یکشنبه, 01 مهر,1403

­

چهارشنبه, 01 آبان,1398

پرهیز مربی از ظاهر سازی (سوره ص، آیات 86 تا 88)

پرهیز مربی از ظاهر سازی (سوره ص، آیات 86 تا 88)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 98/7/30

بِسم اللهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:

«قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفينَ»؛ (ای پیامبر به مردم) بگو: من از شما ( به خاطر رسالتم) هیچ پاداشی طلب نمی‌کنم و من اهل تکلف نیستم.

«إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ»؛ این (قرآن) جز تذکری برای جهانیان نیست.

«وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حينٍ»؛ و خبرش را پس از مدتی خواهید دانست.­ (ص/ 86 -88)

­

پرهیز مربی از ظاهر سازی

اخلاقیات مربی وسیره عملی او در تربیت بسیار مؤثراست؛ خود نمایی، تعظیم وتکریم های تصنعی، سخنان مداحانه، مناسبات ریاکارانه و روابط سازشکارانه برای یک مربی بسیار نامطلوب بوده و حاکی از عدم عزت نفس اوست. تکلف و به خود بستن چیزی و مردم فریبی سبب می‌شود که سرشت‌های ­پاک آدمیان از پذیرفتنش خودداری کنند. درحالی که اگر کلام و رفتارش بدون ظاهر سازی وغل وغش وهمراه با صدق و اخلاص باشد دردیگران اثر می‌گذارد.

انبیاء و اولیاء به سبب اخلاص خود آن چنان از تکلف آزاد شده بودند که جز برای او کار نمی‌کردند وچه زیبا فرموده‌اند: «وفی الاخلاص یکون الخلاص»

نکته اول: فرمان دادن به اعلان چیزی با امر (قل= بگو) جنبه‌ی تأکیدی دارد. دراینجا خداوند پیامبر صلی الله علیه وآله را ملزم می‌کند تا اعلان دارد دعوت او از طمع‌های مادی مجرد به دور است و از مردم مزدی برای این کار نمی‌خواهد «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»

به این ترتیب به بهانه‌های بهانه جویان پایان می‌دهد و روشن می‌سازد که من تنها طالب نجات وسعادت شما

هستم تقاضای پاداش مادی و تقدیر و تشکر و مقام و حکومت ندارم و این خود یکی از دلایل صدق پیامبر صلی الله علیه وآله است چرا که مدعی دروغین برای مطامع خودش ادعای خود را مطرح می‌کند و طمع‌کاریش از خلال سخنانش به هرصورت پیدا و آشکار است.

نکته دوم:­در جمله بعد پیامبر صلی الله علیه وآله خود را از هرگونه ظاهرسازی بَری کرده می‌فرماید: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفينَ»

تکلف (ریشه متکلفین) به معنای تصنع و ظاهر سازی و تعهد به انجام کاری است که شخص شایستگی انجام آن را ندارد.

نبی اکرم صلی الله علیه وآله­­می‌فرمودند: «أَنا و أُمتي بُرَاءٌ من‏ التَّكَلُّف»؛ من و امتم از تکلف دور هستیم. و در سخنی دیگر از ایشان آمده است که من اهل تکلف را دوست ندارم؛ «لَا أُحِبُ‏ الْمُتَكَلِّفِينَ».

در روایتی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم: «الْمُتَكَلِّفُ مُخْطِئٌ عَنِ الصَّوَابِ وَ إِنْ أَصَابَ... وَ الْمُتَكَلِّفُ لَا يَسْتَجْلِبُ فِي عَاقِبَه أَمْرِهِ إِلَّا الْهَوَانَ وَ فِي الْوَقْتِ إِلَّا التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ وَ الشَّقَاءَ وَ الْمُتَكَلِّفُ ظَاهِرُهُ رِيَاءٌ وَ بَاطِنُهُ نِفَاقٌ وَ هُمَا جَنَاحَانِ‏ يَطِيرُ بِهِمَا الْمُتَكَلِّف‏... »­(تفسیر نمونه ذیل آیات شریفه)

متکلف خطا می‌کند گر چه درست برود (یعنی در عاقبت به هیچ نتیجه‌ای نمی رسد) و متکلف در پایان­ کار خود جز خواری را به دست نیاورد و در زمان حال جز رنج و دشواری و بدبختی را جلب نکند و متکلف ظاهرش ریا و باطنش نفاق است او با دو بال ریا و نفاق حرکت می‌کند.

از مجموع روایات استفاده می‌شود: متکلفان کسانی هستند که از جاده حق وعدالت قدم بیرون نهاده، واقعیت ها را نادیده می‌گیرند، به پندارها روی می‌آورند، در اموری که نمی‌دانند دخالت می‌کنند، ظاهر و باطنشان دوتا است اما پرهیز کاران وصالحان از این صفت (تکلف) به کلی پاک و منزه‌اند.

نکته سوم: در آیه بعد هدف اصلی دعوت پیامبر و نزول قرآن را بیان کرده می‌فرماید: این قرآن فقط وسیله تذکر و بیداری برای همه جهانیان است «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ»

برای یک مربی مهم است که مردم از غفلت به در آیند وبه تفکر واندیشه بپردازند. مربی ابعاد کارش محدود به منطقه‌ای خاص نمی‌شود بلکه جهانی کار می‌کند همان گونه که قرآن ذکری است جهانی وبرای تمام جهانیان و جماعت‌ها و نژادها و امت‌های گوناگون نازل شده است.

دستورات قرآن کریم با فطرت و سرشت آدمی سروکار دارد و از آن جا که فطرت انسان ها در همه‌ی ­مکان‌ها وزمان‌ها یکی است ، همیشه و همه جا­می توان معارف قرآن را یاد آوری کرد.

نکته چهارم: اگر بشر به یاد نیاورد وآنچه را قرآن آورده است تصدیق نکند پس بی گمان فطرت او نابود شده و عقلش از کار افتاده است و درستی این رسالت و دعوت پیامبر صلی الله علیه وآله پس ازمرگ بر او کشف می‌شود یا در هنگام جان دادن. به همین سبب در آخرین آیه مخالفان را با عبارتی کوتاه و پر معنی تهدید کرده می‌گوید: خبر آن را بعد از مدتی خواهید شنید «وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حينٍ»

ممکن است شما این سخنان راجدی نگیرید و بی اعتنا از کنار آن بگذرید اما به زودی صدق گفتار من آشکار خواهد شد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان