بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً »؛ سوگند به بادهایی که با شدت اشیا را پراکنده میکنند.
«فَالْحامِلاتِ وِقْراً»؛ پس به ابرهای گرانبار سوگند.
«فَالْجارِياتِ يُسْراً »؛ پس به کشتیهایی که به آسانی در حرکتند سوگند.
«فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً »؛ پس به فرشتگانی که کارها را تقسیم میکنند سوگند.
«إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ»؛همانا آنچه وعده داده میشوید قطعاً راست است.
«وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»؛ و حتماً (روز) جزا واقع شدنی است. (ذاریات ۱تا۶ )
وعـده هـای صـادق مـربی
یکی از روشهای تربیتی در قرآن کریم مسأله « وعده و وعید » است. به طور کلی بشارت به جایزههای نیکو و یا هشدار به مجازاتهای سنگین یکی از برنامههای اصلی مربیان است. کیفیت و کمیت وعدهها و وعیدها دیر یا زود محقق کردن،جمعی و یا فردی بودن بشارت و انذارها و دهها نکته دیگر در این مبحث مورد سؤال است.
به نظر میرسد افرادی که با محبت خداوند آشنایی دارند برای خشیت ، ایمان و انجام اعمال صالح نیاز به وعده نعمتهای بهشت و ترس از عذاب الهی ندارند. اما موتور محرک متوسط افراد برای ایجاد انگیزه اعمال
خوب و پرهیز از کارهای زشت این است که گوششان منتظر شنیدن پاداشها و کیفرها است و به طور مسلم باید درموقعیت مناسب این سخن از سوی مربی صادر شود .تناسب وعده با صدور فعل و نیز شرایط و زمان انجام آن ، قطعی و حتمی بودن پاداش و جزاء به جهت امر تربیتی ، باید کاملاً با دقت باشد.
به عنوان مثال گاهی شرایط اقتضاء میکند که به جمعی به طور یکسان وعدهای داده شود در این صورت دور یا نزدیک بودن به شرایط متربیان بر میگردد. " فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى سَواءٍ وَ إِنْ أَدْري أَقَريبٌ أَمْ بَعيدٌ ما تُوعَدُونَ" (109انبیاء) اگر رویگردان شوند، بگو : من به همه شما یکسان اعلام خطر میکنم و نمیدانم آیا وعده ( عذاب خدا) که به شما داده میشود نزدیک است یا دور!
نکته مهم این است که در برابر هر وعده صادق پروردگار، یک وعده و امنیه کاذب شیطانی مطرح است زیرا جنود ابلیس تا آخرین فرصت از دسیسه، تسویل و مانند آن دست بر نمیدارند تا وعدههای صادقانه مربی را دروغ جلوه دهند.
جالب اینکه متربی در این مقوله ( وعده) انتظار صداقت و انجام حتمی را دارد و گویا شیطان از همین مسیر وارد میشود .
نکته اول: تدابیر عالم هستی به دست خداوند تبارک وتعالی است در آیات فوق جزئیات آن برای مخاطبان به صراحت مطرح شده است ابتدا نمونهای از برنامه ریزی امور خشکیها را مطرح میکند و میفرماید: سوگند به بادهایی که ذرات سر راه خود را میپراکنند" وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً " ذاریات جمع" ذاریه " از " ذرو " به معنای پاشیدن و پراکندن است . خیزش هر بادی هزاران هزار ذرات گرد و خاک ، بذر گیاهان و گلها و.... را جابجا میکند و این حرکتها تحت میزان و اندازه الهی است.
نکته دوم: در آیه دوم نمونهای از تدابیر امور آسمانی را یاد آور شده میفرماید: سوگند به ابرهایی که بار سنگینی از باران با خود حمل میکنند " فَالْحامِلاتِ وِقْراً " "وقر"بروزن ( فکر) به معنی بار سنگین است" وقار" نیز به معنی سنگینی حرکات و آرامش وحلم است .
شکی نیست که حیات بشر ، حیوانات و گیاهان در گرو باران است و مسلم این که حرکت آنها باریدن بر سرزمینهای خشک دارای حساب است.
نکته سوم: نقش کشتی در زندگی گذشته و حال بشر بر کسی پوشیده نیست. وسیعترین، ارزانترین و کم -حادثهترین راهها ، راههای دریایی و سفر با کشتی است زمانی نقش آن معلوم میشود که چند روزی کشتیهای جهان متوقف شوند خداوند حرکت آسان اینها را بیان میکند و میفرماید:" فَالْجارِياتِ يُسْراً " " یسر " ضد " عسر" و به معنای آسانی است این جمله نیز نمونهای از تدبیر امور دریاهاست که توجه به آن و استفاده از ظرفیتهایش میتواند رونق اقتصادی، سیاسی و... جهان باشد .
نکته چهارم: امور عالم و نظم حاکم بر آن کارگزارانی دارد . فرشتگان در تمامی موارد فوق حضور فعال داشته و واسطههای تدبیرند. میفرماید:" فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً " منظور از این عبارت شریف تقسیم اوامر الهی توسط ملائکه است.
پس از این سوگندهای مهم میفرماید:" إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ " آنچه به شما وعده داده شده از پاداشهای الهی حتما داده میشود و بدون شک جزای اعمال واقع شدنی است. " وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ " " دین "در اینجا به معنای جزاء است. این جمله در واقع تأکید بیشتری بر حتمی بودن و محقق شدن وعدههای الهی دارد.
حاصل سخن اینکه: در بحث تربیت و مسأله وعدههایی که مربی به متربی میدهد در واقع یک تعامل طرفینی صورت میگیرد باعنایت به آیات قرآن خوب است قبح و زشتی خلف وعده یادآوری شود .زیرا خداوند مکرر براین مطلب تأکید کرده میفرماید: ِ" ...إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْميعاد" ( آل عمران 9 )
نکته دیگر اینکه در هنگام اعلان هرگونه وعده به مشیت الهی باید توجه نمود زیرا خداوند تبارک و تعالی میفرماید: "وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً *إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّه... "(کهف 23 و24 )
هرگز درمورد کاری که آهنگ آن را داری مگو قطعا من فردا آن را انجام میدهم مگر اینکه به همراه آن بگویی اگر خدا بخواهد.