🔹دچار شدن به بحران هویت زمینه مناسبی است برای نیروهای اهریمنی تا فرد یا جماعتی را بدون که مقاومتی از خود نشان دهند به هویتهای بدلی و کاذب گرفتار سازند. چنین بحرانی در نسل جوان بیشتر چهره مینماید و او را جذب میکند؛ زیرا نیاز به هویت یک نیاز اولیه همچون آبوهوا برای زندگی انسان است.
🔹اگر در سیاستهای شیطانی نیروهای اهریمنی بنگریم میبینیم که آنها برنامههایی برای به دام انداختن جوانان عرضه میکنند که در آن تحرک، طغیان و عصیان و جنبوجوش بیشازحد تعبیه شدهاست و این بدان خاطر است که روح جوان عموماً انباره ای است از انرژیهای متراکم و آماده انفجار که باید توسط مربیان و آموزگاران پرتجربه به سمت بهورزی و به روشی هدایت شود و بدیهی است که در صورت نبود چنانچه نیروهای هدایتگری برای او، وی پرخاشجویی، عصیان و قالبشکنی را به طور طبیعی برخواهد گزید.
🔹 ترویج عرفانهای آمریکای لاتین و سرخپوستی، شیطانپرستی و الگو پردازی از هنرپیشههای فیلمهای جنایی و بازیگران فوتبال در درجه خفیف آن از این سری برنامهها هستند.
🔹 بحران هویت و در پی آن احساس بیهویتی، زمینه بسیار مناسب تهاجم پذیری فرهنگی است. بهخصوص اگر هویتهای عرضهشده از همان نوعی باشد که جوان براثر غلیان حس ماجراجویی و جنبوجوش و تحرک بهدنبال آن است.
✍️ پژوهشهای اجتماعی اسلامی/ ش91/ مقاله جایگاه هویت و ملیت در فرهنگ دینی
📣 برای مطالعه بیشتر مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید
www.namayenarjes.com