یکشنبه, 01 مهر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 06 آذر,1397

پــاداش هــای مـربـی( فاطر 33 تا 35)

پــاداش هــای مـربـی( فاطر 33 تا 35)

تربیت در قرآن­­­­­­­­­­ ­­­­­­­­بیاداستاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام) ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­97/09/06

بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:?

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ

(پاداش الهی وآن فضل بزرگ )باغ‌هایی همیشه سرسبز که به آن‌ها وارد خواهند شد ودر آن‌ها بادست- بندهایی از طلا ومروارید زینت می‌شوند ولباس آنان درآن جا از ابریشم است.

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ

وگویند: سپاس برای خداوندی است که اندوه را از ما زدود همانا پروردگار ما آمرزنده وسپاسگزاراست.

الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَه مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ

خداوندی که مارا از فضل خویش درسرای ابدی جای دادکه درآن جا هیچ رنجی به مانمی‌رسدو درماندگی به سراغ ما نمی‌آید.­ ­( فاطر 33 تا 35)­­­­­­­­­­­­­­­­­­

پــاداش هــای مـربـی

اصل فضل ورحمت الهی ایجاب می‌کند که اگر از متربی عمل مطلوبی هرچند ناچیز سرزند مربی آن را بی پاسخ نگذارد بلکه ­بایدگفت به اقتضای این اصل لازم است که پاداش از حد عدالت بگذرد ومظهر فضل ورحمت باشد.

پاداش خداوند بدین گونه از حد عدالت بالاتر می شود که در آن بهترین اعمال فرد معیار قرار می‌گیرد نه ­نه فقط اعمال خوب او. به بیان دیگر میزان پاداش را بهترین اعمال فرد معین می‌کند واعمال خوب او نیز همچون برترین اعمال، پاداش داده می‌شود.فضل ­پروردگار موجب می شود که حد بالایی معیار باشد وعمل حَسن همچون احسن به حساب آورده شده وپاداشی که به آن تعلق می‌گیرد فراتراز میزان اعمال باشد چنانچه در آیات فوق آمده است.

نکته اول: درابتدا از باغ‌های جاویدان بهشت که همگی در آن وارد می‌شوند سخن می‌گوید: "جنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها" " جنَّات"به معنی باغها و" عَدن " به معنای استقرار وثبات است.بنابراین" جنَّاتُ عَدْنٍ" باغهای جاویدان­ بهشتی است. تعبیر فوق نشان می‌دهد که نعمت های عظیم بهشتی همچون مواهب دنیای مادی آمیخته به اضطراب ناشی از بیم زوال نیست. علاوه برآن بهشتیان نه تنها باغی از بهشت که باغ های بسیاری در اختیار دارند.نعمت های بهشتی شامل جنبه های مادی وظاهری ، معنوی وباطنی می‌شوند و بخشی نیز ناظر به نفی وطرد هرگونه مانع ومزاحم است که در نکات بعد آورده می‌شود.

نکته دوم: این بهشتیان به دست بندهایی از طلا ومروارید آراسته‌اند ولباسهایشان درآنجاحریراست "يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ"

" يُحَلَّوْنَ " ازریشه تحلیه است به معنای خود آرایی. کلمه " اَساوِر "جمع سِوار معرب دستواره از کلمات فارسی است که وارد عربی شده است.

آنهادراین دنیا به زرق وبرق‌ها بی اعتنایی کردند وخود را اسیر زر وزیور نساختند خداوند به جبران اعمالشان درجهان دیگر بهترین لباس ها وزیورها را برآنها می‌پوشاند دربیان دیگر می‌توان گفت آنها دراین دنیا ظاهر خویش رابه خیرات آراستند خداوند نیز در جهان دیگر که عالم تجسم اعمال است ظاهرشان رابه انواع زیورها می‌آراید.

نکنه سوم: بعداز ذکر این نعمت مادی به نعمت معنوی خاصی اشاره کرده می‌فرماید : آنها می گویند حمد وستایش مخصوص خداوندی است که غم واندوه را از مابرطرف ساخت "وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ "ایشان ازاین موهبت عظیم که نصیب شان شده وتمام غم واندوه به برکت لطف الهی از محیط زندگیشان دور گشته خدا راحمد می‌نمایند.

"حَزَن "بروزن ­(عدم )و"حُزن " بروزن ( مزد ) به یک معنا بکار می رود ودراصل به معنای ناهمواری زمین است واز آنجا که غم واندوه روح انسان را ناهموار وخشن می کند این تعبیر بکار رفته است.

بعضی از مفسران گفته‌اند مراد از حزن شداید ومصائبی است که اهل بهشت دردنیا داشته‌اند برخی دیگر می‌گویند مراد اندوهی است که بعداز رحلت دنیا وقبل از دخول بهشت برایشان احاطه می‌کند .

درادامه مؤمنان بهشتی می‌افزایند: پروردگار ماغفور وشکور است" و إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ "باوصف غفوریتش اندوه سنگین لغزش‌ها وگناهان رابر طرف ساخته وبا وصف شکوریت مواهب جاودانی وپاداش فراوان بخشیده است.

نکته چهارم : در آیه سوم به نعمت دیگری اشاره می‌شود وآن هم نبودن عوارض ناراحتی وعوامل مشقت وخستگی ورنج وتعب است ،از قول آنها می‌گوید: ستایش برای آن خدایی است که با فضل خود مارا دراین سرای اقامت جاویدان جای داد "الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَه مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ"­­ کلمه "مقامه" به معنای(اقامه )است. "دارَ الْمُقامَه "آن منزلی است که بیرون شدن از آن میسر نیست وکسی نمی‌تواند از آن جا به‌جایی دیگر کوچ کند.

"نَصب "بروزن (حَسب ) به معنی مشقت وزحمت است وکلمه " لُغوب " درمعنای خستگی وتعب معاش به کار رفته است.

حاصل معنای آیه این است که خداوند مارا از فضل خودش وبدون اینکه استحقاق داشته باشیم درخانه‌ای که درآن مشقت وتعب نیست وارد کرد وما در طلب آنچه می‌خواهیم دچار خستگی وکندی نمی‌شویم چون هرچه بخواهیم درآن هست ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان