمین خوش آب و هوای"یمن"در منطقه‌ای به نام "احقاف"در نزدیکی دریا زندگی می‌کردند. کشورشان آباد بود مردم شهرنشین بودند و پیامبرشان حضرت هود علیه السلام نام داشت.

قران در این بخش از آیات خود گفتگوی حضرت هود علیه السلام با مردم و انتقاد از کژیها و اعمال نادرست را به تصویرکشیده می‌گوید.آیا بر هر تپه ای بنا و قصری بلند از روی هوا و هوس می‌سازید؟­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ "أَتَبْنُونَ بِكُلِّ ريعٍ آيَه تَعْبَثُونَ"

"ریع"به معنای دامنه ی کوه و تپه است.

"تعبثون"از ماده‌ی "عبث"به معنی کاری است که هدف صحیح در آن تعقیب نمی شود و با توجه به واژه"آیه"که به معنی نشانه است روشن می‌شود که این قوم متمکن و ثروتمند برای خود نمایی و تفاخر بر دیگران بناهایی بر نقاط مرتفع کوهها و تپه ها (همچون برج و مانند آن )می ساختند که هیچ هدف صحیحی برای آن نبود.

جز اینکه توجه دیگران را به آن جلب کنند و قدرت و نیروی خود را به رخ سایرین بکشند.

درروایت می خوانیم:یکی از یاران رسول اکرم صلی الله علیه وآله بربام خانه اش قبه‌ای ساخته بود حضرت از دیدن آن ناراحت شدند ولی به طور مستقیم چیزی به او نگفتند فقط وقتی سلام کردجواب سلام اورا نداده وروی برگرداندند.صاحب خانه چون چنین دید،قبه را خراب کرد. رسول خدا صلی الله علیه وآله بار دیگرکه قبه را ندیدند پرسیدند: قبه چه شد؟گفتند همین که صاحبش دید شما ناراضی هستید آن را خراب کرد. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:" إِنَ‏ كُلَ‏ بِنَاءٍ وَبَالٌ‏ عَلَى صَاحِبِهَا إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْه‏"

هر بنایی (در روز قیامت )وبال صاحب آن است مگر آن مقدار که انسان از آن ناگزیر است.

نکته دوم:در آیه بعد انتقاد دیگری مطرح نموده می‌فرماید: شما قلعه ها و قصرهای زیبا و محکم می‌سازید آن چنان که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند وَ" تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ"

"مصانع"جمع "مصنع"به معنی مکان و ساختمان مجلل و محکم است.

حضرت هود علیه السلام به این اعتراض نمی‌کند که چرا شما دارای خانه‌های مناسبی هستید بلکه می‌گوید شما آن چنان غرق دنیا شده‌اید و به تجمل پرستی و محکم کاری بی حساب در کاخ‌ها و قصرها پرداخته‌اید که سرای آخرت را به دست فراموشی سپرده‌اید، دنیا را به عنوان یک گذرگاه ندیده بلکه به عنوان یک سرای همیشگی پنداشته‌اید.آری چنین ساختمان های غفلت زا و غرور آفرین مسلما مذموم است.

از دیدگاه قرآن تولید، ابتکار،هنر و بکارگیری امکانات و نیروی انسانی و...باید در مسیر نیاز واقعی باشد نه بیهوده.­­

نکته سوم: سپس به انتقاد دیگر در رابطه ی با بی رحمی قوم عاد به هنگام نزاع و جدال پرداخته می فرماید: شما به هنگامی که کسی را مجازات می‌کنید از حد تجاوز کرده و همچون جباران کیفر می‌دهید.

"وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارينَ"

"بطش"به معنی گرفتن چیزی است با قدرت و برتری ممکن است کسی کاری کند که مستوجب عقوبت باشد اما هرگز نباید قدم از جاده حق و عدالت فراتر نهد و برای کمترین جرم سنگین ترین جریمه را قائل شود.

درحقیقت هود علیه السلام این دنیا پرستان را از سه طریق مورد انتقاد قرار می دهد:

الف)نخست به نشانه هایی که از روی خود خواهی و خود نمایی بر فراز بلندیها می‌ساختند

ب)قصرهای محکم که نشانه‌ی آرزوهای دور و دراز و غفلت آنهاست

ج)زیاده روی در هنگام مجازات

­قدر جامع بین امور سه‌گانه همان حس برتری جویی و حب بقاءاست.

این نشان می‌دهد که چنان عشق دنیا بر آنها مسلط شده بود که از راه و رسم بندگی خارج شده و در دنیا پرستی غرق بودند و تا سرحد دعوی الوهیت(ادعای خدایی)

­پیش رفته بودند.

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان