چهارشنبه, 07 آذر,1403

­

یکشنبه, 07 خرداد,1396

هفتمین پیشوا

هفتمین پیشوا
دوران زندگی امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را باید عهد بدعت نامید. در آن دوران، هر روز، عقاید تازه ای، در لباس فرهنگ و مذهب واردِ جامعه می شد و از همه زودتر، حکومت از آن عقاید استقبال کرده و آن ها را تأیید می نمود.
                                  

هفتمین باغبان اندیشه / فعالیت های علمی ـ فرهنگی پیشوای هفتم


پدید آورنده : طیبه چراغی ، صفحه 29

با توجه به اختناق و فشار شدیدی که در عصر امامت امام کاظم(علیه السلام) وجود داشت، برخورد مستقیم با حکومت عباسی به نفع اسلام نبود. پیشوای هفتم با علم به این موضوع، به جای رویارویی مستقیم با حکومت، به غنی سازی مبانی فکری ـ فرهنگی جامعه، و زدودن انحرافات از پیکر جامعه پرداختند. در این نوشتار به برخی از فعالیت های آن حضرت در این زمینه خواهیم پرداخت.

الف) ردّ شبهات و انحرافات

دوران زندگی امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را باید عهد بدعت نامید. در آن دوران، هر روز، عقاید تازه ای، در لباس فرهنگ و مذهب واردِ جامعه می شد و از همه زودتر، حکومت از آن عقاید استقبال کرده و آن ها را تأیید می نمود.

عواملی که موجب پدید آمدن این سلسله افکار شد، عبارت بودند از:

1.      حکومت نابسامان: از وظایف مهم هر حکومت، حفظ مرز و بوم کشور و مهم تر از آن، حراست از عقاید و مذهب مردم است. حکومت ها در دوران گذشته، به هیچ وجه از فعالیت دسته های ضد دین جلوگیری نمی کردند؛ و چه بسا این مذاهب باطله را تقویت می کردند.

2.      فاصله مردم از پیشوایان مذهبی: در این دوران، زندانی بودن امامان سبب شده بود که مردم به دام عقاید پوچ و بی ارزش گرفتار شوند. البته باید دانست که برگشت این مورد به عامل اول است، زیرا اگر حکومت ها عادل بودند، فرزندان پاک اسلام را به مدت طولانی در زندان نگه نمی داشتند، و یا تحت نظر قرار نمی دادند.

ظهور فرقه های باطل و خُرافی همچون مُلحدین، اسماعیلی، غُلات، فَطَحی و... در زمان امام باقر (علیه السلام) اتفاق افتاد، اما در عصر امام کاظم (علیه السلام)، این فرقه ها نیرومند گردیدند. در این روزگار آشفته بود که با همت بلند و فداکاری های امام و یاران مبارزش، معارف اسلام شکوفا گشت و مانند همیشه حق بر باطل پیروز گردید. امام و یارانش در مقابل این پدیده های کج فکری به پا خواستند و مبارزات پی گیری را آغاز نمودند، تا توانستند مشعل حق را فروزان نگه دارند، و آن را روشنی بیشتر بخشند.

ب) نشر معارف و احکام اسلام

امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام)، پیشرو نهضت علمی و فرهنگی اسلام بودند. روایاتی که از این دو امام در ابواب مختلف اعتقادی، عبادی، عملی، علمی، سیاسی، طبی و... رسیده است، به حدی فراوان است که قابل شمارش نیست. امام موسی بن جعفر(علیه السلام) نیز چنین وظیفه ای را بر عهده داشت، و تلاش نمود تا مکتب علمی پدران خویش را تقویت کند و به تربیت یافتگان آن مکتب بیفزاید. این وظیفه به حدی مهم و حساس بود که مورخ گران قدر، آقای شریف قرشی می نویسد: ارزنده ترین قسمت از شخصیت امام (علیه السلام)، بیداری او برای نشر معارف اسلامی و روشن نمودن افکار بود.1

ج) تربیت شاگردان

تعداد زیادی از بزرگان، دانشمندان و راویان حدیث، هنگام اقامت موسی بن جعفر در مدینه، پیرامون آن حضرت گرد آمدند و از منبع علوم بی پایان امام بهره بردند.

سید بن طاووس می نویسد: گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم (علیه السلام) و رجال خاندان هاشمی در محضر آن حضرت جمع می شدند، و سخنان گهربار و پاسخ های آن حضرت به پرسش های حاضران را یادداشت می کردند، و هر حکمی را که در مورد هر پیشامدی صادر می نمود، ضبط می کردند.3

صدها نفر، از محضر پرفیض امام موسی بن جعفر (علیه السلام) بهره برده و اخبار و احادیث او را نقل می کردند، برخی از این افراد عبارت اند از: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبدالله بن المغیرة، حسن بن محبوب، احمد بن ابی نصر. شاگردان زبده دیگری نیز در مکتب علمی ـ تربیتی و سرشار از معنویت هفتمین امام پرورش یافتند، از جمله: علی بن جعفر، عبدالرحمن بجلی، اسحاق بن عمار صیرفی، اسماعیل بن موسی بن جعفر، داوود رقی و اسماعیل بن مهران.4

معرفی برخی یاران امام (علیه السلام)

ـ یونس بن عبدالرحمن: وی در اعتقاد به امامت حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) چنان روشن بین و استوار بود که کوچک ترین نرمش و یا لغزشی را در مقابل منحرفان روا نمی داشت. او در پرتو انوار درخشان هفتمین و هشتمین فروغ امامت، از چهره های درخشان جهان تشیع و شخصیتی ارزنده به شمار می رود. حضرت رضا (علیه السلام) او را سلمانِ زمان خود دانسته اند و عموم علمای شیعه، تقوا و پاکی وی را ستوده، مقام علمی و فقهی وی را تصدیق کرده و روایتش را بدون هیچ گونه شبهه ای پذیرفته اند. او روزگار خود را غالباً با تألیف کتاب می گذراند، و سی کتاب در زمینه های گوناگون علوم اسلامی نوشته است.5

ـ محمد بن علی بن نعمان: کنیه او ابو جعفر ملقب به مؤمن طاق، و از اصحاب امام ششم و امام هفتم است. وی توان آن را داشت که با هر مخالفی بحث کند و بر وی غالب گردد.6

ـ عبدالله بن جندب: او منزلتی بلند نزد امام هفتم داشت، و وکیل آن حضرت به شمار می رفت. امام رضا(علیه السلام) سوگند یاد کرد که وی مورد رضایت خدا و رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) است.7

ـ یعقوب بن داوود: یعقوب، مردی با ایمان، پاک سرشت و نیکوکار بود. به دلیل برخورداری از شهامت و روحیه مبارزاتی، به اتفاق برادرانش در قیام بر ضد حکومت عباسی شرکت کرد، و به همین دلیل دستگیر و زندانی شد، و تا آخر خلافت منصور عباسی در حبس بود. با روی کار آمدن مهدی عباسی آزاد شد، و این بار تمام تلاش خود را در حمایت از خاندان عصمت و طهارت و توسعه اقتدار شیعیان، به صورت نفوذ در دستگاه حکومت و قبضه کردن پنهانی قدرت، ادامه داد، و سرانجام به پست وزارت رسید و به این ترتیب توانست بسیاری از مناصب مهم تحت قلمرو خلافت اسلامی را به علویان و سادات و برخی شیعیان تفویض کند. این وضع باعث شد تا دشمنان، نزد خلیفه از وی سعایت و مذمت کنند، و مهدی عباسی را به این موضوع تهدید کردند که سراسر کشور اسلامی در دست یعقوب و شیعیان است، و با انقلابی سریع می تواند بساط حکومت تو را سرنگون کند. تبلیغات زهرآگین دشمنان، کار خود را کرد و موجب برکناری یعقوب و زندانی شدن او گردید.8

برگرفته از : نشریه شمیم یاس، شماره 36

پی نوشت ها:

1.      حیاة الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، باقر شریف قرشی، بیروت، دارالبلاغه، جزء اول، ص 41-40.

2.      اقتباس از: سیری در زندگانی موسی بن جعفر (علیه السلام)، عبدالرسول حجازی، ص 80-57 .

3.      انوار البهیة، شیخ عباس قمی، قم، منشورات الرضی، 1364 ه. ق، ص 170.

4.      زندگانی امام موسی بن جعفر، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، انتشارات نوید اسلام، ص 122.

5.      جامع الرواة، محمد بن علی اردبیلی، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی مرعشی نجفی، 1403 ه .ق، ج 2، ص 356.

6.      رجال، شیخ طوسی، نجف، المطبعة الحیدریة، 1381 ه . ق، ص 186.

7.      منتهی الامال، شیخ عباس قمی، قم، انتشارات هجرت، ج 2، ص 276.

8.      پیشوای آزاده، مهدی پیشوایی، قم، انتشارات توحید، 1360، چ 2، ص 55 .

سوتیترها

دوران زندگی امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را باید عهد بدعت نامید. در آن دوران، هر روز، عقاید تازه ای، در لباس فرهنگ و مذهب واردِ جامعه می شد و از همه زودتر، حکومت از آن عقاید استقبال کرده و آن ها را تأیید می نمود.

گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم (علیه السلام) و رجال خاندان هاشمی در محضر آن حضرت جمع می شدند، و سخنان گهربار و پاسخ های آن حضرت به پرسش های حاضران را یادداشت می کردند، و هر حکمی را که در مورد هر پیشامدی صادر می نمود، ضبط می کردند.


نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان